شناسهٔ خبر: 66613262 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

آمارسازی طلاق به سبک دولتی‌ها!

سال گذشته مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، اعلام کرد که ۲۰۱ هزار و ۴۶۸ رویداد طلاق در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور به ثبت رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن (۱۴۰۱) ۳ درصد کاهش را نشان می‌دهد.

صاحب‌خبر -

آمارسازی طلاق به سبک دولتی‌ها!

بعد از اینکه سازمان ثبت احوال کشور اعلام کرد که پس از سه دهه، آمار طلاق در کشور روند کاهشی به خود گرفته است، این اظهار نظر با واکنش های متفاوتی از سوی بسیاری از کارشناسان و چهره ها از جمله وزیر پیشین ارتباطات این آمار را دروغی خوانده و به آن واکنش نشان دادند.


سال گذشته مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، اعلام کرد که ۲۰۱ هزار و ۴۶۸ رویداد طلاق در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور به ثبت رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن (۱۴۰۱) ۳ درصد کاهش را نشان می‌دهد.


همچنین بر اساس این گزارش حدود ۳۰ درصد از طلاق‌های رخ داده در سال ۱۴۰۲ دارای طول مدت زندگی مشترک کمتر از ۵ سال بودند که نسبت به سال‌های قبل از آن از روند کاهشی برخوردار است.
در چنین حالی، محمدجواد آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات در مطلبی با عنوان «آمارِ دروغ ، دروغِ آماری» در توئیتی نوشت: خبرگزاری دولت،ایرنا، به نقل قول از سازمان ثبت احوال نوشت: «پس از سه دهه، آمار طلاق در کشور کاهشی شد.»


آقای عباس عبدی هم نوشت: «سال ۱۴۰۲ نسبت سال ۱۴۰۱ حدود ۶ هزار طلاق و حدود ۴۰ هزار ازدواج کمتر شده. پس نسبت طلاق به ازدواج کمتر نشده که بیشتر هم شده. از ۰/۳۶ به ۰/۴۲ رسیده است».
مشخص است که ثبت احوال آمار دروغ نداده است اما نوع انعکاس خبر توسط ایرنا، القای دروغ آماری است.


آخرین وضعیت طلاق


از سویی بررسی داده‌های مرکز آمار ایران برای چندمین سال پیاپی نشان می‌دهد که درصد معناداری از طلاق های رخ داده، در بین زوج هایی صورت گرفته که عمر زندگی مشترکشان کمتر از یک سال است. براساس آخرین گزارش منتشر شده از بین ۲۰۴ هزار و ۳۰۴ طلاق ثبت شده در کشور در سال گذشته، حدود ۱۲ هزار طلاق، در بین زوج های سال اولی رخ داده است. در طرف دیگر، براساس برخی دیگر از گزارش ها، آمار طلاق بین زوج هایی که چند دهه نیز با هم زندگی کرده اند روندی تصاعدی به خود گرفته است. موضوعی چنان جدی که به گفته وزیر کشور به یکی از دغدغه های مهم مقام معظم رهبری بدل شده است. در این میان بنا براذعان اکثر کارشناسان، نداشتن مهارت‌های زندگی و مرتکب شدن برخی از اشتباهات و در زمان آشنایی و سال اولیه ازدواج باعث می‌شود که افراد نتوانند رابطه‌ای عمیق را با یکدیگر شکل دهند و در همان سال اول، زندگی مشترک‌شان به طلاق بیانجامد.


مهدی متقی‌فر، سرپرست دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی وزارت ورزش و جوانان کشور در این زمینه گفته است: آشنا نبودن زوجین نسبت به وظایف و حقوق خود، دو عامل مهم در بروز اختلافات زناشویی است، متأسفانه برخی از اختلافات ریشه‌ای شده و در نهایت هم منجر به جدایی و طلاق خواهد شد. اگر هم منجر به جدایی و طلاق مرسوم نشود، منتهی به طلاق عاطفی شده که آن هم آسیب‌های جدی خود را به دنبال خواهد داشت.


اما ریشه این طلاق ها در کجاست؟ سوالی که ملیحه ناصرخواه، روان شناس در پاسخ به آن می گوید: واقعیت این است که معمولاً فضای خانواده‌ها و جامعه خیلی جوان‌ها را برای شروع زندگی مشترک آماده نمی‌کند . این در حالی است که در حال حاضر اختلاف نسلی بین والدین و فرزندان بسیار است و به همین دلیل طرز تفکر و اندیشه‌های والدین به گونه‌ای نیست که بتواند جوانان را درباره مسائل زندگی مشترک آگاه کند.


طلاق در چند شات


گذشته از این موارد چند روز قبل «میثم نعمتی» رئیس کارگروه کنترل و کاهش طلاق سازمان امور اجتماعی وزارت کشور در سخنانی برای اولین بار به نکته‌ای اشاره کرده که در نوع خود بسیار قابل تامل است. وی به امار طلاق در ادارات دولتی اشاره کرده و با بیان اینکه این آمار فاجعه‌بار است، گفته است: طبق آمار در ادارات مسئله طلاق جدی وجود دارد .


اما چرا آمار طلاق بین کارکنان ادارات دولتی تا این حد افزایش پیدا کرده که به مرز هشدار رسیده است؟ رسول نوری در پاسخ به این سوال می گوید: البته در این مورد هنوز گزارش و آمار علمی شفاف و دقیقی نداریم. ضمن آنکه اگر هم آمار طلاق در ادارات دولتی افزایش یافته به معنای این نیست که این موضوع فقط در دولتی ها صادق است بلکه می تواند در تمام ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی صدق پیدا کند.
وی ادامه می دهد: بخشی از این طلاق ها می تواند به ابعاد اقتصادی برگردد. یعنی در گذشته زنان از لحاظ اقتصادی به مردان وابسته بودند ولی امروز زنان شاغل خودشان مستقل هستند و راحت تر می توانند تن به طلاق بدهند. از سویی واقعیت این است که پرونده های مرتبط با بی اخلاقی های بین زوجینی که در محیط کار با فرد دیگری رابطه حسی برقرار می کنند، روز به روز بیشتر می شود که خود این مساله می تواند باعث دلسردی بین زوجین و نهایتا رسیدن به نقطه طلاق شود.


همه دلایل یک پدیده


این روانشناس در گفت و گو با «همدلی» نیز با ذکر اینکه براساس مشاهدات میدانی ما به نظرمی رسد که آمار طلاق افزایش چشمگیری داشته است در مورد دلایل آن می گوید: در گذشته و بین نسل‌های پیشین این پدرها و مادرها بودند که به فرزندان خود آموزش می‌دادند چگونه باید به درستی رابطه زوجیت را مدیریت کرد، اما امروز به دلیل وجود اختلاف نسلی در حال حاضر نمی‌توانیم چنین توقعی داشته باشیم. چرا که جوانان حالا روش‌های قدیمی والدین خود را نمی‌پسندند و از آموزش‌های مستقیم توسط والدین نیز استقبال نمی‌کنند. وی با ذکر اینکه اول از همه باید به این نکته توجه داشت که در هر ازدواجی سه شرط بلوغ روحی و فردی و فکری و اجتماعی طرفین در کنار توانایی اقتصادی و سلامت فردی زوجین – از منظر روحی و روانی در تشکیل یک خانواده سالم موثر است در مورد افزایش طلاق در بین حوانان نیز می گوید: اصولا دیدگاه جوانان امروز با گذشتگان بسیار متفاوت است. به طور طبیعی جوانان امروز به نوعی نگاه فانتزی‌ که از زندگی مشترک دارند وارد رابطه زوجیت می‌شوند. آنها تصور می‌کنند که باید یک رابطه عاشقانه سرشار از محبت را تجربه کنند و اینکه وقتی علاقه وجود داشته باشد، احتمالاً هیچ وقت هم تعارض و اختلاف‌نظری در زندگی مشترک وجود ندارد و در صورت وجود اختلاف‌نظر می‌توان با حرف زدن مشکلات را حل کرد.


در واقع زوج های جوان با این تصور زندگی خود را آغاز می‌کنند که «دوست داشتن» به خودی خود برای شروع و تداوم زندگی مشترک کافی است، اما در واقعیت چنین نیست.
به گفته وی، ساخت یک رابطه عاطفی صمیمی و مدیریت آن به مهارت‌های خاصی نیاز دارد. وی با اشاره به اهمیت ادبیات گفت و گو در رفع مشکلاتی که بین زوج های تازه ازدواج کرده پیش می آید نیز می گوید: ما گاهی با این مسأله مواجهیم که گروهی از زوجین جوان نیز تصور می‌کنند تنها با گفت‌و‌گو کردن می‌توان مشکلات را حل کرد، در حالی که همه ماجرا این نیست، گفت‌و‌گو، ابزار بسیار مهمی است که حل مشکلات و مسائل را تسهیل می‌کند. اما ادبیات گفت‌و‌گو، موضعی که با آن گفت‌و‌گو انجام می‌شود و…‌ بسیار مهم است. گاهی گفت‌و‌گوهای انتقادی تنها تعارض را بیشتر می‌کند. نمونه‌هایی از این دست نشان می‌دهد که یک گفت‌و‌گو تا چه اندازه می‌تواند مؤثر یا مخرب باشد .


وی ناآگاهی از مسایل جنسی را از دیگر موارد موثر در طلاق زوجین تازه مشترک شده می داند و تصریح می کند: مساله جنسی یکی از مهم‌ترین مشکلات زندگی مشترک است. بر همین مبنا عدم آگاهی از چگونگی برقرار کردن رابطه جنسی اوایل ازدواج، ناآگاهی از چگونگی فرآیند جنسی در مرد و زن، شرمساری از برقراری رابطه جنسی، مشکلات جسمی که رابطه جنسی را محدود می‌کند و موارد مهم دیگر باعث می‌شود این موضوع که یکی از منابع مهم صمیمیت و هیجان در رابطه است تبدیل به ناامیدی، چالش و سردی در رابطه شود. این موضوع اگر از همان ابتدای رابطه ریشه‌یابی و برطرف نشود ممکن است به یک مشکل مزمن تبدیل شود.


بدین ترتیب به نظر می رسد برخلاف آمارهای ارایه شده، گزارش های روانشناسان و جامعه شناسان حکایت از آن دارد که آمار طلاق در جامعه نه تنها کاهش پیدا نکرده که روندی افزایشی نیز داشته است! روندی که می تواند آثار و تبعات بسیاری را برای جامعه به دنبال داشته باشد!

نظر شما