هرچه به زمان تعیین و معرفی وزیران دولت چهاردهم نزدیک میشویم بحثها و متأسفانه بعضاً جدالها بالا میگیرد. از عجیبترین این جدالها جدال پیر و جوان است! مثلاً بهزاد نبوی یک چیز میگوید و آذری جهرمی یک چیز، و هر دو به پیرها و جوانها کنایه میزنند. یا یک عضو اتاق بخش خصوصی به ظریف هشدار میدهد که ما وزیر خودمان را به پزشکیان معرفی کردهایم و قرار شده وزیر صمت از بخش خصوصی باشد و «معرفی ژنرالهای پیر، جریانسازی اقلیت است». یا عضو جوان شورای راهبری هشدار میدهد که «میان نبرد پیرمردهای پرحاشیه برای اخذ سهم از دولت پزشکیان...» فلان. «جوان» قبلاً هشدار داده بود که کمیتهبازی ظریف یک امر صوری و بازی با افکارعمومی است و اینهایی را که ما میشناسیم، یک کیک تولد را هم میان دیگران بدون درنظرگرفتن سهمخواهی پیرمردهای بعضاً لیبرال و نئولیبرال تقسیم نمیکنند، چه رسد به وزارتخانههایی که صدها رانت اطلاعات برای وزیر ایجاد میکند. اکنون سخنان برخی از اعضای شورای بهاصلاح راهبری تأییدی بر همین استدلال روزنامه جوان است. نقطه امید، اما شخص آقای پزشکیان است که گفته است کسی نمیتواند کاری را به او دیکته کند. البته باید به ایشان توصیه کرد که این حرف خود را جدی بگیرد. وقتی با این همه دنگوفنگ ظریفانه باز نفر اول اسامی نامزدهای کارگروه انتخاب وزیر راه و شهرسازی، یکی از این پیرمردها یعنی همان «آخوندی» ناتوان میشود، از همینحالا نگرانیها درباره واکنش عاقلان به این سازوکار ظریف که بدون هرگونه تخصص در امور مملکتداری است، عیان میشود. اگر آن سهمیهبندیهایی که برای اقلیتها و جنسیتها درنظر گرفته شده نیز به جایی نرسد، نوعی بدبینی درست میکند. کار و مسئولیت دکتر پزشکیان سنگین است و باید با نقد دلسوزانه این سازوکار پر از ایراد را که فقط مدعیانی مثل سرمقالهنویسان هممیهن و اعتماد برای آن پروپاگاندای بدون وقفه میکنند، برای رئیسجمهور شفاف کرد. همچنانکه محمود صادقی اصلاحطلب تندرو نیز در هشداری به پزشکیان گفته است «خبرهایی که از لابی سودجو و ذینفعان فعال در بعضی از کمیتههای پیشنهاد وزرا میرسد بسیار نگرانکننده است. مراقب باشید اگر عناصر سودجو و فرصتطلب خروجی کمیتهها باشند، امید سرمایه اجتماعی در حال ترمیم دوباره آسیب میبیند.»
رئیسجمهور منتخب روز شنبه با همراهی علی طیبنیا به اتاق بازرگانی ایران رفت تا سخنان ذینفوذهای اقتصادی را از نزدیک بشنود و احتمالاً متوجه دلخوری این نهاد بهاصطلاح خصوصی از روند چینش کابینهاش شده است، چه آنکه برخی اعضای اتاق قبلتر با انتقاد از مسئول شورای دوره انتقال دولت چهاردهم گفته بودند مخالف «ژنرالهای پیر» و «افراد توصیهای» هستند. اصطلاح ژنرالهای پیر در دوره دولت حسن روحانی سر زبانها افتاد که برخی افراد با کارنامه بیش از دو دهه وزارت و حضور در چندین دولت، مجدد سکاندار وزارتخانههای مهم شدند. حال این روزها بین دو گروه نوباوهها و پیرمردها برای تصاحب صندلی وزارتخانههای بهویژه اقتصادی دعواست؛ حتماً برای خدمت به مردم نه تقسیم آنها بین «هم گروهیها!»
