به گزارش خبرآنلاین، روزنامه هم میهن نوشت: این جامعه که با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم میکند به تازگی توانسته از فضایی محدود استفاده کند و با انتخاباتی میانمایه روح جدیدی به کالبد بیجان سیاست و امید بدمد، و اکنون درحالیکه رئیسجمهورش با وفاق کمرمقی میکوشد مجموعه نیروها را برای حل و خنثیسازی انواع خطرات ریز و درشتی که در داخل و اطراف کشور آن را محاصره کرده است بسیج کند، اقلیتی کوچک از شکستخوردگان انتخاباتی شمشیر را از رو بستهاند و به عقدهگشایی و کینهورزی مشغولند و هیچ چیز دیگری جز منافع حقیر خود را نمیبینند و همچنان سودای ناممکن پیروزی در انتخابات آینده را در سر دارند.
در همین روزها مواجه با کوشش رسمی برای حل چه مسائل داخلی و خارجی بودهایم؟ اولین سفر رئیسجمهور به استان سیستان و بلوچستان که برای حل شکاف عمیق دوسالهای است که بهوجود آمده و از جهت نوع سفر رسمی بدیع و به لحاظ نتایج هم از جمله تاثیرات آن بر بهبود امنیت استان خوب بود. از سوی دیگر دولت مشغول کوششهای مستمر ولی به نظر ناکافی برای رفع ناترازیهای اصلی کشور در حوزه انرژی و ارز و پول است.
حالا اینها را که فقط بخشی از بحرانهای بهمیراثرسیده و کوشش برای حل آنها است بگذاریم در گوشه ذهن خود تا ببینیم جناح شکستخورده انتخابات چه خوابهایی برای ملت میبیند؟ اول از همه رهبر آنان منتقد این شده که چرا رشد ۸ درصدی نداریم؟ و رشد ۸ درصدی را کاملاً ممکن دانسته است. کسی که نمیداند رشد ۸ درصدی حتی چه اندازه به سرمایهگذاری مولد و موثر نیاز دارد خواهان رشد ۸ درصدی شده است؟
خوب کسی که اصلاً نمیداند که دوره سیاه صنعت برق همین سه سال بوده و حتی لحظهای فکر نمیکند که مگر تولید برق کار چند روز است که در آن سه سال چنین نتایج محیرالعقولی به دست آورده باشند؟ اغلب آنچه به تولید اضافه کردند مربوط به سرمایهگذاری زمان روحانی بود. کافی است تا گزارش رسمی صنعت برق را بخواند تا متوجه شود که همین هم به نسبت از میزان دورههای مشابه سه سال قبلش کمتر است.
اتفاقاً میدانند که حضور ظریف در دولت با توافق بوده و دولت هم با موافقت رهبری برای تغییر قانون لایحهای را به مجلس داده است و برای احترام خواسته با قید یک فوریت رسیدگی شود. ولی تندروها معتقدند دیگی که برای آنان نمیجوشد بهتر است سر سگ در آن بجوشد. آنان آگاهانه علیه نظر رهبری هم اقدام میکنند.
آنچه گفته شد بخشی از نوع استدلال و دغدغههای سیاسی شکستخوردگان انتخاباتی است. یک لحظه تصور کنید که چنین جماعتی در مصدر امور قرار میگرفتند. تصورش موجب وحشت است چه رسد به تصدیقش.
23302