شناسهٔ خبر: 67019860 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

گزافه گویی جدید رئیس تشکیلات خودگردان علیه ایران/ آقای محمود عباس! چه کسی فلسطین را قربانی می‌کند؟!

آقای محمود عباس! به جای انتقاد و ادعا علیه ایران، لطفا کارنامه ۳۰ ساله مذاکره و سازش با صهیونیست‌ها را مرور کنید شاید مورد لعن و نفرین زنان و کودکان مظلوم فلسطینی قرار نگیرید.

صاحب‌خبر - گروه بین الملل جهان نيوز: تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس، در بیانیه‌ای مدعی شد سیاست جمهوری اسلامی ایران از تشکیل کشور مستقل فلسطینی جلوگیری می‌کند. این تشکیلات همچنین با انتقاد از سخنان رهبر معظم انقلاب در سی و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ادعا کرد که سیاست ایران به قربانی شدن مردم فلسطین منجر می‌شود. اما واقعاً چه کسی مردم فلسطین را قربانی کرده و می‌کند؟

تشکیلات خودگردان؛ ۳۰ سال مذاکره با کوچک‌تر شدن جغرافیای فلسطین
به گزارش مهر، تشکیلات خودگردان فلسطین عمری ۳۰ ساله دارد. تشکیلات خودگردان در سال ۱۹۹۴ متعاقب پیمان اسلو بین سازمان آزادی‌بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی به عنوان یک حکومت انتقالی پنج ساله تأسیس شد تا در این مدت مذاکرات نهایی دو طرف انجام پذیرد. رویکرد تشکیلات خودگردان فلسطین در قبال رژیم صهیونیستی ضد مقاومت و تأکید بر مذاکره و سازش بود. نتیجه مذاکراتی که در ۳۰ سال گذشته برگزار شد، کوچک‌تر شدن جغرافیای فلسطین و ناکامی در تشکیل کشور مستقل فلسطینی بود. به لحاظ جغرافیایی، تشکیلات ابتدا بر مرزهای ۱۹۴۸ تاکید می‌کرد، اما به تدریج به مرزهای ۱۹۶۷ شامل مناطق کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و قدس شرقی جهت تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل راضی شد.

پس از معامله قرن که به اشغال ۸۵ درصد از جغرافیای فلسطین توسط صهیونیست‌ها رسمیت می‌داد نیز تشکیلات خودگردان و محمود عباس، رئیس این تشکیلات اقدام خاصی برای جلوگیری از معامله قرن انجام ندادند و دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو سرمست از یک پیروزی مهم بودند. سیاست مذاکره و سازش محمود عباس عملاً هیچ کمکی به تشکیل کشور مستقل فلسطینی نکرد و رژیم صهیونیستی حتی راه حل دو دولتی را نیز قبول ندارد و بر تشکیل کشور مستقل فلسطین در خاکی غیر از فلسطین تأکید دارد.

طوفان الاقصی و تشکیلات خودگردان
طوفان الاقصی، اما بیش از هر رویکرد دیگری ماهیت تشکیلات خودگردان و رئیس آن، محمود عباس را افشا کرد. محمود عباس عملاً فلسطین را به دو بخش کرانه باختری و باریکه غزه تقسیم کرد و برای تضعیف گروه‌های مقاومت فلسطینی در غزه، انتقادهای زیادی از عملیات کاملاً فلسطینی طوفان الاقصی مطرح کرد. از ابتدای عملیات طوفان الاقصی بیش از ۴۰۰ نفر در کرانه باختری به ویژه در مناطق شمالی آن به شهادت رسیده‌اند، اما تشکیلات خودگردان هیچ اقدامی برای متوقف کردن جنایت صهیونیست‌ها انجام نداد.

وقتی مردم در کرانه باختری در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار بیمارستان معمدانی که بالغ بر ۵۰۰ شهید بر جای گذاشت، به خیابان‌ها ریختند؛ تشکیلات خودگردان از گاز اشک‌آور برای متفرق کردن مردم استفاده کرد. نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان نیز در تظاهرات میان مردم نفوذ کرده بودند تا زمینه سرکوب مردم را بیش از پیش مهیا کنند.

