شناسهٔ خبر: 66751600 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تأثیر معدل پایه دهم و یازدهم در قبولی کنکور بی‌عدالتی است/ در مدارس غیرانتفاعی بی‌عدالتی حاکم است

"در مدارس غیرانتفاعی بی عدالتی حاکم است و مسئول این بی عدالتی نه والدین هستند و نه معلمان و دانش آموزان؛ بلکه سنگی است که از ابتدا بد بنا شده است."

صاحب‌خبر -

دبیر کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت کشور  با بیان این مطلب به قدس آنلاین می گوید: دولت باید امکان پرورش استعداد تک تک فرزندان این سرزمین را به شکل یکسان فراهم سازد و به افراد اجازه ندهد تا از طریق مجوزهای دولتی به فرزندان افراد خاص و ثروتمند بیشتر توجه شود.

دکتر هامون سبطی می افزاید: اساسا نام مدارس غیرانتفاعی از پایه دروغ و برخلاف قانون اساسی بود چون در واقع عده ای می خواستند روی اهداف سرمایه سالاری خویش سرپوش بگذارند و اکنون دامنه این سرمایه سالاری آموزشی به جایی کشیده شده که حتی حرف از تأسیس دانشگاه های غیر انتفاعی علوم پزشکی زده می شود که این موضوع خط قرمز سلامت جامعه است.

وی ادامه می دهد: حاکمیت باید امکان پرورش استعداد تک تک فرزندان این سرزمین را به شکل یکسان فراهم سازد و به کسی اجازه ندهد تا از طریق مجوزهای دولتی به فرزندان افراد خاص و ثروتمند بیشتر توجه شود، چراکه هدف استعدادیابی و پرورش استعداد است تا نخبگان کشور از سراسر کشور شناخته شده و بتوانیم از آن ها برای توسعه و پیشرفت کشور بهره ببریم.

امکانات جانبی مدارس غیرانتفاعی

سبطی می گوید: برخی ادعا می کنند مدارس غیرانتفاعی یک سری امکانات جانبی مانند امکانات ورزشی، هنری، فضای آموزشی مناسب تر، غذاهای مناسب تر دارند که البته این خود یک بی عدالتی آشکار و مسلم است چراکه آموزش و بهداشت موضوعاتی هستند که باید حداقل های آن برای همه افراد جامعه یکسان باشد و در مورد آموزش تا قبل از دانشگاه این برابری، مساوی عدالت است و هیچ فردی نمی تواند آن را بیش از دیگران داشته باشد مگر اینکه از طریق غیر رسمی اقدام کنند و مثلا برای فرزند خود معلم خصوصی بگیرد که این موضوع ارتباطی به حاکمیت ندارد.

دبیر کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت کشور تصریح می کند: هنگامی که به یکسری از فرزندان خانواده های ثروتمند یا دارای نفوذ کشور خوراک اضافه داده شود در واقع خیلی از استعدادها نادیده گرفته شده و کشف نمی شود و مدیریت کشور آرام آرام به دست افرادی که می افتد که دارای استعداد واقعی نیستند.

شاخصه هایی برای آموزش عادلانه

سبطی می گوید: در مدارس غیرانتفاعی بی عدالتی حاکم است و مسئول این بی عدالتی نه والدین هستند و نه معلمان و دانش آموزان؛ بلکه سنگی است که از ابتدا بد بنا شده است. بنابراین کسانی که ادعا می کنند از نظر آموزشی بین مدارس دولتی و غیردولتی تفاوتی وجود ندارد باید پاسخ چهار پرسش را بدهند:

یک: میزان زمانی که برای آموزش به کار گرفته می شود

دو: میزان توانایی آموزش دهنده

سه: محیط و فضایی که در آن آموزش اتفاق می افتد

چهار: وجود امکانات جنبی و کمک آموزشی در کنار آموزش

وی در پاسخ به پرسش های مطرح شده می گوید: به گفته مسئولان خیلی اوقات مدارس دولتی در یک یا چند درس پس از شروع مهر تا آبان و آذر کمبود معلم دارند. این در حالی است که در مدارس غیرانتفاعی، آموزش از تابستان شروع می شود. بنابراین از نظر زمان آموزش، مدارس دولتی گاهی تا ۵۰درصد از مدارس غیر انتفاعی عقب ترند.

