مرتضی منطقی، نویسنده کتاب «تحولات و تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاعمقدس» آورده است که «روز اول جنگ، صدام به مردم عراق و ایران گفت ناخواسته به این جنگ کشیده شده و مجبور است به ارتشش دستور بدهد به حملات ایرانیها پاسخی قطعی بدهند. صدام میگفت ایرانیها جزایر سهگانه عربها را اشغال کردهاند، قرارداد الجزایر را زیر پا گذاشتهاند، به خاک عراق تجاوز کردهاند و در مسائل داخلی عراق دخالت میکنند.» ضمن اینکه صدام با تبلیغاتی که در کشورش و بین اعراب به راه انداخته بود، خودش را مردی متدین و رهبری مطمئن برای اعراب نشان میداد (تصویر او در حال دعا خواندن را در مزار سیدالشهداء در همین ستون میبینید). جعفر شیرعلینیا در کتاب «تاریخ جنگ ایران و عراق» مینویسد: «(این ادعا) حتی کشورهای دوستِ عراق هم این دلایل را بهانهای بیش نمیدیدند. الکواری، نماینده قطر در سازمان ملل، معتقد بود این دلایل وقتی در بوته آزمایش قرار گیرند، نادرست و فاقد مصداق خواهند بود.» الکواری در ادامه حتی فرضیهای را هم مطرح میکند و به آن پاسخ میدهد؛ فرضیهای که بعدها مشخص شد کاملا نادرست است. او گفته است: «حتی با فرض اینکه ایران پیش از آغاز جنگ در نقاطی به خاک عراق تجاوز کرده باشد، این تجاوزات حمله عراق به ایران را توجیه نمیکند. عمل عراق نقض آشکار اصل عدماستفاده از زور بود، اما جامعه بینالملل آمادگی نداشت در دوران جنگ، این نظر را بر زبان بیاورد.» شیرعلینیا در کتابش ادامه میدهد: «فرماندهان ارتش ایران در جلسه ستاد مشترک به مسئولان گفتند به امام بگویید ما آمادهایم جواب عراق را بدهیم و از ایران و انقلاب دفاع کنیم. میگفتند تا ما ضربه کاری به عراق نزدهایم، هیچ آتشبسی را نپذیرند. امام خمینی مطمئن بود که ارتش میتواند جواب دندانشکنی به عراقیها بدهد. پیام او در آغاز سال تحصیلی جدید، آب سردی بر آتش اضطراب ایرانیها بود. گفت مردم فکر نکنند دولت و ارتش ما نمیتواند جواب عراقیها را بدهد. هر وقت لازم باشد، پیامی به مردم میدهد و به صدام و کسانی که مثل او هستند، ثابت میکنند که نوکران آمریکا چیزی نیستند. گفت مردم ایران نباید دست و پای خودشان را گم کنند. اگر مسئله جدی شد، دستور میدهد عراق را سر جایش بنشانند. دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار کرده است.»
∎صدام؛ ترکیبی از دروغ و توهم
صاحبخبر -
نظر شما