در پی حادثه تأسفبار آتشسوزی در بیمارستان قائم، انجمن ققنوس (جمعیت حمایت از بیماران سوخته) بیانیهای منتشر کرد که به شرح زیر است:
«با تأسف، فاجعه دهشتناک آتشسوزی در یک مرکز درمانی، بار دیگر جان بیمارانی دردمند را ستاند که به امید بهبود و بازگشت به زندگی، به آن مرکز درمانی مراجعه کرده بودند. اما متأسفانه این بیمارستان نیز همانند مراکز دیگری همچون اطهر و گاندی - که در طی سنوات و ماههای پیش دچار آتشسوزی شده بودند - فاقد تابآوری لازم در برابر خطر آتشسوزی بود و تضمین ایمنی که اساسیترین مؤلفه است در این مرکز نیز به فراموشی سپرده شده بود. مؤلفهای که نیازمند اقداماتی همچون آموزش، قانونگذاری و رعایت استانداردها است و در این بین متأسفانه تنها سود و منافع کسانی که از چرخه درمان بیماران منفعت میبرند افزون گردید. شوربختانه که این بار همچون دفعاتی دیگر، این سوداگری منجر به پایان حیات عدهای انسان بیگناه، دردمند و فاقد توان دفاع و فرار از حادثه گردید.
این داستانی تکراری و غمبار است که موجب چرخه نحسی شده است؛ سازندگان و مالکینی که برای کاهش هزینههای ساختوساز بیشتر، از هزینههایی که برای کاهش خطر آتشسوزی و سیستمهای اعلام و اطفای حریق است، جا خالی میدهند و یا ساختمانهای کهنه و مستهلک را همچنان بدون تغییر و بدون افزایش تابآوری مورد استفاده قرار میدهند. سازمان آتشنشانی تنها میتواند به دفعات، اخطار دهد و بهخاطر قوانین ناکافی اجازه مداخله بیشتر را ندارد. در نتیجه بسیاری امور دیگر همچون تمرین اقدام در زمان آتشسوزی، آموزش ایمنی به کارکنان در برابر آتشسوزی، نصب دستگاههای اعلام حریق و سیستمهای آبپاش خودکار، بازرسی منظم سیستمهای برق و اطمینان از نبود اتصال و نگاهداری درست مواد قابل اشتعال مانند گازهای پزشکی و مواد شیمیایی، به فراموشی سپرده میشود.
این موارد نشان از نبود نظارت و یا بیتأثیری این نظارت دارد و یا شاید باید پذیرفت دستگاههای نظارتی، درگیر چرخه فاسدی شدهاند که در آن متخلفان موارد قانونی را دور میزنند و حتی در صورت بروز حادثه، مصون از رسیدگی قضائی و تنبیه متناسب در بازی خطرناک با جان و مال شهرونداناند.
ما در گذشته نیز تذکر دادهایم که گویا فراموشی ایمنی و پیشگیری از سوختگی در این سرزمین، فقیر و غنی، دولت و بخش خصوصی، تهران و شهرستان و روستا نمیشناسد. گرچه در میان نامهای مراکز درمانی نام مراکز خصوصی که در سالهای اخیر دچار آتشسوزی گسترده شدهاند بیشتر به چشم میآید، نامهایی همچون کلینیک اطهر، بیمارستان گاندی و حالا بیمارستان قائم رشت، اما علاوه بر اینها از سال 1399 تاکنون، 12 حادثه در بیمارستانهای شهرهای مختلف روی داده است و گفته میشود بیش از 100 مرکز درمانی ناایمن در تهران وجود دارد که در برخی از آنها حتی راه خروج اضطراری یا پله فرار نیز وجود ندارد، بسیاری از این مراکز قدیمی و فرسوده بوده و به دلیل مقاومنبودن سازه ساختمانی، آسانسورهای فرسوده، نقض سیستم تأسیسات و کهنگی سیستم سیمکشی، خطر سوختگی در هر زمان وجود دارد. نام بیمارستانهای پرمراجعه و ازدحامی همچون رسول اکرم، بوعلی، امام خمینی، طرفه، سینا، فیاضبخش نیز در زمره این ساختمانهاست که وضعیت نابسامانشان، حتی اجازه یک لحظه تأخیر در ایمنسازی
لازم را نمیدهد.