در روزهای پایانی اسفندماه سال گذشته بود که حماس به انتخاب نخست وزیر جدید تشکیلات خودگردان بدون مشورت با گروه‌های دیگر فلسطینی انتقاد کرد و گفته بود این خلاف رویه انتخاب دولت ملی است. جنبش فتح و محمود عباس پاسخی صادر کردند که به طرز بی‌سابقه‌ای تند بود. آنها همسو با صهیونیست‌ها خطاب به حماس نوشتند: «گروهی که بانی اتفاقات ۷ اکتبر و اشغال دوباره غزه و بدتر از نکبت هستند، سزاوار انتقاد از ما نیستند!»

ادعا و اتهام محمود عباس و تشکیلات زیر نظر وی علیه حماس در حالی است که اجماع جهانی برای لزوم تشکیل کشور مستقل فلسطینی برونداد و نتیجه مهم و راهبردی طوفان الاقصی است. تصویب قطعنامه‌ای در صحن عمومی مجمع سازمان ملل با ۱۴۳ رأی موافق، ۹ رأی مخالف و ۲۵ رأی ممتنع در خصوص درخواست برای بررسی دوباره طرح عضویت کامل ‎فلسطین در شورای امنیت، نشان از تغییر معادلات قدرت به سود فلسطین در دوران پسا ۷ اکتبر و طوفان الاقصی دارد.

برخلاف آنچه تشکیلات خودگردان سعی دارد طوفان الاقصی را یک هزینه، اقدام اشتباه و به دور از منافع فلسطینی‌ها برای دستیابی به دولت یا حقوق دیگر نشان دهد؛ اما اینکه برای نخستین بار طرح عضویت فلسطین به عنوان دولت کامل در شورای امنیت مطرح می‌شود (اگرچه آمریکا آن را وتو کرد) نشان می‌دهد که راه دستیابی به دولت فلسطینی ولو در چهارچوب دو دولت هم، نه مذاکره و سازش بلکه طوفان الاقصی و اقتدار در مقابل زورگو است. اگر تشکیلات خودگردان به خود جرأت می‌دهد بواسطه اقدامات اخیر برخی کشورهای اروپایی در به رسمیت شناختن کشور فلسطین (در قالب دو دولت) از کشور و پایتختی قدس شرقی سخن می‌گوید، ناشی از طوفان الاقصی است چه اینکه اگر قرار بود مذاکره و سازش به تشکیل کشور مستقل فلسطینی بیانجامد در ۳۰ سال گذشته این اتفاق رخ می‌داد.

ادعاهای جدید علیه ایران؛ بازی در پازل روانی صهیونیست‌ها و فرار از فشار افکار عمومی فلسطینی
رهبر معظم انقلاب که بارها تأکید کردند طوفان الاقصی ماهیت کاملاً فلسطینی دارد و توسط رزمندگان فلسطین انجام شد، در سخنرانی روز ۱۴ خرداد خود ابعاد شکست رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی و جنگ غزه و همچنین دستاوردهای مهم رزمندگان مقاومت فلسطینی را تبیین کردند. با این حال، در بیانیه تشکیلات خودگردان که کنترل کرانه باختری را بر عهده دارد، آمده است که رهبر ایران گفته: «هیچکس نباید بر روی تحقق آتش بس در نوار غزه حساب باز کند.» این ادعا در حالی است که در سخنان مقام معظم رهبری چنین جمله‌ای اساساً وجود نداشته است و در عین حال با مواضع صریح ایران و مقامات ایرانی مبنی بر لزوم آتش‌بس در غزه مغایرت دارد.

