شناسهٔ خبر: 66609666 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

بررسی جریانات مختلف دانش کلام؛

مبارزه جریان فلسفی-کلامی و معرفی احیاگر علم کلام در دوران معاصر

در نشست «جریان شناسی علم کلام» جریانات مختلف کلامی در دوران معاصر با نگاهی به تحولات اندیشه‌ای دهه ۲۰، معرفی شدند و با اشاره به کاستی ها، به تلاش علما و مراجع تقلید در دفاع از مرز‌های دین پرداخته شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نشست تخصصی «جریان شناسی علم کلام» به هدف آشنایی با جریانات مختلف فعال در زمینه علم کلام در دوران معاصر، با حضور دو تن از اساتید و محققان این رشته در حوزه علمیه قم، در خبرگزاری رسا، برگزار شد.

حجت الاسلام محمدصفر جبرئیلی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو گروه کلام مجمع عالی حکمت اسلامی به همراه حجت الاسلام رسول رضوی استاد دانشگاه قرآن و حدیث در این نشست به ارائه مطلب پرداختند. هر دوی این اساتید تألیفاتی در زمینه جریانات مختلف کلامی داشته و در این زمینه صاحب نظر هستند.

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

حجت الاسلام رضوی در یک تقسیم بندی کلی محققین علم کلام را به متکلمان و دانشمندان سایر علوم که به کلام نیز ورود کرده اند تقسیم کرد.

وی با توضیح چرایی این تقسیم بندی، مصادیق متکلم از نگاه خود را نام برد و سپس به 5 جریان مختلف فلسفی، تفسیری، حدیثی-تاریخی، فقهی و مهندسین و دانش آموختگان علوم جدید اشاره کرد.

حجت الاسلام جبرئیلی نیز به تحولات علمی و ایدئولوژیکی دهه 20 اشاره کرد و مطالعه جریان های کلامی، بدون در نظر گرفتن این تحولات را امری بی ثمر دانست.

برای مشاهده فیلم کامل نشست کلیک کنید

وی همچنین مصادیقی مختلفی از محققان و دانشمندان را در توضیح جریانات مختلف کلامی ذکر کرد.

مشروح این نشست تقدیم نگاه شما مخاطبان می شود:

حجت الاسلام رضوی اظهار داشت: لازم است بعضی از کلمات و واژگان کلیدی مرتبط به بحث را به صورت دقیق تعریف کرده و سپس وارد بحث شویم. به هر حرکت علمی می توان جریان گفت اما در اصطلاح حرکتی علمی که سیر تکاملی و توسعه ای داشته و افراد متعددی در تطور، توسعه و تنظیم آن نقش آفرینی کنند، جریان نام دارد؛ در هر جریان علمی فقط یک نفر محور نیست، بلکه باید خط فکری مشترکی میان افراد وجود دارد؛ همچنین این خط فکری به ثبات نرسیده، یعنی هنوز مکتب یا مدرسه نشده است. با این توصیفات می توان یک حرکت را جریان نامید.

مقدمه دومی که باید مطرح شود، بیان معیارهای مختلفی برای شناخت جریانات کلامی است زیرا بر اساس آن معیارها می توان تقسیمات مختلفی را ارائه داد. اگر روش این جریانات را در نظر بگیریم می توان 4 جریان را بیان کرد اما اگر اهداف را در نظر داشته باشیم، 5 جریان. همچنین می توان معیارهای بیشتری را ارائه کرد.

تقسیم بندی کلی محققان دانش کلام

در یک بیان کلی، افرادی که در کلام و مباحث کلام ورود پیدا می کنند دو دسته هستند؛ اولین آن ها متکلمین بوده که در هر 6 عرصه کلام امامیه آموزش دیده و ورود پیدا کرده اند. کارهایی که یک متکلم انجام می دهد از تلاش برای استنباط مسائل آغاز می شود، سپس مسائل را اثبات کرده، پس از آن تبیین و تنظیم می کند و همچنین به سؤالات پاسخ داده و در مقابل شبهاتی که مطرح می شود از کیان مذهب و دین دفاع می کند. متکلم، علاوه بر اینکه باید آموزش دیده باشد و آراء خاص و مشهور را بداند لازم است با هر یک از این عناصر آشنا باشد و از علوم مختلف استفاده کند؛ یعنی گزاره های سایر علوم را بتواند به استخدام درآورده و بداند در استنباط و تبیین از چه گزاره ها و روش هایی استفاده کند. مثلا در مرحله «استنباط» هیچکس از جدل استفاده نمی کند اما در جایگاه «پاسخ» می توان از جدل استفاده کرد.