البته این اوضاع اسفناک تنها شامل مراکز درمانی نمیباشد و این فجایع در فواصلی کوتاه و در طیفی گسترده از منازل به ویژه منازل چوبی (فاجعه اخیر در ماسال در نزدیکی رشت)، مرکز بازپروری لنگرود و یا کارخانه و کارگاهها (شهریار) رخ میدهد. از این رو برای رهایی از این سیاست فراموشی، انتظار داریم دستگاههای زیر، نسبت به ارائه گزارش در مورد موارد مذکور اقدام نموده و مانع از تکرار چنین حوادث مرگباری شوند:
1- سازمان آتشنشانی رشت: لازم است اخطارهای چندگانهای را که به این بیمارستان و مراکز مشابه داده است، منتشر و اطلاعرسانی عمومی نماید، نیز تأخیرها و قصور این مراکز را به صورت شفاف اعلام نماید. این حق شهروندان است که بدانند کدام مراکز در شهر ناایمن و استفاده از خدمات آنها و حضور در آن مکانها، ممکن است به قیمت جان مراجعهکنندگان به آن مراکز تمام گردد.
2- نمایندگان مجلس شورای اسلامی: به ویژه اعضای کمیسیونهای عمران، اجتماعی، قضائی و حقوقی لازم است طرح فوریتداری جهت اعطای اختیارات ضابط قضائی به سازمان آتشنشانی را تهیه و در دستور کار مجلس قرار دهند تا این چرخه ناقص اخطاریه بدون امکان تعطیلی محل به پایان رسد.
3- دانشگاه علومپزشکی رشت: باید ضمن ارائه گزارشی جامع از چگونگی صدور پروانه فعالیت و نواقص آن در زمان ساخت و آغاز فعالیت و چگونگی تمدید آن که نیازمند تأییدیه یکساله از سوی مراکزی چون آتشنشانی، اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی، اداره حفاظت فنی وزارت کار میباشد، عوامل تمدید غیرقانونی را به دستگاه قضائی معرفی نماید چراکه به یقین در آن قصور و تقصیر فراوان رخ داده است. همچنین با توجه به امکان موارد مشابه لازم است مراکز ناایمن دیگر نیز به مردم معرفی گردند.
4- انجمن صنفی بیمارستانهای خصوصی: تکرار این وقایع در بیمارستانهای خصوصی، موجب خدشه در اعتماد به بیمارستانهای خصوصی شده است، از آنجا که اصناف، سکویی برای ارتقای اخلاق حرفهایاند، لازم است این بیمارستانها به بازسازی اعتماد بیتفاوت نبوده و اعضا را ملزم به رعایت ایمنی نمایند. انجمن ققنوس در این زمینه آمادگی دارد به این مراکز، جهت آموزش، اصلاح ساختمان و تأسیسات و خطرات بالقوه موجود، با مساعدت انجمن صنفی یاری رساند.
5- دستگاه قضائی: از سازمان بازرسی کل کشور تقاضا داریم که در موضوع بیمارستانهای گاندی، قائم و کلینیک اطهر، درخصوص عملکرد دانشگاههای علوم پزشکی تهران و گیلان، بازرسی به عمل آورد و نتایج آن را به اطلاع عموم برساند. اگرچه موجب حیرت است که با توجه به مدت زمان طولانی که از وقوع حادثه گذشته است، تاکنون در مورد فاجعه آتشسوزی کلینیک اطهر و گاندی گزارش رسیدگی قضائی منجر به صدور حکم به اطلاع افکار عمومی نرسیده است.
در پایان، مجددا تأکید میکنیم که خطر سوختگی در هر زمان، هر مکان و برای هر فرد تنها با یک خطای پیشپاافتاده در کمین است. لذا همگان را به ایفای مسئولیت مشترک که هوشیاری و همبستگی در برابر سوختگی است فرامیخوانیم و بر این باوریم تا پیشگیری از سوختگی، بخشی از ذهنیت زندگی روزمره همگان و مسئولیت اجتماعی همه نهادهای مسئول نباشد، سوختگی و رنج آن در جامعه، جاری خواهد بود.
نظر شما