شناسهٔ خبر: 69852547 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

قلعه‌نویی تبدیل به جزیره یک‌نفره شد!

صاحب‌خبر -
گروه ورزشی: اگر قرار باشد از بزرگ‌ترین مشکل فعلی تیم ملی حرف بزنیم، شاید اغراق نباشد اگر به جداافتادگی این تیم از هواداران فوتبال اشاره کنیم. این فاصله حالا دیگر کاملا مشهود است و گاهی در تریبون‌های رسمی هم راجع ‌به آن حرف زده می‌شود. اگر از زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی داستان صرف‌نظر کنیم، یکی از مهم‌ترین دلایل ایجاد و حتی تشدید چنین وضعیتی، مواضعی است که اهالی تیم ملی می‌گیرند.

به گزارش همشهری، آنها دائما مشغول فخرفروشی هستند و در برابر هر نقدی، بی‌محابا پرخاشگری می‌کنند. این روح حاکم بر تیم، عملا باعث انزوای ملی‌پوشان شده و فضای بدی درست کرده. حالا دیگر سردمدار این داستان را باید شخص امیر قلعه‌نویی دانست؛ سرمربی محترم تیم ملی که انگار در یک جزیره یک نفره ساکن است و حوادث عالم را از آنجا مشاهده و تحلیل می‌کند!
 
چهارمین شکست در نیمه‌های دوم
روشن است که تیم ملی در بازی با قرقیزستان نمایش خوبی نداشت. شاگردان قلعه‌نویی در نیمه‌دوم این بازی هم مثل دیدار با کره‌شمالی به تمام معنا مقهور حریف متوسط خود شدند و با خوش‌شانسی محض به پیروزی دست یافتند. شاید بدبینانه به‌نظر برسد، اما گاهی حس می‌شود رقبا در شروع بازی تحت‌تأثیر اسم تیم ملی ایران و ستارگان بین‌المللی این تیم مخصوصا در خط حمله هستند.

هراس آنها بی‌جهت هم نیست و روشن است که امثال مهدی طارمی و سردار آزمون چه می‌توانند بکنند، اما از یک جایی به بعد وقتی از پیله ترس بیرون می‌آیند، به شکل خوفناکی یک نمایش برابر ارائه می‌دهند و بیشتر از امروز، ما را از فردای فوتبال می‌ترسانند؛ زمانی که همین چند ستاره زهردار خط حمله را هم نداشته باشیم، فقط خدا می‌داند بدون ایجاد نسل و پشتوانه‌سازی، چه بلایی قرار است بر سرمان بیاید. در هر صورت قرقیزستان در نیمه‌دوم عقب‌افتادگی 2گله‌اش را جبران کرد و خوش‌اقبال بودیم که سردار آزمون با استفاده از تنها موقعیت ایران در این نیمه، گل برتری را زد.

در حقیقت تیم ایران نیمه‌دوم این بازی را 2بر یک باخت؛ همانطور که در نیمه‌دوم دیدار با کره‌شمالی 2بر صفر شکست خورد. تیم قلعه‌نویی 2‌باخت دیگر هم در نیمه‌های دوم داشته؛ 2بر صفر مقابل ازبکستان و یک بر صفر مقابل روسیه. این آمار به وضوح نشان از ضعف بازیخوانی کادرفنی تیم ملی دارد؛ پاشنه آشیلی که تلاش می‌شود پشت استفاده از تعابیر پرطمطراق پنهان بماند.
 
 
 
   از چی تمجید می‌کنید؟
حالا برمی‌گردیم به نکته ابتدای مطلب و فاصله معناداری که بین تیم ملی و مردم ایجاد شده. در شرایطی که نمایش ضعیف ملی‌پوشان مقابل قرقیزستان با اعتراض گسترده هواداران و منتقدان همراه شده، قلعه‌نویی در نشست خبری بعد از بازی به تمجید از فوتبال هجومی تیمش پرداخته و گل‌های دریافتی را ناشی از اشتباهات فردی دانسته است! او می‌گوید مدافع یارگیر بازیکن قرقیزستان خوب عمل نکرده و ما گل خوردیم؛ خب آن‌طرف هم یارگیر سردار آزمون خوب نبود و آنها گل خوردند. این هم که می‌شود اشتباه فردی؛ نه؟ وقتی شما با وجود این نمایش‌های متزلزل مقابل رقبای کم‌نام و نشان اینطور جانانه از تیم‌تان دفاع می‌کنید و پز فوتبال تهاجمی ملی‌پوشان را می‌دهید، چطور می‌شود باورتان کرد و دوست‌تان داشت؟ متأسفیم، این فاصله را خودتان درست کردید و هر روز هم به آن دامن می‌زنید.

قلعه‌نویی یا سهراب سپهری!
اینکه اهالی فوتبال برای انتشار مطلب در صفحات شخصی‌شان از کمک نویسندگان و روزنامه‌نگاران استفاده کنند، هیچ‌چیز عجیبی نیست و حتی می‌تواند بد هم نباشد. منتها از نظر منطقی لازم است متنی که شما از نویسنده می‌گیرید و آنجا منتشر می‌کنید، حداقل تناسبی با شخصیت حقیقی‌تان داشته باشد. این ماجرا مثلا در مورد امیر قلعه‌نویی خیلی توی ذوق می‌زند. سرمربی محترم تیم ملی که به‌نظر می‌رسد سال‌هاست از کمک دوستانش برای انتشار مطلب در صفحه‌اش استفاده می‌کند، این‌بار هم بعد از بازی با قرقیزستان با ادبیاتی لطیف از فرزندان خوبش در تیم ملی یاد کرد؛ اینکه چه نسل برتری‌جو و خاصی هستند و اینکه خیلی زود دلتنگ آنها خواهد شد. انصافا این لحن عاشقانه چقدر با ادبیات شما در نشست خبری یا آن فریادهای زیبای کنار خط که گهگداری لب‌خوانی می‌شوند، تناسب دارد؟ خب یا خودت کمی قشنگ‌تر حرف بزن یا به آن نویسندگان بنده‌خدا بگو کمی عامیانه‌تر بنویسند!

برچسب‌ها: