شناسهٔ خبر: 66317541 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

ماجرای دو روز شکنجه اسرای ایرانی در عراق

محمدرضا بختیاری

به گمانم سال ۶۳ بود که تعدادی از اسرای یک عملیات را به اردوگاه آوردند. در آنجا دو آسایشگاه وجود داشت که فقط یک دیوار بین‌مان فاصله بود. عراقی‌ها برای اینکه از اسرای ایرانی زهر چشم بگیرند دو روز تمام این اسرای تازه وارد وحشیانه را در آن آسایشگاه‌ها زدند.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایسنا، آزاده و جانباز «علیرضا کتابدار» ۱۷ ساله بود که از طریق تیپ ۲۱ امام رضا(ع) از مشهد به اهواز اعزام شد. وی در جبهه‌های مختلفی حضور داشت، اما روز چهارم خرداد بود که پس از آزادسازی خرمشهر طی عملیاتی مجروح و به اسارت رژیم بعث عراق درآمد. او هشت سال دوران اسارتش را در اردوگاه موصل ۳ و ۴ سپری کرد.

این آزاده جانباز در خاطره‌ای روایت می‌کند:«دردهایی که ما در اسارات داشتیم  متشکل از شکنجه‌های روحی و روانی بود. وقتی خودمان را می‌زدند این درد قابل تحمل بود ولی سایر دوستانمان را که شکنجه می‌کردند به دلیل آنکه کاری از دستمان بر نمی‌آمد، زجر فراوانی می‌کشیم.

به گمانم سال ۶۳ بود که تعدادی از اسرای یک عملیات را  به اردوگاه آوردند. در آنجا دو آسایشگاه وجود داشت که فقط یک دیوار بین‌مان فاصله بود. عراقی‌ها برای اینکه از اسرای ایرانی زهر چشم بگیرند دو روز تمام این اسرای تازه وارد وحشیانه را در آن آسایشگاه‌ها زدند. یکی از برادران چشمش تخلیه شد و دیگری تا پایان زندگیش با عصا راه رفت.

این دو روز یکی از سخت‌ترین دوران اسارت ما بود. ما آنها را نمی‌دیدیم، اما صدای ضرب و شتم و ناله‌هایشان را می‌شنیدیم. هر وقت که به این روز فکر می کنم حالم دگرگون می شود.»

انتهای پیام

نظر شما