شناسهٔ خبر: 66560531 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

انشای پسرانه به مناسبت روز دختر

صاحب‌خبر - آقا اجازه! خواهر ما یک دختر است. خودتان هم که یک زمانی پسر بودید و می‌دانید یک دختر در خانه باشد، چه بلاهایی سر آدم می‌آید! ما همیشه سعی می‌کنیم به خودمان مسلط باشیم و به روی خودمان نیاوریم که به خواهرمان حسادت می‌کنیم اما بالاخره از یک جایی می‌زند بیرون. ما دوست داشتیم همان عهد بوق به دنیا می‌آمدیم که پسر بچه دماغوی زشت را به دختر ترجیح می‌دادند اما حالا کار به جایی کشیده است که روز پسر هم نداریم. تازه! ما باید چند سال صبر کنیم تا پشت لب‌مان سبز شود و یک جفت جوراب بیندازند جلوی‌مان! پدرمان همیشه می‌گوید دختر برکت است و وقتی خواهرمان به دنیا آمد، ماشین خرید و رئیسش به او اضافه حقوق داد. اجازه! کاش به ما هم می‌گفتند موقع دنیا آمدن ما چه اتفاقی افتاده بود. ما راضی هستیم تخم‌گذاری کفتر جلوی پنجره را به ما نسبت بدهند تا دل‌مان نسوزد. خواهرمان همیشه پشت سر ما می‌آید تا درِ سُس و کیف و کمد و یخچال را ببندد. او حتی شب‌ها ساعت‌مان را کوک می‌کند تا مدرسه‌مان دیر نشود. تازگی‌ها هم مثل زورو در خواب ما ظاهر می‌شود و نمی‌گذارد زامبی‌های بازی رایانه‌ای ما را قورت بدهند. حالا هم که دارد انشای ما را می‌نویسد. ما از این انشا خواهش می‌کنیم به آقا معلم بگوید امروز مشق کمتری بدهد. خیر سر خواهرمان، فردا روز دختر است و باید کیک بپزد.

نظر شما