نورنیوز –گروه اجتماعی: کلاف پیچیده و ملالآور آلودگی هوا که هرسال، مردم و مدیران را به یک سرگرمی مرگبار مشغول میکند، امسال گره جدیدی را به عنوان معضل اصلی معرفی کردهاست: مصرف سوخت مازوت در نیروگاهها. دولت چهاردهم برای بازکردن این گره، تدبیری دولبه اندیشیده است: ممنوعیت مصرف مازوت همزمان با برنامه قطعی منظم و نوبه ای برق. به این ترتیب، طبق آنچه سخنگوی دولت اعلام کرده، مسعود پزشکیان با صدور دستور توقف استفاده از مازوت در سه نیروگاه اراک، کرج، و اصفهان، "خاموشی منظم" را جایگزین "تولید سم" کرد؛ دستوری که به نظر فاطمه مهاجری به عدالت نزدیکتر است. او سه روز پیش از اجرایی شدن تصمیم دولت، در توییتی نوشت: «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند.»
خاموشی برای عدالت؟
به این ترتیب، دولت چهاردهم پس از چهارسال از آخرین خاموشیهای سیستماتیک در کشور در سال 1399، بار دیگر موج قطعیهای برنامهریزیشده برق را این بار به دلیل آنچه پرهیز از تولید سم از طریق مصرف مازوت اعلام شده از سر گرفت. قابل انکار نیست که تصمیم دولت برای قطع روزانه برق، طی همین دوسه روز اخیر، بازتاب گسترده و ناخوشایندی در عرصه اجتماعی داشتهاست. شاید افکار عمومی که به هوای تحقق گشایشهایی در حوزه معیشت و اقتصاد و نیز عادیسازی شرایط عمومی کشور، پزشکیان را در انتخابات بر رقیبش ترجیح داد، انتظار نداشت که در وضعیتی که هنوز گشایش مشهودی را تجربه نکرده، باید قطع روزانه برق را هم تحمل کند.
علاوه بر جنبههای اجتماعی، تصمیم دولت که در ذات خود تصمیمی زیست محیطی و سلامت محور است دستمایه کینه ورزی و فضاسازی برخی فعالان سیاسی هم قرار گرفت تا بهانه ای برای تخریب دولت پیدا کنند و تصمیم اخیر را به حساب ناتوانی و چه بسا ناکارآمدی آن بگذارند. جنگ پیدا و پنهانی که در برخی رسانهها ظرف یکی دو روز اخیر بر سر ماجرای مازوت به راه افتاده و در مواردی روی موج نارضایتیهای پراکنده اجتماعی نشستهاست به خوبی ابعاد این جنگ رسانهای را آشکار میکند.
اما فارغ از سیاسیکاری محافل جناحی، تصمیم دولت در اجرای برنامه "خاموشی های منظم" با پرسشهایی در سطح افکار عمومی و کارشناسان مواجه شده است. دولت چهاردهم اگرچه هم از زبان سخنگو و هم از قول معاون اجرایی رئیس جمهور با شفافیت تمام، دلایل این تصمیم را بیان کرده اما به نظر نمی رسد که شبهات ذهنی شهروندان به طور کامل مرتفع شده باشد.
این فراز از سخنان محمدجعفر قائم پناه، بسیار قابل توجه است: «پس از بررسیها و دستور آقای پزشکیان به دلیل آلودگی خاص در مناطق اراک، کرج و اصفهان ناشی از مازوتسوزی (حدود ۱۶ میلیون تن مازوتسوزی) که باعث آلودگی هوا و بیماری میشود، مازوتسوزی متوقف می شود. کمبود برق، انرژی و گاز داریم. برای اینکه به بخشهایی از جامعه آسیب وارد نشود، ناچاریم سوخت مازوت را در این نیروگاهها متوقف کنیم. در دولت مقرر شده وزارت نیرو ساعتهایی را در طول سال تنظیم کند مدتی که نیاز است خاموشی اعلام کند.
از همه مردم به خاطر این مساله عذرخواهی میکنم. واقعا چارهای نداریم. ما راضی نیستیم این سم در شهرهایی مثل اصفهان، کرج، اراک و شهرهای دیگر تولید شود و ترجیح دادیم خاموشی مختصری بهطور منظم و با اطلاع قبلی در طول شبانهروز اتفاق بیفتد. امیدواریم با برنامهریزی های دولت وفاق ملی سال دیگر تولید برق و گاز اصلاح شود.» سخنان این مقام ارشد دولت هرچند توأم با عذرخواهی است اما به وضوح روشن میکند که ماجرا فراتر از رعایت سلامت شهروندان است و به یک ناترازی گسترده در برق و گاز و انرژی مربوط است.
البته تردیدی در خطرناک بودن مصرف مازوت و ضررهایش برای سلامتی مردم نیست. کارشناسان اجماع دارند که مازوت به علت کیفیت پایین خود و عدم احتراق کامل میتواند موجب تولید گازی مانند کربن مونوکسید شود و بهصورت مستقیم دوده و ذرات معلق بسیار ریز منتشر کند. ذرات معلق بهتنهایی باعث مرگ هزاران نفر میشوند. طبق تحقیقات انجام شده در دنیا، ۲۰ درصد از مرگهای طبیعی منتسب به مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در هوای آزاد هستند.
همچنین ۳۴ درصد از بیماریهای ایسکمیک قلبی، ۲۴ درصد از سکتههای مغزی، ۳۳ درصد از بیماری های انسداد مزمن ریوی، ۴۶ درصد از عفونت دستگاه تنفسی تحتانی و ۲۸ درصد از سرطانهای ریه در دنیا منتسب به مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در هوای آزاد هستند. با توجه به آن که معمولاً در سوختی مانند مازوت، محتوای زیادی از سولفور و یا گوگرد وجود دارد، هنگام احتراق گازهایی مانند دیاکسید گوگرد نیز تولید می شود. این گاز علاوه بر آنکه خود یک آلاینده معیار به شمار میرود، میتواند با فعل و انفعالات شیمیایی در جو، موجب تشکیل ذرات معلق ریز نیز شود.
اما ضمن اعتراف و اقرار به مضرات جبران ناپذیر مصرف مازوت، سئوال مهم این است که سهم این سوخت آلاینده و خطرناک در آلودگی هوای شهرها و روستاهای ایران چقدر است؟
سهم مازوت از آلایندگی
کارشناسان، سهم اصلی آلودگی هوا را متوجه منابع متحرک می دانند. وسایل نقلیه، متهم ردیف اول آلودگی هوا هستند. 88درصد آلودگی هوا در ایران مربوط به منابع متحرک ( خورو و موتور سیکلت) و 12 درصد مربوط به منابع ثابت خانگی و صنایع است. در کشور، حدود 26 میلیون دستگاه خودرو شماره گذاری شده وجود داردکه دست کم 7 میلیون دستگاه از آنها به سن فرسودگی رسیده اند.
12 و نیم میلیون موتورسیکلت شماره گذاری شده هم داریم که 10 میلیون دستگاه از آنها در موقعیت فرسوده هستند. کارشناسان می گویند خودروهای فرسوده 25 برابر بیشتر از خودروهای صاحب استاندارد یورو 2 آلودگی تولید می کنند و موتورسیکلت ها نیز بیش از 4 برابر خودروها آلایندگی دارند. طبق اعلام مراکز رسمی، 86 درصد از خوردوهای ناوگان حمل و نقل عمومی هم فرسوده اند. در تهران به 8 تا 9 هزار دستگاه اتوبوس نیاز است که فعلا کمتر از 2 هزار دستگاه در شهر فعالیت دارند.
از 12 درصدی که سهم منابع ثابت خانگی و صنایع در آلودگی هوا است کسر اندکی از آن به نیروگاه های با سوخت مازوت می رسد. اساسا طبق اعلام کارشناسان، 93 درصد از بار تولید برق در کشور، بر عهده گاز طبیعی بوده و فقط 7 درصد از تولید برق،به فراورده های نفتی و هسته ای می رسد. از سوی دیگر از 140 نیروگاه تولید برق کشور، تنها 14 نیروگاه بخاری،توان مازوت سوزی دارند. سهم نیروگاه ها در تولید ذرات معلق آلاینده،در حد 7 درصد است درحالی که بخش حمل و نقل، 80درصد ذرات معلق را تولید می کنند.
با این اوصاف، ممنوعیت استفاده از مازوت در سه نیروگاه کشور چه حجمی از آلودگی هوا و تولید ذرات معلق خطرناک را قرار است کاهش دهد؟ همین واقعیات است که افکار عمومی را به این جمع بندی می رساند که ماجرای توقف استفاده از مازوت در برابر خاموشی های منظم، دلایلی فراتر از سلامت شهروندان دارد و چه بسا از یک ناترازی سنگین در بخش انرژی و سوخت حکایت دارد؛ چیزی که در لابلای سخنان معاون اجرایی رئیس جمهور نیز کاملا عیان است. توجه به محدودیت های سیاسی-اقتصادی که مبادله انرژی با برخی از همسایگان را دشوار کرده، به همراه پیش بینی زمستانی سردتر از سال های گذشته، دولت را به ذخیره سازی انرژی برای روزهای دشوار فصل سرما مجبور کرده است. اما چاره چیست؟ و رهایی حقیقی از کلاف شوم آلودگی هوا در گرو کدام راهکار است؟
میهمان همیشگی کلانشهرها
بررسی ها نشان میدهند بعد از سکته قلبی ، مغزی و تصادفات سومین عامل مرگ ایرانیها آلودگی هوا است. میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا تنها در بخش ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون از 24 هزار نفر در سال 1401 به 30 هزار نفر در سال 1402 افزایش یافت. در این میان بیماران قلبی و تنفسی در صف اول مرگ ناشی از آلودگی قرار دارند .
سمیه رفیعی، سخنگوی کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست مجلس شورای اسلامی، به مرگ سالانه 30 هزار نفر در کشور بر اثر آلودگی هوا اشاره کرده و گفته است خسارات ناشی از آلودگی هوا در سال 1402 بالغ بر 597 همت بود که این میزان زنگ خطری برای مسوولان مربوطه بخصوص سازمانهای متولی حفاظت از محیط زیست و سلامت در کشور است.
به گفته او بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور از 228 حکم مندرج در قانون هوای پاک تنها 28 حکم اجرا شده، 138 حکم ناقص اجرا شده و 62 حکم نیز اصلا اجرا نشده است. متاسفانه دستگاههای اجرایی عزمی برای اجرای مفاد مصرح قانون هوای پاک ندارند و ناظر این دستگاهها یعنی سازمان حفاظت محیط زیست هم اقدام عملی برای برخورد با دستگاههای متخلف در این حوزه نداشته است.
قانونی جامع اما فقط روی کاغذ
درحالی که تا اواخر دهه 80 موضوع آلودگی هوا به یک مسئله طبیعی جوی تعبیر می شد اما کم کم با حل نشدن آن و روند رو به افزایش مرگهای ناشی از آلودگی، سرانجام دولت یازدهم در سال 1393 لایحه ای در این ارتباط تقدیم مجلس کرد و سه سال بعد یعنی درتیرماه سال 96 قانون هوای پاک تصویب و به دولت ابلاغ شد؛ اما با گذشت نزدیک به ۷ سال از تصویب و ابلاغ قانون هوای پاک، تنها ۱۲ درصد از احکام این قانون اجرایی شده است.
این در حالی است که ۲۳ دستگاه دولتی در قانون هوای پاک تکلیف اجرایی دارند و بسیاری از آنها کمبود بودجه را دلیل اجرا نکردن کامل قانون هوای پاک عنوان می کنند. در بودجه 1402 تنها 840 میلیارد تومان بودجه برای اجرای قانون هوای پاک که مهمترین بخش آن اسقاط خودروهای فرسوده است اختصاص یافت.
سال گذشته چندین دستگاه که در زمینه اجرای این قانون مرتکب ترک فعل شده بودند به دستگاه قضایی معرفی شدند . مدتی پیش علی القاصیمهر، رئیس کل دادگستری استان تهران در نشست شورای قضایی استان تهران از محکومیت 5 مدیر به دلیل ترک فعل در قانون هوای پاک خبر داد و گفت: «بهرغم تذکرات و هشدارهای چند باره نهادهای نظارتی و دستگاه قضا متأسفانه اقدام محسوس و ملموسی از سوی دستگاههای دارای مسئولیت در حوزه قانون هوای پاک صورت نگرفته که این موضوع جای سؤال و تأمل دارد.
بررسیهای صورتگرفته در خصوص عملکرد دستگاههای دارای مسئولیت در حوزه قانون هوای پاک حاکی از این است که بخش عمدهای از وظایف و مسئولیتهای قانونی دستگاهها بر زمین مانده و زمانی که از دستگاه مربوطه سؤال میشود که علت عدم ایفای وظیفه آن دستگاه چیست در پاسخ مدعی میشوند که بودجه لازم برای اجرای قانون را ندارند؛ اما این ادعا قابل پذیرش نیست؛ چرا که نمیتوان با پیوند زدن همه مسائل به اعتبارات، از انجام مسئولیت قانونی شانه خالی کرد.»
با این اوصاف، هرچند باید به دغدغه دولت برای حفظ سلامتی شهروندان از طریق ممنوعیت استفاده از مازوت در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان آفرین گفت اما باید دانست که مقابله دقیق و جامع و مؤثر با پدیده آلودگی هوا راهی مطمئن تر از اجرای قانون هوای پاک ندارد. دولت که نشان داده است عزمی جزم برای مراعات حقوق شهروندی دارد باید با تخصیص بودجه مناسب برای اجرای آن قانون، نشان بدهد که اراده اش برای کاهش آلودگی هوا، جدی و صادقانه است. تصمیم هایی مثل ممنوعیت استفاده از مازوت به ازای قطع برق های سراسری، شاید موقتا و برای برخی ذخیره سازی ها مفید باشد اما طبعا نمی تواند حلّال عارضه آلودگی هوا باشد.
چنانچه بودجه مناسبی برای اجرای قانون هوای پاک در نظر گرفته نشود احتمالا امسال هم باید فقط چشمی به باد داشته باشیم تا شاید حریف ذرات آلوده معلق در هوای شهرها بشود، یا امیدی به باران ببندیم که غبار را بشوید و تجربه یک تنفس عمیق را رایگان و بدون دغدغهی بودجه، نصیب شهروندان کند.
∎