افتخار دانشپور؛ عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره وضعیت نشر کتب علوم انسانی و تاثیر آن بر فضای علمی کشور پرداخت و گفت: با توجه به اینکه موضوع صحبت ما درباره وضعیت نشر کتب علوم انسانی است بنابراین لازم است تعریفی هم از علوم انسانی داشته باشیم. علوم انسانی، مجموعه مطالعات مربوط به کنشهای انسانی، قوانین و پیامدهای آن را شامل میشود و شاخصهایی همانند ارادی بودن، آگاهانه بودن، معنادار بودن و هدفمندی و متناسب با موقعیتهای زمانی و مکانی بودن، از شاخصهای کنشهای انسانی هستند. از آنجا که انقلاب اسلامی ما یک انقلاب فرهنگی است و محور همه فعالیتهای علمی و فرهنگی در سطح جامعه، کتاب است لذا برگزاری نمایشگاههایی همانند نمایشگاه کتاب به صورت سالیانه، اقدامی فرهنگی محسوب میشود و مطالعه کتاب، زمینهای را برای استفاده و بهرهمندی مخاطبان نسبت به تجریات نویسندگان فراهم میکند و در نهایت، فردی که تمایل به مطالعه داشته باشد میتواند از این تجربیات استفاده کند و موفقیتهایی برای خودش در زندگی رقم بزند.
مزایای انتشار کتب علوم انسانی
وی افزود: انتشار کتب علوم انسانی و برپایی نمایشگاه دارای مزایایی است و نقدهایی هم به آن وارد است. از جمله مزایا این است که در دسترس قرار دادن کتب علوم انسانی، فرصت تعامل مناسبی برای علاقهمندان مباحث علوم انسانی فراهم میکند تا هم با ناشران و هم مخاطبانی که شاید در ایام عادی دسترسی به آنها در یک مکان سخت باشد ارتباط برقرار کنند. در نمایشگاه، خودِ ناشران هم با هم ارتباط برقرار کرده و همافزایی میان آنها شکل میگیرد. در عین حال تخفیف ویژه کتابها باعث افزایش توانمندی مخاطبان شده و صنعت نشر نیز رونق پیدا میکند.
دانشپور بیان کرد: یکی از کارهای مهمی که باید صورت بگیرد رصد نیازهای مخاطبان است بدین معنا که ناشران کتب علوم انسانی، از فرصت نمایشگاه کتاب برای شناسایی این نیازها و هدفمندی موضوعات علمی در جهت تدوین کتب استفاده کنند. با همه این امتیازات و مزایای خوبی که نشر کتاب در عرصه پیشرفت علوم انسانی دارد و عاملی برای پیشرفت است اما نابهسامانیهایی هم دارد که یک مورد از آنها به موضوعیت مباحث علوم انسانی در کشور ما مربوط است. علیرغم پیشرفتهای حوزه پزشکی و مهندسی، هنواز نتوانستهایم پیشرفت کافی در عرصه علوم انسانی داشته باشیم. این امر میتواند دلایل متعددی داشته باشد که بخشی از آن به این برمیگردد که بیشتر مباحث علوم انسانی ما وارداتی هستند و شاید کمتر مباحث این علوم با اندیشههای بومی ما در ارتباط باشد. از همینجاست که بحث اسلامیسازی علوم در راستای تمدنسازی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تبعات کتابسازی توسط نویسندگان
عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی تصریح کرد: برخی معتقدند علوم انسانی در کشور ما نتوانسته به جایگاه بایسته و شایسته خود برسد و نگاه مهندسی دقیقی در عرصه مباحث علوم انسانی وجود نداشته تا علوم انسانی کاربردی و متناسب با نیازهای سطح جامعه باشد. چنین مشکلاتی میتواند بر تدوین و تألیف کتب و عرضه آن تأثیرگذار باشد. متأسفانه در عرصه علوم انسانی، گاهی اوقات با پدیده کتابزدگی مواجه هستیم؛ بدین معنا که مسائل اقتصادی و تورم، در این مسئله تأثیرگذارند که نویسندگان ما به جای اینکه عمیق بنویسند، به سمت کتابسازی و بیانات علمی و گاهی تکرار در بیان مطالب و احیاناً گاهی اوقات به سمت تغییر عناوین با یک محتوای یکسان بروند. این مسئله در علوم انسانی شدت زیادی دارد در حالیکه لازم است به نقد مباحث پرداخته شود تا به نگاه دقیق علمی برسیم اما گاهی اوقات با بیانِ تکراریِ مطالب و با عناوین متفاوت مواجه هستیم.
