شناسهٔ خبر: 66781374 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

تابناک گزارش می دهد؛

دو نفر، ولی با یک نظر؛ سیاست خارجی، به سوی شرق می‌رفت یا در پی موازنه بود؟!

سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی با حضور وزیری همچون امیر عبداللهیان، ضمن تاکید بر نگاه به شرق، آیا مسیر دیگری را هم می‌پیمود؟ استفاده از ظرفیت‌های دیگر برای حل برخی پرونده‌های مهم سیاست خارجی چه اولویتی برای آن‌ها داشت؟

صاحب‌خبر -

تابناک جهان: سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی به صورت کلی در قالب سیاست همسایگی و آسیا محوری تعریف و دنبال می شد.

سیاست خارجی «نگاه به شرق» که در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به صورت پررنگ در عرصه روابط و سیاست خارجی ایران مطرح شد نیز در این دولت دنبال می شد.

در دولت رئیسی تجربه خروج دولت آمریکا از برجام و اعمال تحریم های ثانویه بر روابط تهران با کشورهای غربی تاثیرگذار شده بود. در نتیجه این اقدام دولت ترامپ، بی اعتمادی به غرب پررنگ تر از گذشته شد.

رویکرد سیاست «نگاه به غرب» با تجریه هایی که در دولت خاتمی و حسن روحانی از رفتار غرب حاصل شد، زمینه بی اعتمادی گسترده تر به غرب را در دولت های احمدی نژاد و رئیسی فراهم آورد.

اعمال تحریم های هسته ای در دولت احمدی نژاد و فعال شدن پرونده هسته ای ایران، به رغم همکاری دولت خاتمی در این زمینه ـ که در غالب پیمان سعدآباد منعکس بود ـ باعث شد تا دولت احمدی نژاد در سیاست نگاه به شرق جدی تر باشد؛ هرچند جنبه ایدئولوژیک این سیاست نیز از سوی شخص وی دنبال می شد، عملکرد غرب و تحریم های او در این زمینه نیز بی تاثیر نبوده است.

با وجود سیاست متوازن خارجی روحانی و اولویتی که به حل مساله هسته ای و رفع تحریم ها داده شده بود، خروج ترامپ از آن، سیاست خارجی دولت وی را با چالش جدی مواجه کرد.

دولت رئیسی در چنین فضایی، به دنبال گسترش روابط با شرق بود و موازنه در سیاست خارجی نیز از سوی حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه فقید دولت وی نیز مطرح شد. با وجود این، دولت رئیسی همان گونه که در «سند تحول مردمی» اش نیز منعکس بود، به دنبال حل مساله هسته ای و تبدیل آن از موضوعی سیاسی به موضوعی فنی بود.

در این راستا و بر اساس برخی اخبار، «تفاهمی» نیز در ماه می 2023 بین ایران و آمریکا شکل گرفت؛ هرچند این تفاهم در ادامه برای رسیدن به توافقی که تاثیر معنادار بر رفع تحریم ها داشته باشد، پیش نرفت.

دولت رئیسی همچنین به دنبال تفسیر از نظام بین المللی و «شیفت» قدرت از غرب به شرق، همراهی و گسترش روابط با قدرت های شرقی از جمله چین و روسیه را در دستور کار خود قرار داد تا بتواند ضمن اهرم سازی مقابل غرب، از مزایای نظم موجود به ویژه برای بی اثرسازی تحریمها نیز بهره ببرد. به نظر می رسد سیاست نگاه به شرق در این دوره، جنبه عملگرایانه پررنگ‌تری در مقایسه با دولت احمدی نژاد داشته، تا ضمن اهرم سازی، به دنبال مسیری برای بی اثر کردن تحریم ها باشد.

بنابراین، عضویت در «سازمان همکاری شانگهای»، گروه «بریکس» و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» از سوی دولت پیگیری و بحث تبادلات پولی خارج از مکانیسم سوئیفت با کشورهایی چون روسیه و هند و همچنین دلارزدایی نیز جدی دنبال شد.

به رغم بی اعتمادی فزاینده به غرب، دولت رئیسی به دنبال حل پرونده های مهم با غرب نیز بود که مورد اشاره قرار گرفت. در این میان، وی از اهرم ایجاد شده توسط «میدان» نیز بهره می گرفت که نمونه متاخر آن استفاده از چنین اهرمی بعد از درگیری مستقیم بین ایران و رژیم اسراییل بود.

پس از این درگیری گفت‌وگوهای غیر مستقیمی میان ایران و آمریکا برای کاهش تنش درگرفته است؛ هرچند این گفت‌وگوها صرفا متمرکز بر موضوع هسته ای نیست.

در قالب سیاست همسایگی نیز دولت وی، روابط با همسایگان از جمله اعراب خلیج فارس را در دستور کار قرار داد. بهبود روابط با عربستان و تلاش ها برای برقراری رابطه مجدد سیاسی با بحرین در این راستا قابل ارزیابی است. همچنین دولت وی تلاش موثری بر برقراری روابط با مصر انجام داده است.

در سیاست آسیا محوری نیز علاوه بر تاکید بر روابط با چین و روسیه، دولت وی روابط رو به گسترشی با هند و ژاپن داشته است؛ هند یکی از شرکای کلیدی در کریدور شمال-جنوب ایران به شمار می رود و در توسعه و گسترش بندر کلیدی چابهار نیز نقش حائز اهمیتی خواهد داشت.

به طور کلی سیاست خارجی دولت رئیسی را می توان ناشی از تفسیر و درک از شرایط منطقه ای و درک حاکم بر ساختار نظام بین الملل و نظم مبتنی بر «رقابت قدرت‌های بزرگ» ارزیابی کرد که آثاری بر بازیگری ایران و سایر کشورهای منطقه داشته است. در سیاست نگاه به شرق نیز بعد عملگرایانه این سیاست چربش داشته است.

نظر شما