عصر ایران؛ مهرداد خدیر- واکنش توییتری رییس جمهور پزشکیان به برخی انتقادات از کابینۀ پیشنهادی با آنچه تصور میشد متفاوت بود. زیرا نه متضمن تأیید شایعاتی است که قبل از آن درگرفته بود که او قصد دارد یکی دو گزینه را تغییر دهد (مشخصاً وزیران پیشنهادی کشور و ورزش) و نه به منتقدان طعنه زده بلکه تنها توضیح داده: «در مرحلهٔ انتخاب و بررسی کابینه از صاحبنظران متعددی مشورت گرفتیم و تلاش کردیم با رویکرد وفاق و همدلی بهترین وضعیت ممکن را با ظرفیتهای موجود رقم بزنیم.»
این جمله را دو گونه میتوان تعبیر کرد: یکی این که به گزینههای «شورای راهبری دولت چهاردهم» توجه شده حال آنکه آقای ظریف گفته از 19 نفر تنها 10نفر با خروجی این شورا (حاصل پیشنهاد زیرگروهها و کارگروهها) منطبق است و این یعنی ۹ نفر گزینه مورد نظر شورای راهبری نبودهاند و به خاطر همین رییس شورای راهبری از نتیجه راضی نیست و خواسته در معاونتها جبران شود.
تعبیر دوم این است که شورای راهبری تنها یکی از بازوهای مشورتی بوده و رییس جمهوری از صاحبنظران متعدد دیگر هم مشورت گرفته است. تعبیر «ظرفیت های موجود» هم شکل دیگر تیتر برخی روزنامههاست: کابینهٔ مقدور.
توجه رسانهها البته بیشتر معطوف به جملهٔ آخر بود که مردم را به صبر و قضاوت بر اساس عملکرد فراخوانده است: «صبرکنید کابینه کار کند و آن را از روی عملکردش نقد کنید.» یعنی هنوز که نه به دار است و نه به بار روا نیست.
البته آقای رییس جمهور بهتر میداند دلیل اعتراض به دو وزیر پیشنهادی کشور و ورزش چیست. دربارهٔ اولی به خاطر سیاسی بودن این منصب است چندان که در وصیتنامهٔ امام خمینی از وزیر کشور یاد شده و در مورد دومی هم جدای گرایش واضح سیاسی آقای دنیامالی به رقیب انتخاباتی و نه رییس جمهور پیروز به خاطر این معرفی چهرهای خارج از لابیهای سیاسی نزد جوانان مقبولتر میافتاد.
با این حال رییس جمهوری از همین نقدها - به درستی - به مثابه یک دستاورد یاد کرده و آورده است: «بیتفاوتی به رفتار سیاستمداران جای خود را به انتقاد داده است. این یعنی ما یک گام به جلو رفتهایم.»
بله. نه تنها بیتفاوتی به رفتار جای خود را به انتقاد داده که سیاستمدار و در اینجا رییس جمهوری از ادبیات رایج هم فاصله گرفته و نگفته اگر انتقاد، سازنده باشد استقبال میکنم بلکه صرف و اصل انتقاد را به فال نیک گرفته است.
چون احتمالا آقای پزشکیان از برخی نقدها رنجیده ولو به روی خود نیاورد و چون حس بدی به آدم دست میدهد وقتی می بیند مخالفانی که او را متعلق به جبهۀ انقلاب نمیدانستند حالا مشورت ها را «سمی» میدانند (ادعایی که در این توییت در عمل رد شده) برای تلطیف فضا، گریزی هم به هنر بزنیم خالی از لطف نیست.
«ژولیت بینوش» بازیگر فرانسوی به نقل از عباس کیارستمی گفته است: یک بار وقتی دیالوگی را گفتم از من خواست با لحن «عصبانی» نگویم بلکه با «دلخوری» بیان کنم.
خانم بینوش میگوید: من از عباس پرسیدم فرق این دو تا (عصبانیت و دلخوری) در چیست؟!
کیا رستمی پاسخ میدهد: در لحن عصبانی «عشق» نیست ولی «دلخوری توش عشق داره...»
مسعود پزشکیان باید در عین این که نقدهای اخیر را یک گام به جلو و یک دستاورد بداند (که اگر همراه با تصحیح باشد میشود ۱۰ گام) اما این را هم باید بداند که با لحن عصبانی بیان نشده با دلخوری بوده و اگر کسانی با عصبانیت گفتهاند هم بهتر است لحن خود را عوض کنند چون "دلخوری توش عشق داره" و البته در اینجا منظور البته عشق به پزشکیان نیست ولو به او رأی داده و به رأی دادن به به او توصیه کرده باشیم بلکه عشق به ایران. عشق به توسعه ایران. به رهایی از چنبره فقر و توسعه نایافتگی و سپردن کارها به آدم های کوچک. به شکسته شدن زنجیری که برای پیدا کردن مدیران جدید با انواع موانع روبه رو میشوی.
قبول آقای دکتر! ما -یعنی ما و شما -یک گام به جلو رفتهایم. تا حالا شاکر آن بودیم که 100 قدم با انتخاب گفتمان دیگر به عقب نرفتهایم و حالا بله یک گام به جلو رفتهایم. همین که گفته نشده انتقاد سازنده و نفس انتقاد پذیرفته شده هم یک گام است...