آش دعوای این دو گروه چنان شور شده که صدای آشپز هم بلند شده است. محمدجواد آذریجهرمی گفته بود سمتی در دولت چهاردهم نخواهد داشت و به دانشگاه میرود، ظاهراً از ورود به دانشگاه بازمانده و هوای «خدمت» کرده است. او که در گروه نوباوهها تعریف میشود، پیرمردهای تشنه خدمت را «پرحاشیه» نیز خوانده و گفته است «میان نبرد پیرمردهای پرحاشیه برای اخذ سهم از دولت، پزشکیان به برنامهریزی برای خدمترسانی به زوار اربعین توجه کند.» افشاگری «نبرد پیرمردهای پرحاشیه» در حالی است که تیم سیاسی موسوم به «شورای انتقال»، سازوکار پیچیده و پرطمطراقی را برای انتخاب وزرا رسانهای کردهاند و مدعیاند این گروهها، مسئول انتخاب وزرا هستند!
نکته جالب ماجرا آنکه، غالب اعضای این گروه، خود نیز به عنوان گزینه پیشنهادی برای تصدی وزارتخانه موردنظر، مطرح هستند، حال چگونه میشود کسی که خود مسئول بررسی وزیر پیشنهادی است، گزینه پیشنهادی نیز باشد! از طرفی وزن همان «پیرمردهای پرحاشیه» یا «ژنرالهای پیر» در همان گروههای نیمبند انتخاب وزرا نیز سنگین است و همین سنگینی برای نوباوههای درگیر نبرد با پیرمردها، سنگین میآید. موضوع فقط به نبرد «ژنرالهای پیر» و «نوباوهها» ختم نمیشود، بلکه حضور صاحبان نظرات مختلف اقتصادی در اطراف رئیسجمهور نیز، گره انتخاب وزرا را کورتر کرده است ولی به نظر میرسد قدرت لیبرالها بیشتر است. خبر میرسد رئیسجمهور منتخب در ابتدای کار و همراستا با نظر عدالتمحورش، درصدد تعدیل قیمت برخی کالاهای اساسی به منظور برداشتن فشار معیشتی از زندگی مردم بوده است، اما در همان حلقه پارادوکسیکال اقتصادی- سیاسی متوقف شده است. مگر آنکه پافشاریاش جواب دهد و البته هزینه چنین پافشاری را نیز بپردازد.
به هر روی این روزها، سهمخواهی افرادی که تا دیروز، پرچم «برای ایران» دست گرفته بودند، عیان شده است و نشان میدهد منظورشان از «برای ایران»، «برای خودم» بوده است و به قول بهزاد نبوی «برای ایران» به شعار «برای وزارت» تبدیل شده است.» در غیراینصورت چرا باید در همین ابتدای راه چنین به جان هم بیفتند و به قول آذریجهرمی، پیرمردهای پرحاشیه نبرد کنند و از طرفی نوباوهها که ظاهراً وزن خود را در همان شورای بهاصطلاح انتقالی، سنگین نمیبینند روی به افشاگری بیاورند! رئیسجمهور منتخب که چند هفته گذشته بهخوبی ظاهر شده و با مردم ارتباط گرفته است باید مدیریت کار را شخصاً در دست گیرد و اجازه ندهد اطرافیان برای وی مسیر دیگری طراحی کنند.
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س) نیز در دومین نامه سرگشاده خود به مسعود پزشکیان با تاکید بر اینکه یکی از انتظارات برآمده از حضور جنابعالی این است که اعتماد خود را به جوانان آشکار کنید، و البته نه جوانان وابسته به برندگان سیاستهای سیوپنج سال گذشته، یادآور شدند: تنها راه خروج کشور از بحران اقتصادی و سیاهچالههای فساد و غلبه بر ائتلاف غالب ضد منافع مردم بسیج ظرفیتهای داخلی و اجرای یک برنامه دقیق و با کیفیت توسعه است و تنها در این صورت است که معجزه مشارکت مردم و معجزه شکست تحریمکنندگان را همگان شاهد خواهند بود. این دو به پزشکیان گفتهاند که اکنون در سازوکار انتخابی وزیران، به نام مشارکت مردم، ذینفعها را فراخواندهاند و روش انتخاب وزیران نسبتی با وعدههای انتخاباتی ندارد و درواقع باید مناسبات رانتی متوقف شود.
منبع: روزنامه جوان
نظر شما