عملیات نصر را با نامهای «حماسه هویزه» و «نبرد تانکها» نیز میشناسند. عملیاتی که شهدای دانشجو و در رأس آنها شهید حسین علمالهدی نیز حضور داشتند و خوش درخشیدند. کتاب «حماسه هویزه» نوشته نصرتالله محمودزاده به همت نشر «شهید کاظمی» منتشر شده تا روایت روزهای پیروزی رزمندگان در عملیات نصر باشد. نصرتالله محمودزاده در اول شهریور ماه 1335در روستای «کوهستان» از توابع «بهشهر» در استان مازندران به دنیا آمد. تحصیلاتش را در انستیتو تکنولوژی بابل در رشته مکانیک به پایان برد. وی بعد از جنگ تحمیلی به ادامه تحصیل پرداخت و در مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی در دانشگاه شهید بهشتی فارغالتحصیل شد. در نخستین روز تهاجم عراق به ایران، داوطلبانه به خوزستان رفت و بهعنوان نیروی داوطلب در عملیات آزادسازی سوسنگرد حضور داشت. در عملیات نصر، نیروهای سپاه، بسیج، عشایر، دانشجویان پیرو خط امام و تعدادی از نیروهای پیاده ارتش در مقابل ادوات زرهی دشمن میایستند. شهید سیدحسین علمالهدی، فرمانده دلیر سپاه هویزه در این عملیات به نبرد شدیدی با دشمن میپردازد. تنها سلاح سنگین این شهید و یارانش موشک آر.پی.جی 7بود. تعدادی از رزمندگان هدف گلولههای مستقیم تانک قرار گرفته و شهید میشوند. حلقه محاصره لحظهبهلحظه تنگتر میشود و نفرات یکبهیک به شهادت میرسند. حسین علمالهدی با آخرین موشک، یک تانک را به آتش میکشد و خود نیز هدف یک گلوله تانک قرار گرفته و بهشهادت میرسد.
هویزه؛ مظلوم پرونده جنگ!
مقام معظم رهبری در تقریظی بر این کتاب نوشتهاند : «سراسر دوران جنگ سرشار از ماجراهای رویاگونه این راهیان شب و شیران روز است و گروه شهیدان هویزه از برجستهترین آنانند. بیشک اگر لحظات پرمعنا و پرماجرای هریک از این شهادتها ثبت میشد و – چنان که در این یادداشتها آمده- به چشم میآمد، غنیترین میراث معنوی برای تاریخ به جا میماند. مرور دوباره حماسه هویزه، مرور روزهای تلخ، اما به یادماندنی است. در دل مقاومت بود که آموختیم، چگونه از خود دفاع کنیم، از آن پس ورق جنگ برگشت. هویزه از آن جهت مظلوم پرونده جنگ است که پیام شهدا آنطور که باید، به اهلش منتقل نشد و هنوز ناگفتههایش بیش از حد تصور است. چرا نباید بدانیم چه بر هویزه گذشت که نتوانستیم حتی شهدا را از چنگ دشمن نجات دهیم؟ مسئله هویزه، مسئله جنگ و گریز نیست؛ مسئله آزمایش و خطا نیست.» در ادامه بخش کوتاهی از این کتاب را می خوانید.
صدای خشن چرخ تانکها
برای پنجمین روز متوالی، عبور تانکهای ارتش از جاده هویزه-سوسنگرد ادامه داشت. از این جابهجاییها، بوی حمله میآمد؛ حملهای که مدتها در انتظارش بودیم. پس از حملههای پیدرپی عراق، شکست و عقبنشینیهای مکرر نیروهای خودی و بهدنبال آن رکود و سکون ناشی از این اوضاع در منطقه، کمترین تحرک میتوانست بیشترین دگرگونی را در روحیه افراد پدید بیاورد؛ به همین دلیل برای نیروهایی که در گوشهوکنار منطقه پراکنده بودند، شاید هیچ نوایی لطیفتر و روحبخشتر از صدای خشن چرخهای تانک نبود و هیچ منظرهای نمیتوانست بهقدر گردوغباری که بر اثر این تردد در هوا پراکنده میشد، زیبا و دلانگیز باشد. حرکت تانکهای لشکر «16زرهی» در هوای سرد زمستانی، چشمها را بهخود معطوف کرده بود. گرچه هنوز اطلاعی از این جابهجایی یگانهای ارتش نداشتیم، اما امیدواری ما به عملیات، کنجکاومان میکرد از این موضوع سر دربیاوریم.
نام کتاب:
حماسه هویزه
نویسنده:
نصرتالله محمودزاده
ناشر: عماد فردا
سال انتشار: ۱۳۹۴
نظر شما