شناسهٔ خبر: 66706235 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

نشدنی بودن در چنبره ی تخیلات

خیالات در انواع رنگارنگ فردی، گروهی، حزبی، دینی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هکذا است؛  به شکل های مختلف مانند آرمان ، اراده ، خواست، باور، جهان بینی، ایدئولوژی و مانند آن پدیدار می شود؛ حاکمان و غیرحاکمان، فرهیختگان و نافرهیختگان، نخبگان و پخمگان با آن به سر می برند. بسیاری از این خیالات نشدنی است و خیال پردازان به هیچی خوش اند و در این خوشی دروغین، ای بسا، زمان و توان بسیار بر باد می دهن

صاحب‌خبر -

آیا تا کنون شک کردید که

-حرکت آب رودخانه به سوی دریا «نشدنی» باشد؟
-زاد و ولد پرندگان و چرندگان در بهار «نشدنی» باشد؟
-تولید خودرو در یک خط تولید تویوتا «نشدنی» باشد؟

دو مورد اول، «طبیعی» و مورد دوم «مصنوعی» است. چرا تردید در « شدنی بودن» آن ها نمی کنید؟ مشترک این نمودها این است که «نمودهای بیرونی» یا «مجسم» دارند. « پیش فرض» (pre-assumption) دارید که

-چون چیزی « قبلاً رخ داده است» پس «بازهم رخ می دهد»؛ یعنی مانعی برای رخ دادن مکرر آن ها، تصور نمی شود.

«رخ دادن» واژه ی به ظاهر ساده ای است، ولی «رخ دادن» در شبکه ی درهم تنیده ی واقعیت، موضوعی بسیار پیچیده است (به این خواهم پرداخت). برای «رخ دادن» نمودهای طبیعی و مصنوعی یادشده، بسیاری از «عوامل» و «روابط» باید فراهم شود؛ مثلاً برای زاد و ولد یک گاو، باید «عامل نر» و «عامل ماده» و «رابطه ی زوجیت» باشند؛ سپس «رابطه ی آمیزش» برقرار شود؛ آبستنی رخ دهد؛ در این میان، حادثه ی تباهگری برای عوامل و روابط رخ ندهد. (بسیاری عوامل و روابط ژنتیک، بیولوژیک، متابولیک و مانند آن هست که در این مقال نمی گنجد.). این «عوامل» و «روابط» باید «همخوان» (consistent) باشند. هر گونه «ناهمخوانی» خطری برای «نشدنی بودن» است.

چه موانعی موجب « نشدنی بودن» «نمودها» ( phenomenaبه غلط مصطلح: «پدیده ها») می شود؟

قوام، دوام و وجود نمودهای طبیعی در طول میلیون ها سال، نشان از « شدنی بودن » آنچه «هست»، دارد. هر چه نشدنی بود، مانند دایناسورها، «نیست» شد. طبیعت در طول تاریخ «بدون دخالت انسان» ، به یک «تعادل» از «شدنی بودن/نبودن ها» رسید. «ابرفرض» (meta-assumption) رایج، بر این است که در این « تعادل» مجموعه ی بزرگی از اصول، قواعد، شروط، منابع و مصارف وجود دارد. انسان با این «ابرفرض» به وسیله ی علوم و فنون می کوشد که از این تعادل بهره بگیرد. (توجه شود که در اینجا طبیعت معادل nature است، نه معنای معادل یونانی فیزیک که اعم از nature است.)

حال اگر همان خط تولید خودروی تویوتا مشابه سازی شود، تولید خودرو در این خط تولید «شدنی» است؟ حتی اگر چنین خط تولیدی در «خیال » باشد یعنی «رخ نداده باشد»، پاسخ «مثبت» است. چرا تردیدی در «شدنی بودن» چنین موجود تخیلی نداریم؟ زیرا «پیش فرض» بر این است که بر حسب تجربه ی پیشین، «عوامل»، فراهم و «روابط فیمابین»، ایجاد می شود و «همخوانی» بین این دو بخش، رعایت می شود؛ اگر رعایت نشود، «نشدنی» می شود.

مشابه سازی خط تولید تویوتا در آغاز یک «خیال» است که در ذهن کسی می آید. این «خیال» تبدیل به «تصمیم» ایجاد خط می شود. سپس، همان «خیال» تبدیل به «طرح» ایجاد خط تولید به صورت نقشه ها، جداول و شیوه ها و مانند آن، در می آید. اگر انسان در تعیین هر یک از عوامل، روابط فیمابین و همخوانی خطا کند، ایجاد خط تولید در «خیال» می ماند و نمود نمی یابد، یعنی «نشدنی» می شود.

تفاوت «خیال» با «فکر» در «شدنی بودن» است. «فکر»، «خیال شدنی» است. یعنی « فکر زیرمجموعه ی خیال است». هر فکری در آغاز خیال است و چون شروط لازم و کافی برای شدنی بودن بیابد، از خیال به فکر بدل می یابد. برخی در تعریف فکر گفته اند: «فکر، عمل متوقف» است و «عمل، فکر جاری» (Ivan Sechenov, 1829-1905). در این تعریف، وجود «دوگان تقارنی» بین فکر و عمل بسیار اهمیت ویژه دارد، یعنی

-زنجیره ی «خیال-فکر-عمل» ، زنجیره ی رهایی از گرفتاری در خیالات نشدنی یا به اصطلاح تخیلات واهی است. در این زنجیره، اگر چیزی مجسم نشود، نشدنی است و نیز اگر چیزی نشدنی باشد، مجسم نمی شود. به عبارت دیگر بین «نیستی مجسم» و «نشدنی بودن» رابطه ی «دوگان تقارنی» (symmetric duality) هست (به دوگان ها خواهم پرداخت).

در واقعیت، چه بسیار پندارها درباره ی خود، گروه، جامعه و آینده، دوام قدرت، فزونی ثروت، بقای احزاب و حکومت ها که خیال های نشدنی است. این گرفتاری رایج در بسیاری از جهان است. برای نمونه در سال 2023 (تا سپتامبر) افزون بر 433000 پرونده ورشکستگی (شامل حدود 17000 کسب و کار) در آمریکا گشوده شد، یعنی وجودشان نشدنی شد. همانند شرکت ها، حکومت ها حیطه ی شدنی و نشدنی بودن خود را ندانستند و به تخیلات نشدنی خود گرفتار شدند و نماندند.

خیالات در انواع رنگارنگ فردی، گروهی، حزبی، دینی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هکذا است؛ به شکل های مختلف مانند آرمان ، اراده ، خواست، باور، جهان بینی، ایدئولوژی و مانند آن پدیدار می شود؛ حاکمان و غیرحاکمان، فرهیختگان و نافرهیختگان، نخبگان و پخمگان با آن به سر می برند. بسیاری از این خیالات نشدنی است و خیال پردازان به هیچی خوش اند و در این خوشی دروغین، ای بسا، زمان و توان بسیار بر باد می دهند.

*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیری

منبع: کانال نویسنده

بیشتر بخوانید:

216216

نظر شما