گفته میشود اکثر قربانیان ریجوی کارگران جنسی، دختران فراری زیر سن قانونی و سایر زنانی بودند که در شرایط آسیبپذیر قرار داشتند. قبل از اینکه هویت او مشخص شود، رسانهها پس از پیدا شدن پنج قربانی اول در رودخانه گرین، نام مستعار این جنایتکار را قاتل رودخانه سبز گذاشتند. این مرد قربانیان خود را معمولا با دست خفه و سپس اجساد را در مناطق جنگلی کینگ رها میکرد. این قاتل روانی اغلب دوباره نزد به اجساد برمیگشت و دست به رفتارهای جنسی بیمارگونه میزد.
ریجوی از سال 1982 مظنون به قتل بود. با این حال، بازرسان در آن زمان نتوانستند او را به قتلهای سریالی زنان مرتبط کنند. پیشرفتهای بعدی در انجام آزمایش دیانای به بازرسان مدارک کافی داد تا به طور قطعی ریجوی را به قتلها مرتبط کنند و او در 30 نوامبر 2001، هنگامی که محل کارش در کارخانه کامیون کنورث را ترک میکرد، دستگیر شد.
گری لئون ریجوی در 18 فوریه 1949 در سالت لیک سیتی، یوتا به دنیا آمد. او دومین پسر از سه پسر مری و توماس ریجوی بود و زندگی خانگی آشفتهای داشت. بستگان مادر گری، این قاتل را سلطهجو توصیف کرده و گفتهاند که او در کودکی شاهد مشاجرات خشونتآمیز بین والدینش بود. پدرش یک راننده اتوبوس بود که اغلب از حضور کارگران جنسی در جامعه شکایت میکرد.
ریجوی تا 13 سالگی مشکل شب ادراری داشت. او بعداً به روانشناسان گفت در دوران نوجوانی، احساسات متناقضی از خشم و کشش نسبت به مادرش داشت و در مورد کشتن او خیالپردازی میکرد.
گری زمانی که 16 ساله بود، پسر 6 سالهای را به جنگل کشاند و با چاقو به وی حمله کرد البته این کودک جان به در برد و زنده ماند.
ریجوی در سال 1969 از دبیرستان فارغ التحصیل شد و با دوست دختر دبیرستانی 19 ساله خود، کلودیا کریگ، ازدواج کرد و یک سال بعد به دلیل خیانت هر دو طرف جدا شد. سپس به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و به ویتنام فرستاده شد، جایی که او در یک کشتی تدارکاتی خدمت کرد و شاهد جنگ بود. ریجوی در طول دوران خدمتش در ارتش، روابط جنسی مکرری با کارگران جنسی داشت و به بیماری مبتلا شد. گرچه از این موضوع خشمگین بود، اما همچنان به این کار ادامه داد.
همسر دوم ریجوی ، مارسیا وینسلو نام داشت. او در طول ازدواج دوم خود به رابطه با کارگران جنسی ادامه داد و از همسرش میخواست در مکانهای عمومی و نامناسب، حتی گاهی در مناطقی که بعداً اجساد قربانیانش در آنجا کشف شد، در رابطه جنسی شرکت کند. این ازدواج نیز با خیانت دو طرف به پایان رسید و ریجوی برای سومین بار ازدواج کرد.
ریجوی اعتراف کرد با کارگران جنسی ارتباط برقرار میکرد و با آنها رابطه عشق و نفرت داشت. او بارها از حضور آنها در محلهاش گلایه میکرد، اما مرتب با آنها ارتباط برقرار میکرد. گری ریجوی در بیانیهای که در جلسه دادرسی او خوانده شد، گفت از کارگران جنسی متنفر است و نمیخواهد برای رابطه جنسی به آنها پول بدهد.
اعتقاد بر این است که ریجوی در طول دهه های 1980 و 1990حداقل 71 زن و دختر نوجوان را در نزدیکی سیاتل و تاکوما و واشنگتن به قتل رسانده است. خود او در اظهاراتش در دادگاه گفت تعداد زیادی را کشته است که شمارش را از دست داده است. قربانیان یا کارگران جنسی یا فراری بودند که او آنها را در امتداد بزرگراه جنوبی اقیانوس آرام به تله میانداخت. ریجوی گاهی اوقات عکس پسرش را به زنان نشان میداد تا آنها را فریب دهد و به او اعتماد کنند. ریجوی با آنها رابطه برقرار و پس از دقایقی از پشت، دوست خود را دور گردنشان میپیچید و آنها را خفه میکرد.
او بیشتر قربانیان را در خانه یا کامیون یا یک منطقه خلوت به قتل رساند و اکثر اجساد را در مناطق جنگلی اطراف رودخانه گرین، فرودگاه بین المللی سیاتل-تاکوما، و محلهای انبار زباله در شهرستان ساوت کینگ رها کرد. گری که از مدتها قبل از دستگیری به عنوان مظنون شناخته شده بود در نهایت با آزمایش دیانای گناهکار شناخته و ارتکاب 48 قتل توسط او مسجل شد و سپس دادگاه یک قتل دیگر را نیز به پرونده او اضافه کرد.
ریجوی به اعدام محکوم نشد زیرا با دادگاه معمامله کرد تا در ازای افشای محل رها کردن اجساد زنان در مجازاتش تخفیف قائل شوند و در نهایت نیز به حبس ابد بدون امکان آزادی مشروط محکوم شد.
نظر شما