شناسهٔ خبر: 66351350 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

روایتی از سیمین دانشور به عنوان یکی از نویسندگان ماندگار ادبیات ایران

نویسنده‌ای که محو خمینی بود

صاحب‌خبر - گروه فرهنگ و هنر: سیمین دانشور 8 اردیبهشت 1300 در شیراز به دنیا آمد. پدرش دکتر محمدعلی دانشور (احیاءالسلطنه) - همان که دانشور در رمان «سووشون» از او به نام دکتر عبدالله خان یاد می‌کند - مردی با فرهنگ و ادب بود و عضو گروه حافظیون که شب‌های جمعه بر سر مزار حافظ جمع می‌شدند و یاد حافظ را زنده می‌داشتند. مادر سیمین دانشور قمرالسلطنه حکمت نام داشت؛ بانویی شاعر و هنرمند که نقاشی را به فرزندانش می‌آموخت و مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود. سیمین 3 برادر و 2 خواهر داشت و در خانواده‌ای اهل ذوق و هنر پرورش یافت. بانوی داستان‌سرا از کودکی با ادبیات و هنر توسط مادر و پدرش آشنا شد و دوران ابتدایی و متوسط را در مدرسه انگلیسی «مهرآیین» به تحصیل پرداخت و در امتحانات نهایی شاگرد اول سراسر کشور شد. سپس به تهران آمد و در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و در مدرسه‌ای آمریکایی در تهران اقامت گزید. پدرش سال 1320 زمانی که سیمین موفق به اخذ مدرک لیسانس شده بود، درگذشت و با وجود درآمد مکفی پدر و ثروت مادرش برای مدتی مجبور به کار کردن شد. از جمله کارهایی که سیمین به آن اشتغال داشت، معاونت اداره تبلیغات خارجی، همچنین نوشتن مقاله برای روزنامه ایران آن زمان با نام مستعار «شیرازی بی‌نام» بود و برای مدت کوتاهی نیز در رادیو تهران مشغول بود. دکتر سیمین دانشور سال 1327 توانست نخستین مجموعه داستان‌های کوتاهش را با عنوان «آتش خاموش» منتشر کند که برخی داستان‌های این مجموعه 16 قسمتی، قبلا در روزنامه کیهان، مجله بانو و امید چاپ شده بود. دانشور در واقع نخستین زنی است که داستان‌نویس بودن را به صورت حرفه‌ای پیش گرفت. البته قبل از او هم افرادی بودند مانند امینه پاکروان که البته به فرانسه می‌نوشت، زیرا فارسی را خوب نمی‌دانست اما در هر حال سیمین دانشور را نخستین زن نویسنده ایرانی می‌دانند. یکی از مهم‌ترین اتفاقات زندگی این بانوی نویسنده روایتی جالب است که در دیدار جمعی از نویسندگان با حضرت امام خمینی(ره) در روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد؛ دیداری که سیمین چنان محو امام شده بود که توان صحبت کردن نداشت. دانشور پیرامون امام خمینی(ره) چنین گفته بود: من حضرت امام خمینی رهبر انقلاب مردم ایران را کلمه الحق می‌دانم. مردی می‌دانم که با کلام و کتاب به میدان آمده و با چنین سلاحی بر چنان زرادخانه کم‌نظیری مستولی گردیده و کاری کرده است کس نکرد و کارشان. مردی می‌دانم مظهر تاریخی نو، فضایی نو و اخلاقی نو، مردی که الهامات خود را باور دارد و ایمانش به یقین پیوسته است و احتمالاً دعای نیمه‌شعبان امام به تعبدش چنین بوده است که این ایمان یقین را به من ارزانی‌ دار... و دعایش مستجاب گشته و چنین است که اینگونه بر خود مسلط و برخوردار از اعتماد به نفس است و چنین مردی بارها و بارها گفته است که مسؤول نسل آینده است و آرزویش نظام حکومتی است اسلامی و ایرانی که حافظ استقلال و دموکراسی باشد». البته این لطافت نگاه سیمین تنها به امام خمینی(ره) محدود نبود و از آنجایی که در خانه‌شان به ‌واسطه ارتباط جلال با مشاهیر عصر، به روی خیلی‌ها باز بود، از این نوع گفتار درباره افراد دیگری همچون امام موسی صدر نیز داشته است: «... موسی صدر خیلی خوش‌تیپ بود. حالا قذافی او را ناپدید کرده یا کشته من نمی‌دانم. غروب بود. موسی صدر آمد. در زد. یکی از زیباترین مردهای دنیا بود. با چشم‌های خاکستری، درشت و زیبا. لباس آخوندی او هم شیک بود. از این سینه کفتری‌ها. در را که باز کردم او را در چارچوب در دیدم و گفتم: ببینم! شما پیغمبری یا امامی؟ حق نداری اینقدر خوشگل باشی. خندید و گفت: جلال هست؟» سیمین دانشور، امام را از همان سال‌های مبارزات پیش از انقلاب می‌شناخت. در لابه‌لای نامه‌های رد و بدل شده میان او و جلال، نام آیت‌الله خمینی هم دیده می‌شود. در یکی از این نامه‌ها، سیمین خطاب به جلال می‌نویسد: «جلال‌ جان! این حرفت مرا به فکر فرو برد که نکند بیکار کردن تو درست در این ایام، به علت روابطت با آیت‌الله خمینی بوده است. تو چند بار به قم رفتی و یک بار هم در نامه‌های اخیرت نوشته بودی آیت‌الله در دروس تحت نظرند و رفتم ایشان را ببینم، آژان‌ها نگذاشتند». دانشور هنگام وقوع قیام 15 خرداد در آمریکا سکونت داشت اما به گواهی همین نامه‌ها، اخبار این واقعه را هم از همان راه دور دنبال می‌کرد. با وجود اینکه جلال، موفق به دیدار با امام شده بود اما تا آن زمان سیمین هنوز موفق به این دیدار نشده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، سیمین دانشور از معدود نویسندگان و روشنفکرانی بود که به‌رغم آنکه سبک زندگی مذهبی کاملی نداشت، از انقلاب و امام حمایت و تمجید کرد. سیمین دانشور امروز در حالی که 13 سال است در دنیا نیست اما آثارش جزو خواندنی‌ترین و موثرترین آثار حوزه ادبیات کشور به شمار می‌رود. به عنوان نمونه بر اساس رمان «سووشون» تا چند ماه آینده یکی از بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین سریال‌های تولیدی در کشور آماده پخش می‌شود و با توجه به حضور بسیاری از بازیگران حرفه‌ای در این مجموعه نمایشی، می‌توان پیش‌بینی کرد جزو یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌ها خواهد شد.

نظر شما