جوان آنلاین: مرد جوانی که ۱۴ سال قبل در ماجرای درگیری، پسر جوانی را که برای میانجیگری وارد دعوا شدهبود، به قتل رساندهبود، به شرط تهیه جهیزیه برای پنج تازه عروس بیبضاعت به زندگی بازگشت.
اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ به مأموران پلیس یکی از شهرهای شمالی کشور خبر رسید که در یکی از محلههای جنوبی شهر بین چند نفر درگیری خونینی رخ دادهاست.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران راهی محل شدند و دریافتند چند مرد همسایه با هم درگیر میشوند که پسر جوانی به عنوان میانجیگر وارد درگیری آنها میشود و در نهایت هم با ضربه چوب یکی از عاملان درگیری به شدت زخمی و راهی بیمارستان میشود.
ضربه مرگبار
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه یکی از کارکنان بیمارستان اعلام کرد تلاش تیم پزشکی برای نجات جان پسر جوان نتیجهای ندادهاست و در نهایت وی در قسمت مراقبتهای ویژه بر اثر ضربه مغزی به کام مرگ رفتهاست. بدین ترتیب پرونده مرگ پسر میانجیگر وارد مرحله تازهای شد و بازپرس ویژه قتل همراه کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز کردند.
بررسیها نشان داد مقتول پسر ۲۳ سالهای به نام آرمان است که در درگیری هیچ دخالتی نداشته و همزمان با درگیری چند همسایه همراه دوستانش از آن محل عبور میکرده و حین میانجیگری جانش را از دست دادهاست.
قتل اشتباهی
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند و عامل قتل را که پسری ۲۹ ساله به نام کامیار بود، شناسایی کردند، اما متوجه شدند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریختهاست. کامیار چند روز پس از حادثه در مخفیگاهش که کلبه جنگلی بود، شناسایی و بازداشت شد.
وی در بازجوییها با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و مدعی شد قتل را اشتباهی مرتکب شدهاست. وی گفت: «روز حادثه در خانه نشستهبودم که صدای درگیری از کوچه به گوشم رسید. وقتی از خانه بیرون آمدم، دیدم دوستم با یکی از همسایهها درگیر شدهاست. درگیری آنها به خاطر دعوای فرزندشان رخ دادهبود و من به هواخواهی دوستم چوبدستی برداشتم و وارد درگیری شدم. درگیری ما بالا گرفتهبود که پسر جوانی از آنجا در حال عبور بود و با دیدن درگیری ما برای میانجیگری وارد درگیری شد. او به ما میگفت دعوا را تمام کنیم و من میخواستم با چوب به سر طرف مقابل بزنم، اما اشتباهی چوبم به سر میانجیگر برخورد و فوت کرد. من اصلاً قصد قتل نداشتم و الان هم به شدت پشیمانم. پس از قتل عذاب وجدان گرفتم و در این مدت هر شب کابوس میدیدم.ای کاش آن لحظه عصبانیتم را کنترل میکردم و برای هواخواهی دوستم وارد درگیری نمیشدم تا دستم به خون پسر بیگناهی آلوده نشود.»
چوبه دار
متهم پس از اعتراف به قتل و تکمیل تحقیقات در دادگاه کیفری محاکمه شد. اولیایدم برای قاتل درخواست قصاص کردند و قضات دادگاه هم وی را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستادهشد و وی چند سال قبل برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت، اما با میانجیگری تیم صلح و سازش و گریه و التماسهای قاتل اولیایدم به محکوم به قصاص مهلت دادند تا در فرصت بعدی حکم را اجرا کنند.
بخشش
پس از مهلت دادن به قاتل تیم صلح و سازش تلاشهای خود را برای گرفتن رضایت از اولیایدم آغازکردند، اما مادر مقتول حاضر به بخشش نبود و اصرار داشت قاتل پسرش را قصاص کند. تلاشها برای جلب رضایت ادامه داشت و قرار بود به زودی متهم برای دومینبار پای چوبه دار برود و با اجرای حکمش پروندهاش برای همیشه بسته شود که اولیایدم به تیم صلح و سازش اعلام کردند قاتل را بخشیدهاند.
اتفاق عجیب
مادر مقتول در توضیح ماجرا گفت: «پس از قتل پسرم برای اجرای حکم قصاص قاتل آرام و قرار نداشتم، اما افراد خیر و ریشسفیدان و صلح یاران به سراغم میآمدند و اصرار داشتند برای رضای خدا قاتل را ببخشم، اما من تصمیم داشتم قاتل پسرم را قصاص کنم تا اینکه چند سال قبل پسر خواهرم در درگیری مرتکب قتل شد. از آنجایی که مادرش قبل از فوتش پسرش را به من سپردهبود، تلاش کردم تا برای او از اولیایدم رضایت بگیرم، چون پسر خواهرم به صورت اتفاقی در درگیری پسر جوان دیگری را به قتل رساندهبود. ابتدا اولیایدم قبول نمیکردند و حتی یکبار هم پسر خواهرم پای چوبه دار رفت. من نذر کردم اگر خانواده مقتول پسر خواهرم را ببخشند، من هم قاتل پسرم را میبخشم. چون میدانستم قاتل پسرم بالفطره قاتل نبود و او هم اتفاقی مرتکب قتل شدهبود. به هر حال مدتی گذشت و اولیایدم اعلام کردند به شرط پرداخت دیه پسر خواهرم را میبخشند. ما دیه دادیم و آنها هم دیه را صرف امور خیریه و ایتام کردند و پسر خواهرم از طناب دار نجات پیدا کرد.»
جهیزیه ۵ عروس
مادر مقتول ادامه داد: «وقتی پسر خواهرم بخشیدهشد، تصمیم گرفتم به نذرم عمل کنم و الان با گذاشتن شرطی قاتل پسرم را میبخشم. خانواده قاتل باید پنج دختر دمبخت بیبضاعت را که در آستانه ازدواج هستند، شناسایی و جهیزیه و هزینه عروسی آنها را پرداخت کنند و بعد من قاتل را میبخشم.»
بدین ترتیب خانواده قاتل پنج تازه عروس بیبضاعت را شناسایی و جهیزیه و هزینه مراسم عروسی آنها را فراهم و شرط اولیایدم را ادا کردند و قاتل هم بخشیده و از زندان آزاد شد.
نظر شما