سبطی ادامه می دهد: معلمانی که در مدارس غیرانتفاعی تدریس می کنند هم حقوق بیشتری می گیرند و هم معلمان منتخب از بین معلمان خوب هستند بنابراین بدیهی است که میانگین توانایی آموزشی و انگیزه آموزشی مدارس غیرانتفاعی در این آموزگاران بیشتر از مدارس دولتی است.

وی با اشاره به پرسش سوم ادامه می دهد: از لحاظ فضای آموزشی نیز در مدارس دولتی تعداد دانش آموزان در کلاس گاهی به ۵۰نفر می رسد که این تعداد در مدارس غیرانتفاعی ۶ یا ۷نفر است بنابراین طبیعی است که در مدارس غیرانتفاعی سرانه هر دانش آموز از آموزش بسیار افزایش پیدا می کند.

سبطی ادامه می دهد: امکانات جانبی همچون آزمایشگاه ها، سفرهای علمی و غیره در مدارس غیرانتفاعی بیشتر است؛ بنابراین هر ۴ شاخصه ای که در موفقیت آموزشی یک دانش آموز می تواند موثر باشد در مدارس غیرانتفاعی بالاتر و بیشتر است که این ضربه بزرگی به کشور می زند.

دبیر کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت کشور می گوید: کسانی که مدعی هستند عدالت مساوی با تساوی نیست؛ چند برگی از یک کتابی را خوانده و آن را به پایان نرسانده اند. چراکه آموزش جزو بدیهیات دنیای مدرن و اخلاقیات و آموزه های دینی ما و آرمان های انقلابی ماست که آموزش تا قبل از دانشگاه تساوی مساوی با عدالت است وگرنه چگونه می توان بچه های مردم را به گروه های مختلف تقسیم کنیم و بگوییم نیاز آموزشی شما کمتر یا بیشتر است مگر اینکه آزمون استانداردی برگزار شود تا دو درصد تیزهوش جامعه مشخص شوند که این اقدام پایه علمی دارد و برای همان دو درصد آموزش های ویژه اختصاصی داده شود. این تنها موردی است که عقل و علم و دین و قانون می تواند بر آن صحه بگذارد والا اینکه چون پدر من پولدارتر است باید آموزش های بهتری ببینم برخلاف اخلاق، دین، قانون اساسی و به ضرر آینده کشور است.

سبطی تصریح می کند: فرزندان ما با یک رقابت ناعادلانه رو به رو هستند. چون دانش آموزان مدارس غیردولتی احتمال موفقیتشان در هر یک از آزمون های متکی به آموزش بیشتر است و عجیب نیست که اغلب قبول شدگان در رشته ها و دانشگاه های پر طرفدار از مدارس غیرانتفاعی و یا مدارس تیزهوشان باشد.

وی یادآور می شود: از طرفی در سال های اخیر افرادی از قبول شدگان کنکور جزو مناطق بسیار کم برخوردار کشور مانند سیستان و بلوچستان یا کردستان بوده اند که رتبه اول و دوم کنکور را کسب کرده اند.

تأثیر معدل پایه دهم و یازدهم در قبولی کنکور

سبطی درباره تأثیر معدل پایه دهم و یازدهم در قبولی کنکور اذعان می کند: وقتی دامنه رقابت را به سنین پایین تر می کشانیم در واقع عرصه را بر دانش آموزان مدارس کم برخوردار تنگ تر می کنیم چون جوان ما در ۱۹سالگی راحت تر می تواند از قید فقر مالی یا فرهنگی که خانواده بر او تحمیل کرده رها شود اما در سن ۱۵ یا ۱۶سالگی واقعا در تسخیر خانواده است و او نیز به ناچار در فقر خانواده مانده است. بنابراین تأثیر نمرات سال دهم در قبول دانشگاه در واقع عمیق تر کردن زخمی است که بر پیکر آموزش کشور زده ایم و کسانی که در این آتش می دمند خوب می دانند که دارند چه می کنند و قصدشان تبدیل کردن آموزش به یک کالاست تا از آن سود دنیوی ببرند و کاری به آینده کشور و آخرت خود ندارند.

نظر شما