شیخ مفید نماد چنین متکلمی است که آموزش دیده است و همه کارکردها و مأموریت های کلام را به عهده گرفته است و آراء کلامی را به خوبی می شناسد. شیخ مفید می خواهد علوم دیگر را به خدمت کلام بیاورد و به زیبایی نیز این مهم را انجام داده است؛ می توان ادعا کرد کتاب های مرحوم مفید در خدمت کلام است نه اینکه اثری از اصول یا فقه در آن نباشد، اما قله یک کار کلامی است و می خواهد از علوم دیگر استفاده کند. در مرتبه ای پایین تر نیز ، علامه حلی متکلمی تراز بوده و کار کلامی می کند.

غیر متکلمانی که به کلام خدمت کرده اند

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

دسته دوم نیز کسانی هستند که متکلم نبوده اما کار کلامی می کنند مانند اینکه متخصص تاریخ، فقه، فلسفه یا هر علم دیگری هستند و در مباحث کلامی  ورود پیدا کرده و در استنباط و تبیین از تخصص خود استفاده می کنند. این افراد کار متکلمانه انجام می دهند اما متکلم نیستند و خدمات ارزشمندی نیز انجام داده اند؛ این افراد از مبانی و روش هایی غیر از علم کلام استفاده کرده اند و ممکن است این تفاوت در مبانی و روش ها سبب شود جریان های مختلفی در علم کلام پدید آید. به نظر من برخی از جریانات علم کلام به سبب ورود افرادی است که از مبانی دیگر علوم استفاده کرده اند. نمونه بارز این دسته، خواجه نصیر است که به کلام ورود پیدا کرده و از مبانی فلسفی برای علم کلام استفاده کرده است.

شکل گیری ایدئولوژی های مختلف در دهه 20

حجت الاسلام جبرئیلی در نوبت اول از ارائه خود به تحولات  فکری دوران معاصر پرداخت و بیان داشت: نمی توانیم کلام معاصر را بدون توجه به سابقه و تاریخ آن شناخت. تعریف استاد رضوی از جریان، تعریف درستی است زیرا حرکت هایی که هنوز به مکتب و مدرسه نرسیدند، بسیار مؤثر هستند. این تعریف نشان می دهد که در درون یک مکتب می تواند چند جریان مختلف وجود داشته باشد.

سال 1320 سال مهمی در تاریخ تفکر ایران است که شامل تشیع و جهان اسلام نیز می شود. در تقابل ایدئولوژی ها یک سخن و تعبیری از مرحوم روح‌الله حسینیان آمده و تقسیم بندی صورت گرفته است که همان را ارائه می کنم. در 100 سال اخیر و به ویژه در دهه 40 و 50، ایدئولوژی های 4گانه‌ای وجود دارند: یکی از آن‌ها ایدئولوژی سلطنتی است که تفاوت محمدرضا و رضاشاه در همین است؛ پهلوی دوم در ابتدا باستان‌گرایی را ترویج و تاریخ ما را از هجری به شاهنشاهی تغییر داد تا یک ایدئولوژی مستقل ایجاد کند. باید این جریان فکری را حتما بشناسیم تا آقای مطهری را معرفی کنیم.

برای شناخت جریانات کلامی باید بدانیم متکلمین چه دورانی را طی کرده اند

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

جریان دوم نیز مارکسیست ها بودند که در کل دنیا حضور داشتند و در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی جریان سازی داشتند که باید این جریان را بشناسیم تا آیات سبحانی، مکارم و مصباح را در آن دوران تحلیل کنیم. جریان سوم نیز التقاطی‌هایی هستند که خود را شیعه می‌دانند اما معتقد هستند که ما شیعیان اشکالاتی نیز داریم. سردمدارانی مانند برقعی و قلمداران، سخنانی داشتند که کتاب های زیادی در نقد این‌ها چاپ شده است. جریان چهارم نیز جریان مذهبی است که روشنفکری دینی و روشنفکری حوزوی دو شاخه این جریان است. برای مثال می توان از مرحوم بازرگان و مرحوم شریعتی به عنوان افراد شاخص این جریان نام برد که علی‌رغم نقدهای جدی به مرحوم بازرگان، مرهون زحمات و خدمات وی هستیم. مذهبی‌ها، اعم از روحانیون و متدینین وارد شدند و جریانی وسیع در مقابله با سلطنتی‌ها، مارکسیست‌ها و التقاطی‌ها ایجاد کردند. اگر بخواهیم دانش کلام را جریان‌شناسی کنیم و باید ببینیم دانش کلام و متکلمین چه دورانی را طی کردند.

اندیشه فلسفی کلامی، بهترین مواجهه با مبانی نظام سلطه

حجت الاسلام رضوی ادامه داد: اگر جریان های مختلف وارداتی را نشناسیم، نمی توانیم در مورد دانش کلام صحبت کنیم. با توجه به بستر و زمینه ای که در دهه 20 و 30 ایجاد شد، طبیعی است که باید متکلمین حضور پیدا می کردند. متأسفانه علم کلام و متکلمان ما در روزگار قبل از این دو دهه، رشد کافی را نداشتند؛ نه اینکه منکر وجود کلام یا قوت آن در دوره نجف بشویم بلکه باید بگوییم که علم کلام در قله خود قرار نداشت. ضعف در عملکرد سبب شده بود که جریاناتی وارد شوند از این رو افراد بسیاری سعی کردند در دفاع و مقابله، کار متکلمانه انجام دهند.

اولین جریانی که کار جدی کرده است جریان فلسفی-کلامی است. فیلسوفانی هستند که با استفاده از اندیشه های فلسفی خود، برای علم کلام بهره گرفتند و در حال حاضر هم گفتمان غالب، همین جریان است. شهیدمطهری و علامه طباطبایی را باید افرد شاخص جریان فلسفی-کلامی در دوران معاصر دانست. یکی از فعالیت های موفق و مهم این جریان ورود به مباحث برون‌دینی و پاسخگویی به سؤالات غیرمسلمانان است، مانند کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم. سؤالاتی توسط غیرمسلمانان ایجاد می شود که مسلمانان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد از این رو متکلمان در پاسخ، استدلال جدید آورده یا دفاع مستقیم می کنند و نقدهایی جدی به مبانی فلسفی غرب وارد می‌کنند. مرحوم مطهری وظیفه خود دانست در مقابل هجمه های مختلفی که متوجه دین بود، کار فکری انجام دهد و برای مثال در مقابل ایدئولوژی سلطنتی، کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» را که مقابله ای با باستان گرایی نیز بود، منتشر کرد. همچنین مباحث « گریز از ایمان، گریز از عمل» هم در مقابل جریانی دیگر مطرح شد. مرحوم شهید مطهری حتی برای دفاع از ادبیات هم ورود کرد و آثار موفقی نیز در این زمینه دارد. شهید مطهری همچنین در مقابل افکار تقی ارانی آثاری منتشر و سخنرانی هایی را ایراد کرد.

مقابله با الحاد مدرن، با کدام اندیشه؟

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

حجت الاسلام والمسلمین جبرئیلی با اشاره به تعبیر جریان، «فلسفی-کلام» اظهار داشت: از شهید مطهری نقل شده، هر جا حکما وارد شدند، ورود موفق تری از متکلمین داشته اند و متکمان موفق نیز از روش حکما استفاده کرده اند.

حجت الاسلام والمسلمین رضوی در پاسخ بیان داشت: منظور خود را از متکلمین در ابتدای بحث بیان کردم. متکلم کسی است که در 6 عرصه ذکر شده وارد شده و از مبانی کلام استفاده کرده باشد اما شهید مطهری از مبانی فلسفی استفاده کرده است.

جریان فلسفی-کلامی در امروز هم توانایی هایی دارد و می تواند سنگر مهمی در مقابله با الحاد مدرن باشد و هجمه های برون دینی را پاسخ دهد. اگر بخواهیم اندیشه دنیای مدرن و مبانی فکری نظام سلطه را نقد کنیم لازم است از توانایی این جریان و اندیشه های بزرگانی مانند مرحوم علامه مصباح و شهید مفتح استفاده کنیم.

کلام فلسفی یا نگاه فلسفی به کلام

استاد جبرئیلی نیز بیان داشت: بنده این جریان را خارج از کلام نمی دانم بلکه این را یک روش کلامی به نام «کلام فلسفی» تعبیر می کنم که در این میان، علامه طباطبایی شاخص است و همچنین شاگردان علامه رویکرد متفاوتی دارند. مرحوم مطهری در شمار اولین ها بود که در ادامه هم نگاه حضرت آیت الله جوادی را کلام فلسفی می دانم. آیت الله مصباح هم کلام فلسفی ارائه می کند که شاید به اندازه مطهری نباشد زیرا رویکرد مرحوم مصباح، نص گرایی را نیز در درون مباحث خود دارد.

علم تفسیر، پیشرو در میان علوم اسلامی

استاد رضوی در ادامه مباحث خود به جریان تفسیر کلامی پرداخت و تأکید کرد: جریان دوم، مفسرانی هستند که وارد دانش کلام شده اند. نمادهای این جریان، باز علامه طباطبایی است که البته بزرگان دیگری مانند آیات مشکینی و مکارم و دکتر صادقی تهرانی نیز قدم هایی برداشتند. سیدمهدی روحانی و آیت الله احمدی میانجی را نیز باید نام برد که کارکردهای خوبی را ارائه دادند. به عقیده من، در میان علوم اسلامی علم تفسیر، همیشه پیشرو بوده زیرا در آن زمانی که پیشروی کلام متوقف شده بود، در علم تفسیر مباحث جدی مطرح شد. مثلا زمانی که مبحث «تکامل انواع» یا مباحثی از این دست مطرح شد، مفسرین بهتر از دیگران ورود پیدا کردند و در کتب تفسیری «المیزان» و «نمونه» به آن پرداخته شد. مفسرین دوران معاصر، در مقابل مباحث جدید، در عین تبیین نگاه اسلام، دفاع خوبی داشتند و بسیاری از مباحث علوم اسلامی را مفسرانِ متکلم تبیین کرده و توضیح داده اند؛ ورود مفسران، بستری را برای ورود دیگر متکلمان فراهم کرده است. اگر در زمانه حاضر هم، مفسرانی به مباحث کلامی ورود پیدا کنند، می توانند تفسیر زیبایی از اسلام را پیاده کنند زیرا قرآن سرشار از دانش و معرفت بوده و برای فعالیت متکلمانه بهترین منبع است.

تفسیر المیزان، در عمان

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

حجت الاسلام جبرئیلی در ادامه با بیان اینکه اگر انسان با معرفت سراغ قرآن برود با چشمه ای جوشان روبرو می شود، بیان داشت: تفسیر «المیزان» معارف سرشاری از قرآن را به ما نشان داده و همچنین در تفسیر «تسنیم» نیز جلوه هایی بیشتر از «المیزان» ارائه شده است. همچنین میتوان از مرحوم «سید عبدالاعلی سبزواری» که خدمت شاخصی به تفسیر داشته و اندیشه های کلامی طی آن منتشر کرده است نام برد. در میان اهل سنت نیز آثاری مانند «التحریر والتنویر» ابن عاشور یا افرادی مانند عبدو را نیز می توان نام برد. در دفاع از دین، باید اهل سنت و شیعیان را در هم تنیده ببینیم؛ این وحدتی که مورد تأکید امامین انقلاب بوده و پیش از آن، آیت الله بروجردی بر آن تأکید داشت، ثمره های بزرگی در مباحث علمی داشته است. سفری به عمان داشتم و تعمدا به مخازن کتابخانه نگاه کردم و تفسیر «المیزان» را دیدم. این کتاب تفسیری گرانسنگ در همه کتابخانه های جهان عرب وجود دارد.

دفاع تاریخی و حدیثی از دین و مذهب

حجت الاسلام والمسلمین رضوی در ادامه معرفی جریان های مختلف علم کلام به ورود محدثان و مورخان به کلام اشاره کرد و در معرفی جریان سوم گفت: جریان حدیثی-کلامی یا تاریخی-کلامی را باید به تلاش های محدثان و مورخان در دفاع از دین و مذهب معطوف کرد. این دو جریان را از هم جدا نمی دانم زیرا با استفاده از منابع حدیثی و تاریخی در اثبات مباحث کلام استفاده کرده اند. نماد این افراد، علامه امینی است که در کتاب الغدیر کار حدیثی کرده و نتیجه کلامی گرفته است. علامه عسکری نگاه تاریخی داشته و نتیجه کلامی گرفته است. کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم»، نوشته «سید جعفر مرتضی عاملی» نیز اثر گرانسنگی بوده که از مباحث کلامی استفاده تاریخی کرده و از مباحث تاریخی نیز نتیجه کلامی می گیرد و به درستی از دانش کلام در تحلیل تاریخ استفاده می کند و از تحلیل های خود، نتیجه کلامی می گیرد. موفقیت این افراد درون‌دینی و بین مذاهبی بوده است زیرا از درون نیز به شیعه حمله می کردند و از بیرون نیز حمله هایی علیه مذهب وجود داشته است. هجمه به دین با استفاده از مباحث حدیثی و تاریخی را نباید منحصر به جریانات درون دینی کرد زیرا مستشرقین غربی، چالش های متعددی را ایجاد کردند که نتیجه این چالش ها، اشکالات کلامی است. برای مثال، مستشرقینی سعی کردند با گزاره های نقل شده تاریخی در «اعجاز» و علم غیب ائمه شبهه ایجاد کنند که پاسخ دادن به آن ها، کار جریان سوم است. علامه عسکری در مقابل «افسانه عبدالله ابن سبا» کتاب می نویسد. ایشان وقتی می بیند، مسیحی غیر مسلمان از شواهد تاریخی در هجمه به اسلام استفاده می کند، به مقابله بر می خیزد. تبیین های این افراد باعث شده که چالش های مستشرقین برطرف شود و امروز هم می توانیم در نقد مبانی فکری نظام سلطه از نگاه حدیثی-کلامی استفاده کنیم. اگر اعتقادات خودمان را به خوبی نقل و تبیین کنیم، بهترین حمله را داشته ایم. آثار مختلفی که در تبیین دین تولید می شود، لازم است که از رویکردهای مختلف استفاده کند.

محدث جریان ساز

حجت الاسلام جبرئیلی در ادامه به مرحوم آیت الله ری شهری اشاره داشت و گفت: مرحوم عسکری با تألیفات خود توانست کار کلامی انجام دهد و مرحوم ری شهری نیز، با تشکیلاتی که راه اندازی می کند، حرکت کلامی بزرگی را آغاز کرد. «میزان الحکمه» در ابتدا یک کار فردی بود و سپس با یک جمع ادامه یافت و کار بزرگی صورت گرفت. فعالیت های دیگری مانند «متعقلات حدیث»، «تصحیح کافی»، کنگره بزرگداشت «ابوالفتوح رازی» و کارهای ارزشمند دیگری توسط تشکیلات دارالحدیث صورت گرفت.

حجت الاسلام رضوی اضافه کرد: مرحوم ری شهری فعالیت های متکلمانه زیادی داشته است.

خدمت و کاستی های روشنفکران دینی

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

وی همچنین ادامه داد: جریان چهارم افرادی بودند که دانش های دانشگاهی مانند علوم تجربی یا مهندسی را داشتند و به علم کلام ورود کرده و وظائف کلامی انجام داده اند؛ این گروه در تنظیم گزاره های اعتقادی، از تخصص خود استفاده کرده اند؛ مانند مهندس بازرگان و دکتر شریعتی. کتاب «تاریخ تکامل فلسفه» و کتاب «اسلام شناسی» از مرحوم شریعتی نمونه هایی است که نشان می دهد با تخصص فنی به مباحث دینی ورود پیدا کرده و با استفاده از جامعه شناسی تجربی مباحث کلام را پیگیری کرده است. این گروه کارکردهای متنوعی برای دین داشته و خدماتی داشته اند. «جلال آل احمد» در تعبیری بیان می کند: جریان روشنفکری دینی هم خدمت داشته است هم خیانت. ما این تعبیر را با ملاطفت بیان می کنیم که روشنفکران دینی، خدماتی داشته و کاستی هایی نیز در حرکت خود داشته اند و در مواردی نشانه هایی از تعمد هم دیده می شود.

گاه، برخی افرادی ندانسته کانالی برای آورده های مسیحی و کلام مسیحی را به ادبیات علمی ما باز کردند. برای مثال کلیسا در مسیحیت، با دانشمندان علوم تجربی درگیر شده و مباحثی ذیل این درگیری شکل گرفته است که این درگیری در دین ما اصلا نبوده اما ناخواسته بعضی ها در آثار خود این چالش ها را وارد کرده اند. نگاه اسلام به علم، با نگاه مسیحیت کاملا متفاوت است اما بیخودی فضای علمی ما، با چیزهایی که نیاز و توجه ما نیست، درگیر شده است. جریان چهارم، همانطور که کمک حال متکلمان بوده اند ضربه هایی زده اند اما می توانیم از توانایی های این افراد استفاده کنیم و به روزآمد شدن مباحث کلام کمک کنیم. دانش هایی مانند فیزیک، شیمی و اخترشناسی و... گزاره هایی دارند که می تواند صغرای استدلال متکلم باشد و در کلام سنتی هم از این مباحث استفاده شده است.

تقدیر از خدمات شریعتی و بازرگان

حجت الاسلام والمسلمین جبرئیلی با بیان اینکه بازرگان و شریعتی متکلم نبودند، گفت: این افراد متفکرانِ مسلمانِ دغدغه مندی بودند که دغدغه شان، آن ها را وادار کرد تا به مباحث دینی بپردازند؛ شریعتی اسلام شناس نیست بلکه جامعه شناس مسلمان دغدغه مند است؛ شاید آقای بازرگان سواد دینی، و حشرونشر بیشتری با علماء داشته باشد. ما مرهون و ممنون زحمات و خدمات بازرگان هستیم اما در عین حال منکر کاستی های اندیشه ای این افراد نیز، نیستم. افرادی مانند آقایان دکتر شریعتی و مهندس بازرگان، جریانی ایجاد کردند که تأثیرگذار بودند و حتی در جهان عرب نیز چنین افرادی تلاش کردند. در مصر، افرادی مانند توفیق صدقی و رشیدرضا فعالیت کرده و افرادی در ایران متأثر از این دو نفر، جریان کلامی و فکری ایجاد کردند.

آیت الله سبحانی، احیاگر کلام

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

حجت الاسلام والمسلمین رضوی در ادامه گفت: بعد از انقلاب، در جریان فعالیت های آیت الله سبحانی، علم کلام در حوزه علمیه قم احیا شد؛ جریان متکلمانی که در همه ابعاد، به صورت جامع وارده شده باشند، تحت نظارت آیت الله سبحانی شکل گرفت و احیا شد؛ علم کلام در در دوره قاجار دچار رکود بود. مؤسسه ای توسط آیت الله سبحانی پایه‌گذاری شده، تا متکلمین آموزش ببیند و با همه روش هایی که لازم است، آشنا شوند؛ علاوه بر آن، نگرش کلامی در نظام آموزشی، مترتب شود. تربیت یافتگان مؤسسه کلامی امام صادق، عهده دار توسعه این نوع از کلام هستند و کارهای مختلفی انجام می دهند. البته فعالیت هایی در مؤسسه امام خمینی یا مؤسسات دیگر و توسط اشخاص دیگر صورت گرفته که اثرگذارهم بوده اند اما نماد و شخص تراز در این میدان، آیت الله سبحانی است. این مرجع تقلید، فردی است که متکلم و جریان کلامی را از رکود در آورد و بر اساس یک نظم و سازمان آکادمیک، آن را تنظیم کرد. استاد ربانی گلپایگانی از شاگردان ایشان، فقط یک متکلم است که کار کلامی انجام می دهد.

