شناسهٔ خبر: 66693200 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

درخواست طلاق از شوهر عیاش؛ دیگر نمی‌توانم تحمل کنم

مینو مدتی است که از شوهرش جدا زندگی می‌کند و تصمیم به طلاق دارد. این زن می‌گیود برای جدایی دلایل قانع‌کننده‌ای دارد.

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

*چرا تصمیم گرفته‌ای جدا شوی؟

من و شوهرم 5 سال است که ازدواج کرده‌ایم و هیچ وقت زندگی خوبی نداشتیم. یک نفر برای این جدایی باید پیش‌قدم شود و حالا من پیش‌قدم شده‌ام.

*چرا زندگی خوبی ندارید؟

چون شوهرم به جز عیاشی چیز دیگری را دوست ندارد. او به طور مداوم مشروب می‌خورد؛ حتی یکبار به خاطر کارهایش تا پای مرگ رفت و باز هم برایش عبرت نشد.

*ماجرای چیزی که می‌گویی برای شوهرت عبرت نشد، چیست؟

او در یک مهمانی مشروب خورده بود و مدتی بیهوش بود و کلیه‌هایش دچار مشکل شد. احتنال داشت بمیرد. زنده ماند؛ اما دیگر سالم نشد. باز هم دست از کارهایش برنمی‌دارد.

*چطور با او آشنا شدی؟

برادر یکی از دوستانم بود. چندباری همدیگر را دیدیم و عاشق هم شدیم.

*شوهرت هم عاشق تو بود؟

بله او هم عاشق من شد. البته خودش اینطوری ادعا می‌کرد؛ اما بعد از ازدواج همه چیز تغییر کرد.

*قبل از ازدواج می‌دانستی مشروب می‌خورد؟

نمی‌دانستم این کارها را می‌کند و عیاشی و مهمانی رفتن برنامه هر شب است. او همیشه مست است و من دیگر نمی‌توانم این شرایط را تحمل کنم.

*شوهرت کار می‌کند؟

سرکار می‌رود اما کارش هم تحت تاثیر سبک زندگی‌اش قرار گرفته است. به طور مرتب اشتباه می‌کند. همیشه پول‌هایش را از دست می‌دهد. من هیچ وقت در زندگی‌ام احساس امنیت نکردم.

*با تو هم درگیر می‌شود؟

یکبار به شدت من را کتک زد و وقتی به خودش آمد، گفت اشتباه کرده و از کرده خودش پشیمان است. از همان شب فهمیدم جایی در این زندگی ندارم.

*حالا نظرش درباره طلاق چیست؟

حرفی نمی‌زند. نه موافقت می‌کند و نه مخالفت. به هر حال باید خودم را از این زندگی بیرون بکشم.

*بعد از جدایی می‌خواهی چه کنی؟

بعد از جدایی به خانه پدرم می‌روم تا دوباره بتوانم روی پای خودم باشم.

لینک کوتاه کپی لینک

نظر شما