شناسهٔ خبر: 66357101 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

پیشنهاد نعمت‌الله فاضلی به خبرگزاری کتاب؛

ژانر خاطرات کتابی را احیا کنید

خوانندگان کتاب‌ها نقش و سهم مهمی در دنیای هنر، کتاب و فکر دارند. اما با وجود این، در بحث کتاب و گفت و شنودهای جمعی درباره کتاب، معمولاً نویسنده‌ها و خالقان کتاب به چشم می‌آیند. در مرتبه بعد هم ناشران و کمی هم کتابفروشان. جای خوانندگان و تجربه‌های خواندن آنها در گفتمان عمومی کتاب خالی است.

صاحب‌خبر -

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نعمت‌الله فاضلی، استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: یکی از مسئله‌هایی که در کتابم «الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن به مثابه زیستن» (۱۴۰۳) کاویده‌ام این پرسش است که «کتاب با ما چه می کند؟». معتقدم تجربه‌های خواندن و خوانندگان از گمشده‌های زمانه ماست. این‌ها گمشده‌هایی است که نه تنها گمشده‌اند بل گم‌شدگی‌شان هم فراموش شده است.

می‌دانیم که گمشده‌ها زیادند و برخی‌شان خوشبخت‌اند، چه، لااقل فراموش نشده و نمی‌شوند و ما در پی‌شان هستیم؛ مثل شادی یا حتی پول! یا حتی اشیاء گمشده‌مان، یا عشق و محبت! اما گمشده‌هایی هم هستند که کسی در پی‌شان نیست. مثل چه؟ مثل خواننده‌های کتاب‌ها و تجربه‌های خواندن آنها. می‌دانیم و بدیهی است که نویسندگان برای خوانندگان می‌نویسند و بدبخت نویسنده‌ای که خواننده ندارد. و می‌دانیم که رولان بارت از «مرگ مولف» نوشت. بارت گفت معنای واقعی متن چیزی نیست که مولف منظور دارد بل همانی است که در خوانش و ذهن خواننده شکل می‌گیرد.

نقش مهم خوانندگان در دنیای کتاب و فکر و هنر

هوارد بکر، جامعه‌شناس کلاسیک، در اثر ماندگارش «جهان‌های هنر» نشان داد نویسنده و هنرمند تنها حلقه‌ای از زنجیره سازنده آثار و هنرها هستند و چاپخانه‌ها، ناشران، کتابفروش‌ها، ویراستاران، مطبوعات، رسانه‌ها، منتقدان، و خوانندگان و مخاطبان حلقه‌های دیگر زنجیره آفرینش‌های هنری و ادبی و فکری را تشکیل می‌دهند.

نمی‌خواهم وارد بحث‌های نظری شوم و مثلاً نظریه دریافت یا نظریه‌های جامعه‌شناختی هنر و معرفت را پیش بکشم. همین قدر کفایت می‌کند که بدانیم و اذعان کنیم که خوانندگان کتاب‌ها نقش و سهم مهمی در دنیای هنر، کتاب و فکر دارند. اما با وجود این، در بحث کتاب و گفت و شنودهای جمعی درباره کتاب، معمولاً نویسنده‌ها و خالقان کتاب به چشم می‌آیند. در مرتبه بعد هم ناشران و کمی هم کتابفروشان. جای خوانندگان و تجربه‌های خواندن آنها در گفتمان عمومی کتاب خالی است.

بگذارید روشن‌تر و انضمامی‌تر بگویم. تاکنون نشنیده‌ایم که کسی یا کسانی در مقام «خواننده بزرگ» صاحب شهرت و منزلتی باشد. شما اطلاعی دارید؟ در حالی که نویسنده بودن فی نفسه مقام و منزلتی دارد. چرا خواننده بودن منزلت ندارد؟ خواننده‌ها را گویی به مصرف‌کننده کتاب تقلیل داده‌ایم. در حالی که خواننده مصرف کننده نیست و عمل خواندن کنش خلاقه و مولد است و سهم مهمی در فرهنگ و دنیای کتاب دارد. تجربه‌های خوانندگان بر خلاف تجربه‌های نویسندگان ناشناخته مانده است. خوانندگان از خواندن کتاب‌ها تجربه‌های سازنده و گاه شگفت‌انگیزی دارند.

گمشدگی تجربه‌های کتاب‌خوانان از شوق خواندن می‌کاهد

احمد اخوت در تازه‌ترین کتابش «خود نوشتن» (۱۴۰۳) می‌نویسد پرستاری توانست به خاطر خواندن کتاب‌های آگاتا کریسی کسی را که سم خورده بود نجات دهد. جان کاک هم در کتاب «جان‌های بیمار، ذهن‌های سر حال» (۱۴۰۱) که درباره زندگی ویلیام جیمز است می‌نویسد جیمز در جوانی قصد خودکشی داشت، اما با خواندن کتاب «جستارهای انتقادی عمومی» شارل رنوویه، فیلسوف فرانسوی، از خودکشی منصرف شد.

میلیون‌ها مورد از این تجربه‌ها وجود دارد. اما این تجربه‌ها ناشناخته و ناگفته مانده‌اند. کتاب‌ها نقش مهمی در توسعه اجتماعی و توسعه فردی ما داشته و دارند. اما این نقش اغلب به صورت کلی و نظری بیان می‌شود و تجربه‌های خواندن و خوانندگان پنهان مانده و می‌مانند. نمی‌خواهم بگویم تاثیرات خواندن همیشه و برای همه نجات‌بخش بوده است. برخی هم با خواندن کتابی به بیراهه کشیده شده‌اند اما هم تجربه نجات‌یافتگان هم بیراهه‌رفتگان به‌ندرت گفته و شنیده می‌شود. پیامد این گمشدگی و پنهان‌بودگی، «شوق خواندن» را می‌کاهد و چه بسا کاسته باشد. کامیابی‌های ریز و درشت کتاب‌خوان‌ها که حاصل خواندن است، انگیزه‌بخش و شوق‌آفرین است.

ضرورت احیای ژانر خاطرات کتابی

حال که شبکه‌های اجتماعی امکان بیان هر چیزی را فراهم ساخته، می‌شود فضاهایی هم برای تجربه‌های خوانندگان ایجاد کرد. ما نیاز داریم که بدانیم کتاب با ما چه می‌کند؟ دقت کنید منظورم این نیست که سهم کتاب در تکوین و توسعه فرهنگ و تمدن ناگفته و ناشنیده مانده است. خیر. ده‌ها کتاب ارزشمند در این زمینه وجود دارد. منظورم تجربه‌های خوانندگان است. خوانندگان هم مثل نویسندگان کار ارزشمند و سازنده‌ای انجام می‌دهند. تجربه‌های خواندن هم مثل تجربه‌های نوشتن سختی‌ها و زیبایی‌هایی دارند.

به خبرنگار خبرگزاری کتاب پیشنهاد دادم فقط با نویسندگان درباره کتاب‌های شان صحبت نکنید. سراغ خوانندگان بروید و از آنها بخواهید تجربه‌های خواندن‌های‌شان را روایت کنند.
منظورم این نیست که کتاب‌های جالب و دوست‌داشتنی‌شان را بگویند منظورم این است که تاثیرات و خاطرات و تجربه‌های‌شان از کتاب و کتابخوانی را روایت کنند؛ به قول استاد احمد اخوت «خاطرات کتابی» شان را.

نظر شما