حضرت آیت الله سبحانی را باید در رأس یک جریان دانست

حجت الاسلام جبرئیلی ادامه داد: آیت الله سبحانی توانست محور باشد و خلأ بسیاری از مباحث کلام را پر کند. در بحث فرق و مذاهب، منبعی جز کتاب پر اشکال شهرستانی وجود نداشت اما کتاب گرانسنگ «بحوث فی الملل و النحل» نوشته آیت الله سبحانی، این خلأ را پر کرد و با آن جهان اسلام را به طلبه شیعی در قم نشان داد. در عمان این کتاب را هم در کتابخانه مشاهده کردم که نشان از اهمیت آن دارد. کار دیگری که حضرت آیت الله سبحانی انجام داد، کتاب 4 جلدی الهیات بود که کار ارزشمندی است. این کتب در سالیانی نوشته شده که امکانات ارتباطی امروز وجود نداشت و خود آیت الله سبحانی بیان کرده است که با استفاده از افراد و آشنایانی در سفارتخانه های ایران، کتبی را از کتابخانه کشورهای دیگر امانت گرفته و در پژوهش خود استفاده کرده است. حضرت آیت الله سبحانی را باید در رأس یک جریان دانست.

جریان های فلسفی-کلامی و احیای علم کلام توسط آیت الله سبحانی

آیت الله صافی نیز یک شخصیت فقهی شناخته می شود اما به اعتقاد من بعد کلامی آن بیشتر است؛ از استاد رضوی سؤال می کنم این مرحوم را در کجای جریان طرح شده خود جای می دهند؟

استاد رضوی پاسخ داد: بنده به جریان فقیهان متکلم نیزاعتقاد دارم. آیت الله صدر و آیت الله مرعشی، کتاب های مرتبط کلامی دارند؛ این افراد فقیهانی بودند که کارهای کلامی داشته اند.

این افتخاری است که مراجع ما متکلم هستند

استاد جبرئیلی ادامه داد: در جلسه ای گفتم که افتخار می کنیم مراجع فقهی ما متکلم هستند و تعداد فقیهان متکلم زیاد است. ظهور و بروز کلامی برخی از فقها پررنگ است و فعالیت های اینچنینی نیز داشته اند. اکثریت مراجع امروز ما در علم کلام تحقیق کرده و اثر داشته اند و این برکت، معلول شخصیت آیت الله بروجردی است که باید قدر ایشان را فراتر از مسائل بدانیم. اگر آقای بروجردی این زمینه را فراهم نمی کرد، پیشرفت های علمی امروز را شاهد نبودیم؛ درست است که اختلافی با علامه طباطبایی وجود داشت اما مدیریت کلان آیت الله بروجردی زمینه رشد مباحث علامه طباطبایی را ایجاد کرد.

آیت الله فاضل لنکرانی نیز از بزرگانی است که نگاه کلامی داشته است. به عقیده من، متکلم باید مجتهد باشد و اشکال امثال بازرگان در همین است؛ متکلم باید فقه و اصول را در دست داشته باشد.

استاد رضوی در پایان بیان داشت: مدرسه خراسان، جزء متکلمان هستند و مبانی خود را دارند. از نظر تاریخی بعد از آیت الله سبحانی ظهور و بروز داشته و چالش هایی با جریان فیلسوفان نیز دارند. علم کلام گسترده است و مباحث بین المذاهبی و بین الادیانی نیز داشته که لازم است به آن ها هم پرداخته شود.

استاد جبرئیلی در پایان منابعی را برای مطالعه بیشتر معرفی کرد: کتابی از رسول جعفریان به نام، «جریان ها و سازمان های سیاسی و مذهبی از 1320 و 1357» که جریان های فکری را به خوبی معرفی کرده است. «تاریخ کلام امامیه» نوشته استاد رضوی که یک دور تاریخ کلام با محوریت جریان ها را آورده است.

حضرت آیت الله سبحانی مقالاتی دارد که در مقدمه کتاب «طبقات المتکلمین» چاپ شده است؛ این مرجع تقلید آغازگر جریان مهمی در علم کلام است.

نظر شما