جوان آنلاین: سالهاست در مورد افزایش بیابانهای ایران و اینکه اگر طرحهای بیابان زدایی با سرعت بیشتری در دستور کار قرار نگیرند، زمینهای زراعی و کشاورزی هم کم کم از دست میروند، هشدار داده میشود، اما تاکنون اتفاق خاصی رخ نداده است و طرحهایی که به اجرا درآمدهاند آنقدر قدرت نداشتهاند که میزان بیابانزداییها بر بیابانزاییها بچربد. به همین دلیل اخیراً اعلام شده است در ایران هر سال یک میلیون هکتار بیابان ایجاد میشود که با این وضع تا کمتر از دو قرن دیگر کل ایران بیابان میشود.
ایران، مثل دیگر کشورهای دنیا متأثر از گرمایش جهانی است. تغییر اقلیم در این سرزمین در کنار خشکسالی مدیریتی، روند ناکارآیی سرزمینی را تشدید میکند. نمود این وضعیت را میتوان در نابودی میلیونها اصله بلوط در غرب کشور دید که آرام آرام خشکیدند. فشار بیش از حد حضور دام، کشت زیراشکوب جنگل، گون زنی، آتش سوزی، ورود ریزگردها و... از جمله مواردی است که در مناطق غرب و جنوب غرب کشور، به نوعی قحطی مدیریت پایدار را نشان میدهد. با این حال تأثیرات تغییر اقلیم را هم میتوان در خشکی سرشاخه اصلی سفیدرود دید؛ رودی که به آمازون ایران معروف است. کاهش آب رودخانهها و از بین رفتن تالابها نشان میدهد چگونه ایران در فرایند جهانی گرمایی و تغییر اقلیمی گرفتار شده است.
بر اساس آمارهای رسمی، مساحت جنگلهای کشور روزبهروز کاهش مییابد و سازمانهای مسئول در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی با انداختن توپ در زمین یکدیگر، از پذیرش مسئولیت نابودی جنگلها شانه خالی میکنند. بهواسطه شهرنشینی و افزایش فعالیتهای کشاورزی، درختان جنگلها برای اهداف ساختوساز و سوخت قطعشده است و این موضوع منجر به فرسایش خاک از طریق باد و آب میشود. درعینحال، مواد تغذیهای خاک نیز کاهش مییابد و خاک غیربارور خواهد شد.
چندی پیش رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گفته بود در ایران هر سال یک میلیون هکتار بیابان ایجاد میشود. از نگاه عباسعلی نوبخت، محدودیت اعتباری و منابع سالانه هم باعث شده است هر سال بتوان تنها ۳۰۰ هزار هکتار از عرصه کشور را مدیریت کرد، چراکه میزان تولید بیابان کمی بیش از سه برابر فعالیتها برای مقابله با بیابانزایی است.
با استناد به این گفتهها و با گسترش پدیده بیابانیشدن مناطق مختلف که مشکلات و عواقب ناشی از تغییرات اقلیمی بیش از همیشه در نوار جنوبی، مرکزی و شرقی ایران مشخص شده است باید چنین برداشت کرد که با تداوم وضعیت کنونی بیابانزایی، اگر سالی یک میلیون هکتار بیابان در کشور ایجاد شود، به این معناست که با توجه به مساحت یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۶ کیلومتر مربعی ایران، کشورمان تا تقریباً ۱۶۴ سال آینده به بیابانی کامل تبدیل خواهد شد. این در حالی است که اگر موقعیت طبیعی ایران را با توجه به مطالب فوق و در کل جهان در نظر بگیریم در خواهیم یافت، این موقعیت استثنایی در کمتر جایی از جهان یافت میشود که باید قدر آن را بدانیم.
هجوم بیابان به ایران
سه کانون اساسی خشکسالی ایران شامل کانون خشکسالی شمال شرق که شامل استانهای خراسان شمالی، رضوی، سمنان و گلستان است و همچنین کانون خشکسالی البرز مرکزی که شامل استانهای تهران، البرز، قزوین و قم بوده و کانون سوم، کانون خشکسالی منطقه آذربایجان و غرب کشور شامل تمامی منطقه آذربایجان و استان کردستان است.