به نظر می‌رسد این بخش از بیانیه تشکیلات خودگردان فلسطینی ادعا و دروغی است که بیانگر بازی در پازل روانی صهیونیست‌ها است. این ادبیات و اتهامات از سوی محمود عباس و تشکیلات خودگردان تحت کنترل او که در میان فلسطینی‌ها «السلطه» نامیده می‌شود، با هدف رهایی از فشارهای افکار عمومی در خصوص عملکردشان در دوران پس از طوفان الاقصی طی ۸ ماه گذشته انجام می‌شود.

تشکیلات خودگردان فلسطین در بخش دیگر و پایانی بیانیه خود عنوان کرده است: «کاملا مشخص است که هدف از این اظهارات، قربانی کردن فلسطینیان و هزاران زن و کودک و کهنسال است؛ هدف از این اظهارات، نابود ساختن سرزمین فلسطین است و در نهایت چنین اظهارنظرهایی به برپایی دولت مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی نخواهد انجامید. ملت فلسطین از ۱۰۰ سال پیش تاکنون درحال جنگ و مبارزه است و الان به جنگ‌هایی که کمکی به تحقق آزادی و استقلالش نمی‌کنند، نیازی ندارد.»

در نگاه اول مروری بر سخنان رهبری نشان می‌دهد که تشکیلات خودگردان در یک بی اخلاقی عجیب و بدون درنظر گرفتن کل مبحث‌های آیت‌الله خامنه‌ای در تهران، به گونه‌ای القا کرده است که گویا هدف طوفان الاقصی یک مسئله منطقه‌ای بوده است، نه فلسطینی. با اینکه ایشان بارها و بارها و حتی در همین سخنرانی تاکید کرده‌اند که طوفان الاقصی یک اقدام فلسطینی و در مقابل اشغالگری و پاسخی به جنایات صهیونیست‌ها بوده و در کنار آن طوفان الاقصی تأثیرات منطقه‌ای دقیق و راهبردی ای هم داشته است.

به این فراز از سخنان رهبر انقلاب توجه کنید:
«این طوفان‌الاقصی درست در وقت خود و در لحظه خود اتّفاق افتاد. بنده البتّه نمی‌توانم ادّعا کنم که طرّاحان طوفان‌الاقصی آیا می‌دانستند که چه کار بزرگی را دارند انجام می‌دهند یا نه من نمی دانم امّا واقعیّت این است که این کاری که اینها انجام دادند، یک کاری بود که هیچ چیز دیگری نمی‌توانست جای آن را بگیرد؛ اینها یک توطئه بزرگ بین‌المللی برای منطقه‌ غرب آسیا را با عملیّات طوفان‌الاقصی از بین بردند و باطل کردند»

نتیجه
ادعاهای تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس علیه جمهوری اسلامی ایران در حالی است که عباس و تشکیلات حتی به اندازه نیمی از تلاش‌های جمهوری اسلامی ایران در دفاع از فلسطین و منافع آن تلاش نکرده‌اند زیرا دفاع از منافع فلسطین موجب ناراحتی اربابان صهیونیست آنها خواهد شد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه شهید جمهوری اسلامی ایران به تنهایی به اندازه کل تشکیلات خودگردان فلسطین برای دفاع از کشور مستقل فلسطین، مردم فلسطین و برجسته‌سازی جنایت‌های صهیونیست‌ها علیه فلسطینی‌ها و به خصوص مردم غزه تلاش کرد و از فرصت حضور در مجامع منطقه‌ای و جهانی در این جهت بهره گرفته است.

آقای محمود عباس، با عکس یادگاری و چهره خندان نمی‌توان از منافع فلسطین در مقابل وحوش صهیونیست دفاع کرد. به جای انتقاد و ادعا علیه ایران، لطفاً کارنامه ۳۰ ساله مذاکره و سازش با صهیونیست‌ها را مرور کنید شاید مورد لعن و نفرین زنان و کودکان مظلوم فلسطینی قرار نگیرید. امروز مردم فلسطین، شما را نماینده فلسطینی‌ها نمی‌دانند بلکه مهره و عامل صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در خاک فلسطین می‌دانند.

برچسب‌ها: