اگر «سیاست» در میدان «اخلاق» قوام یابد میتواند وقایع تاریخسازی برای یک ملت خلق کند. در همین قیاس، سیاستمدار هم اگر در زمین اخلاق سیاستورزی کند نشان محبوبیت را از مردمش میگیرد و قدرشناسی ملت، بدرقه راهش میشود. این «معادله ملت-دولت» را ما در مشی اخلاقی و الگوی حکمرانی شهید آیتالله رئیسی شاهد بودهایم. شکوه حضور مردم در مراسم تشییع رئیسجمهور محبوبشان گواهی بر این مدعاست. «اینکه آیتالله رئیسی چطور سرمایه اجتماعی را در دولت خود ارتقا بخشید و رابطه مردم و مسئولان را ترمیم کرد؟» موضوع گفتوگوی ما با دکتر شریف لکزایی، استاد اندیشهسیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی شد. او میراث آیتالله رئیسی برای جامعه سیاسی را صدق ایشان در «وعده» و «گفتار» و «عمل» برشمرد و شهید رئیسی را «سیاستمدار صادق» خواند که مشی اخلاقی او در سیاستورزی میتواند میراث ماندگار او برای سیاستورزان ما باشد.
جناب دکتر لکزایی، میراث فکری و اخلاقی آیتالله رئیسی برای جامعهسیاسی ما را چه میدانید؟
دولت سیزدهم در همان روزهای آغاز کارش در سال 1400 با رویکرد تحولی و با اقدامات جهادی، گفتمان مردمی خود را شکل داد و «سند تحول دولت مردمی» را با هدف پیشرفت ایران بر مبنای عدالتمحوری و دانشبنیانی و با رویکرد مردمپایه پیگیری کرد که طی این سه سال، اقدامات جهادی قابلتوجهی را از شهید آیتالله رئیسی و دولتمردان او شاهد بودیم با این هدف که آسیبهایی که دولت در 4 دهه از حیات انقلاب اسلامی متحمل شده را بازسازی نماید و مسیر دولت را چنان ریلگذاری کند که در راستای حل مشکلات مردم «طی طریق درست» داشته باشد.به این اعتبار، اگر بخواهیم از میراث شهید آیتالله رئیسی برای جامعه سیاسی بگوییم آن را میتوان در «فضیلت صداقت» خلاصه کرد. آیتالله رئیسی یک «سیاستمدار صادق» بود که تلاش میکرد در «وعده» و «گفتار» و «عمل» صادق باشد. صدق او در نظر و در عمل بنمایه محبوبیت او در میان مردم شد که این را میتوان میراث ماندگار شهید رئیسی برای جامعه ما دانست.
«ارتباط مردم و مسئولان» چطور در دولت سیزدهم بازسازی شد چنانکه ما تجلی این اعتماد اجتماعی را در حضور باشکوه مردم در مراسم تشییع آیتالله رئیسی و یاران شهیدش در شهرهای مختلف شاهد بودیم؟
وقتی سیاستمداران با «صداقت» تلاش کنند در فضایی همدلانه به مشکلات جامعه رسیدگی کنند و مردم و مصایبشان را نادیده نگیرند، متقابلاً رابطه مردم هم با دولت و دولتمردان متأثر از این فضا خواهد شد و اعتماد بین مردم و خدمتگزارانشان بر پایه صداقت و شفافیت شکل میگیرد. شهید رئیسی بهعنوان یک «سیاستمدار صادق» این بستر را در دولت سیزدهم بنا نهاد و تلاش کرد این رویکرد را در سیاستمداران و دولتمردان ما تعمیق بخشد و مردم هم با حضور پرشکوه خود در مراسم تشییع آیتالله رئیسی و یاران شهید ایشان نشان دادند که ارزش این میراث ماندگار را میدانند و علاقهمند هستند که میراثش ادامه یابد و راهش ماندگار شود.
این نگاه مسئولانه و صادقانه نسبت به مردم چطور در مشی سیاسی آیتالله رئیسی شکل گرفت و «گفتمان مردمی دولت سیزدهم» را قوام بخشید؟ در این گفتمان، نخبگان چه شأن و منزلتی دارند؟
از همان زمانی که ایشان به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، ارتباط نزدیکی با مردم برقرار کرد. در مدت سه سالی که در این منصب بودند فیلمهایی از ایشان منتشر میشد که گویای خدمات صادقانه ایشان به مردم بود از جمله تلاشهایی که برای ایجاد خدمات رفاهی برای زائران امام رضا(ع) انجام داده بودند بسیار مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت.
سپس در رقابتهای انتخاباتی سال 96 این رویکرد مردممدارانه ایشان تعمیق پیدا کرد و در کشاکش رقابتهای سیاسی و مواجهه مستقیم و بیواسطه با مردم و نخبگان و متخصصان امور، تجربهای کسب کردند که بتدریج مرامنامه نظری و عملی ایشان را قوام بخشید. چنانکه در سمت ریاست قوه قضائیه که تجربه اصلی ایشان در مدیریت کلان کشور بود همین نگاه مردمی و تلاش مسئولانه و صادقانه برای حل مشکلات مردم با مشارکت نخبگان کشور در عرصههای مختلف پیگیری شد.
بعدها در دوران ریاستجمهوریشان این رویکرد مردممدارانه برجستهتر شد چنانکه در سفرهای استانی متعدد آیتالله رئیسی، شاهد بودیم که حتی شخصاً در مناطق محروم حضور پیدا میکردند تا از نزدیک از مطالبات مردم آگاه شوند و اجرایی شدن مصوبات این سفرها را در عرصه میدان پیگیری میکردند و تنها به گزارشهای دستگاههای تحت مدیریتشان بسنده نمیکردند.
«دولتمردان صادق» چه رهاوردی برای جامعهشان خواهند داشت؟
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان میگوید «از مهمترین شاخصههایی که یک سیاستمدار را محبوب میکند «صداقت» اوست.» از همین رو معتقدم که شیوه سیاستمداری و سیاستداری بر پایه صداقت، یادگار ماندگار آیتالله رئیسی برای اهالی سیاست شد؛ چنانکه توانست رابطه دولت-ملت را تعمیق بخشد و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد.«صداقت» تعاملات اجتماعی را به درستی پیش میبرد، رابطه مردم و مسئولان را تصحیح میکند و دقیقاً در همین نقطه است که «وفاق ملی» و «سرمایه اجتماعی» بازتولید میشود. اساساً بر همین اصل و پایه هم بود که انقلاب اسلامی شکل گرفت و این مشی فکری و شیوه عملی را در شهید رجایی و شهید آیتالله بهشتی هم شاهد بودیم و آیتالله رئیسی توانست میراثدار خوبی برای آنان باشد. همچنین شیوه سیاستورزی آیتالله رئیسی ارزشها و اندیشههای انقلاب اسلامی را تداوم بخشید.
انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی و انقلاب فرهنگی بود که طبیعتاً باید در مسیر «گفتمان صداقت» پیش میرفت تا بتواند شعارهایش چون «آزادی» و «عدالت» را محقق کند.
در بستر گفتمان صداقت است که رابطه فرد و دولت و جامعه و سیاستگذاران تصحیح و تنظیم میشود. حرکت در این مسیر «جامعه توانمند» و «دولت مقتدر» تولید میکند، اعتماد بین ملت و دولت را شکل میدهد و چالشها و مشکلات کشور را بهتر و روانتر حل خواهد کرد.