ضمن اینکه میانگین بارندگی سالانه در ایران حدود ۲۵۰ میلیمتر است که این مقدار کمتر از میانگین بارندگی آسیا و حدود یک سوم میانگین بارندگی سالانه جهان است. حال آنکه کشوری که زیر هزار و ۷۰۰ مترمکعب در سال بارندگی داشته باشد، دچار تنش کم آبی و خشکی است. بر همین اساس اواسط دهه ۹۰ بود که ناسا گزارشی از وضعیت گرمایشی و خشکسالی جهان ارائه کرد. در بخشی از این گزارش عنوان شده بود ۴۵ کشور به طور مستقیم در معرض «خشکسالی شدید» قرار دارند. در این رتبهبندی از بین ۴۵ کشور، ایران چهارمین کشوری بود که در ۳۰ تا ۴۰ سال آینده بخش عظیمی از آن به بیابان تبدیل میشود.
البته در گزارشها و پژوهشهای مؤسسات مختلف داخلی و خارجی هم تأکید شده است در آیندهای نه چندان دور خشکسالی گریبان بیشتر نقاط جهان را خواهد گرفت. هیچکس نمیداند دقیقاً چه اتفاقاتی رخ خواهد داد، اما آنچه مسلم است اینکه خشکسالی در طول تاریخ عامل بسیاری از کوچهای عظیم در جهان بوده و حالا باید پرسید، آیا «خشکسالی شدید» در راه است؟!
جنگلها آب میروند
اقلیم را هر طور که تعریف کنیم به یک نتیجه میرسیم و آن هم اینکه باید مانع از اقدامات نادرست که روند آسیب محیط زیست را بیشتر میکند، شد تا از تبدیل جنگلها به مراتع و بیابان جلوگیری کرد.
البته امکان کاشت جنگلهای دست کاشت به صورت محدود و با اهداف خاص وجود دارد. مانند آنچه به عنوان نخستین جنگل مصنوعی گز و تاغ در ناحیه کویری «بادرود» در شهرستان «نطنز» سالها قبل رخ داد. این جنگلها با توجه به شرایط منطقه و به منظور تثبیت شنهای روان ایجاد شد که خوشبختانه با وجود ناملایمات تاکنون دوام آورده و نقش مهمی در جلوگیری از پیشروی بیابان داشته است.
طرح کاشت یک میلیارد درخت هم که در ایران با غرس نهال از سوی شهید جمهور در «باغ گیاهشناسی» آغاز شد، در راستای همین اهداف است. باید در نظر داشت که این یک میلیارد درخت قرار نیست ظرف یک سال کاشته شود. این تعداد از درختان بنا به گفته مسئولان وزارت کشاورزی قرار است در طول چند سال و به منظور «ترسیب» کربن منتشر شده در هوا غرس شود.
هر یک نهال بلوط برای غرس و نگهداری به هزینههای زیادی نیاز دارد، در صورتیکه هزینه نگهداری و حفاظت از همین جنگل بلوط کنونی بسیار کمتر از کاشت آن است. این اتفاقات در حالی رخ میدهد که سالانه بخش زیادی از مراتع و جنگلهای ایران در حال نابودی است و به گفته یکی از فعالان محیطزیست اگر روند تخریب جنگل بلوط با همین سرعت پیش برود تا ۵۰ سال آینده خبری از جنگل بلوط نخواهد بود.
مساحت جنگلهای ایران از ۱۸ میلیون هکتار در دهه ۴۰ به حدود ۱۱ میلیون هکتار در دهه ۷۰ رسیده است. بهعبارتدیگر، ۷ میلیون هکتار از جنگلهای ایران در طول سه دهه نابود شدهاند. همچنین وسعت جنگلهای هیرکانی حدود ۵۵ هزار کیلومترمربع، یعنی نزدیک به ۴ درصد مساحت ایران بود، اما در فاصله سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۷۹ نصف شد. پاکتراشی جنگلها برای توسعه شهرها، افزایش جمعیت، تأسیس کارخانهها و صنایع نفت و پتروشیمی مهمترین عامل نابودی جنگلهای هیرکانی در چهار دهه گذشته به شمار میآیند.
نظر شما