وی گفت: برخی دستاندرکاران نشر نیز به جای نگاه کیفی، نگاه کمی دارند. متأسفانه بنده چنین مواردی را در انتشارات دانشگاهی هم مشاهده میکنم و به همین دلیل گاهی اوقات تعداد کتب منتشر شده توسط یک انتشارات دانشگاهی اهمیت زیادی پیدا میکند اما وقتی به محتوای کتب چاپ شده مراجعه میکنیم متوجه میشویم که نکته جدیدی در آن نیست و عمدتاً تکرار مکررات است و ناشر به جهت اینکه نگاه کمی به قضیه دارد درصدد چاپ و انتشار کتب برآمده است بدون اینکه دقت نظر کیفی در این زمینه وجود داشته باشد. البته در بسیاری از موارد داوریهایی هم بر چاپ کتب مخصوصا در کتب دانشگاهی صورت میگیرد اما ممکن است شرایط و مسائلی بر سیاست نشر کتاب تأثیرگذار باشد و در نتیجه خود به خود، داوریها را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. به همین خاطر است که در بسیاری از مواقع مشاهده میکنیم نویسندگان به سمت کتابسازی پیش میروند و این اقدامی خطرناک در حوزه نشر و چاپ کتاب است که در نهایت باعث بیارزش شدن کتاب و در نهایت بیسوادی مخاطبان خواهد شد و ما را از واقعیات علمی دنیا دور نگه میدارد.
رواج نگاه تجاری در عرصه نشر
دانشپور افزود: متأسفانه مسائل اقتصادی و تورم و افزایش هزینهها هم نویسندگان را به سمت اشکالی که عنوان کردم سوق داده است. به همین دلیل فضا به سمتی سوق پیدا کرده که نویسندگان به جای اینکه حامی نشر کتاب باشند نگاه صنعتی و تجاری پیدا کردهاند لذا در عرصه علوم انسانی، دچار علمزدگی شدهایم. مثلا یک موضوع علمی با عناوین مختلف که مترادف هم هستند به صورتهای متفاوت توسط ناشران گوناگون به چاپ میرسد و این باعث سردرگمی مخاطب شده و گاهی اوقات، کار برای جستوجو سخت میشود لذا به جای اینکه به راحتی به محتوای واقعی یک مطلب علمی برسیم، زحمت فزایندهای برای مخاطب ایجاد میشود تا بتوانند به کنه واقعی یک مطلب برسد. در حالیکه اگر این تکثرها به خوبی مدیریت میشد به شکل راحتتری میتوانستیم مطالعات علمی انجام دهیم.
وی یادآور شد: البته مواردی هم در این زمینه تأثیرگذار هستند که از جمله آنها سیاستگذاریهای وزارت علوم برای ارتقای اعضای هیئت علمی و تبدیل وضعیت است که عمدتاً مبتنی بر کارهای پژوهشی و نشر کتاب و مقاله است. همین مسائل زمینه را فراهم کردهاند که استادان دانشگاه و جامعه علمی کشور که باید پروندههایی را به وزارت علوم ارائه دهند به جای تعمیق مباحث علمی، روند کمی مسئله را مد نظر قرار دهند بنابراین آشفتهبازاری را در جریان نشر کتاب و مقالات مشاهده میکنیم و بعضاً عدم رعایت اخلاق پژوهشی و عدم تعمیق در مباحث علمی در حوزه علوم انسانی و کتب مربوط به آن مشاهده میشود لذا واقعیات علمی ذبح شده است.
دانشپور در پاسخ به این سوال که کتبی که توسط اساتید علوم انسانی دانشگاهها تدریس میشود عمدتاً توسط انتشارات دانشگاهها چاپ میشوند یا ناشران بیرون از دانشگاه، گفت: هر دو مورد وجود دارد اما معمولا در انتشارات دانشگاهی، داوریهای خاص و نگاه سختگیرانهای وجود دارد بنابراین عرضه کتب آنها محدودتر است اما اگر کسی یک کتاب علمی نوشته باشد با ارتباط گرفتن با انتشارات خارج از دانشگاه در بازه زمانی کمتر و بدون داوری علمی میتواند کتاب خود را به چاپ برساند.
نظر شما