سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور میکنیم.
آیتالله علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:
بار دیگر تاریخ ورق خورد و تاریخ بشر معاصر، تاریخ غرب آسیا و خاورمیانه و تاریخ جهان اسلام به گونهای دیگر رقم و مقطع جدیدی آغاز شد و شیعیان امیرالمؤمنین(ع) نشان دادند همانگونه که با خیبر گشایی، امیرالمؤمنین(ع) مهر مرگ، بر صفحه حیات یهودیت زد، باز این شیعیان هستند که رژیم اسرائیل قدارِ، جبار و جعلی را از صفحه روزگار حذف میکنند. امروز تنها نیرویی که در سراسر جهان از مظلومین دفاع میکند و در مقابل استکبار، تعدی، تجاوز، جباریت و کفر و کبر میایستد، جبهه شیعیان و شیفتگان آن حضرت هستند. این پیروزی را به فرمانده قهرمان و شجاع و مدبر و مدیر و کاردان و مقتدر و قدرتمند، اما مظلوم این جبهه عظیم تبریک عرض میکنیم و به خاطر نعمت وجود این مرد بزرگ و عبد صالح خدا به بارگاه خدا سجده سپاس میساییم و شکر گذاریم.
حجتالاسلام عمار ابوطالبی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب:
گاهی اوقات تصور میشود آنچه در بقیع تخریب شده است فقط گنبد ائمه مظلوم مدفون در بقیع بوده است اما اگر دقیقتر به موضوع نگاه کنیم میبینیم آنچه در بقیه تخریب شده فراتر از این است. اولا ده مکان در بقیع است که به نوعی مرتبط با پیامبر(ص) است و آنها را تخریب کردند؛ مکانهایی مثل مسجد فاطمه(س) که به آن بیت الاحزان میگویند، بقعه ابراهیم پسر پیامبر(ص)، بقعه منسوب به دختران پیامبر(ص)، بقعه منسوب به فاطمه بنت اسد که پیامبر(ص) ایشان را مادر خطاب میکردند و ...، در مجموع ده مکانی است که در بقیع تخریب شده و به نوعی مرتبط با پیامبر(ص) بوده است. چهار مکان هم به صحابه اختصاص داشته که تخریب شده است از جمله بقعه خلیفه سوم، بقعه مالک فقیه مدینه، بقعه منسوب به فرزند خلیفه دوم و بقعه منسوب به ابوسعید خدری. سه جای دیگر هم در بقیع تخریب شده است از جمله سیزده قبر قدیمی متعلق به چهرههای شاخص جهان اسلام از فریقین و همچنین سنگ قبرهای قدیمی که آنها را از بین بردند.
چهارمین چیزی که در بقیع از بین رفته است آداب و عادتهایی بود که وهابیت تلاش کرد با تخریب بقیع آنها را از بین ببرد. از جمله این آداب میتوان به این موارد اشاره کرد: انتقال جنازه از اقصی نقاط جهان اسلام به مدینه برای دفن در بقیع، آدابی که مسلمانان هنگام تدفین امواتشان در بقیع داشتند، آداب و عاداتی که مسلمانان در تکریم بزرگان دین و مذهبشان در بقیع داشتند. بنابراین وهابیها فقط گنبد ائمه بقیع را خراب نکردند و تخریب حرم بقیع جنایتی در حق جهان اسلام بود. پس فاجعه تخریب بقیع را منحصر در تخریب بقعه اهل بیت(ع) ندانیم.
حجتالاسلام محسن مروجی طبسی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب:
تفکر وهابیت فقط دشمنی با شیعه نیست بلکه آنها دشمن اسلام و پیامبر(ص) هستند؛ کتاب «الدرر» زحلی دحلان شافعی مذهب را مطالعه کنید؛ ایشان نمونههای صریح و بارز از دشمنی محمدبن عبدالوهاب با پیامبر(ص) را ثبت و ضبط کرده است. او به پیامبر(ص) جسارت میکرد و از اینکه نام پیامبر(ص) را بشنود اکراه داشت. یک مؤذن نابینا در دوره محمدبن عبدالوهاب در ماذنه بعد از اذان بر پیامبر(ص) و آل ایشان صلوات فرستاد و محمدبن عبدالوهاب دستور قتل او را صادر کرد و او را کشتند یا از پیامبر تعبیر به نامهرسان میکرد و میگفت عصای ما از عصای محمد بهتر است زیرا عصای ما میتواند مار و عقرب را بکشد ولی عصای پیامبر(ص) هیچ سودی ندارد. به هر حال باید به بهانه هشتم شوال چهره کریه وهابیت را افشا کنیم و به مردم بگوییم اینها فقط با اهل بیت(ع) مخالفت ندارند بلکه با پیامبر(ص) و فرقههای مختلف اسلامی هم دشمنی دارند و این موضوع باید ترویج شود.
حجتالاسلام غلامرضا مصطفیپور، استاد حوزه و دانشگاه:
اگر فردی یا جامعهای مورد حمله دشمن قرار بگیرد عقل هر انسانی حکم میکند برای دفع دشمن باید مقابله کرد چراکه دفاع یک امر عقلی است. از طرف دیگر چون آموزههای دینی ما هماهنگ با عقل است طبیعتا اگر یک کشوری به کشور مسلمان حمله کند حق دفاع از خودش را دارد چنانکه قرآن میفرماید اگر کسی به شما تعدی کرد، همانطور که طرف مقابل با شما درگیر شد با او مقابله کنید؛ «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ پس هر كس بر شما تعدى كرد همان گونه كه بر شما تعدى كرده بر او تعدى كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است». این آموزه دینی به همان حکم عقلانی برمیگردد که ما باید از خودمان دفاع مشروعی بر اساس عقل و شرع داشته باشیم.
حجتالاسلام غلامرضا پیوندی، مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:
قرآن کریم در برخی از آیات به مسلمانان برای جنگ و دفاع اجازه داده است. به ویژه برای کسانی که جنگ بر آنها تحمیل شده و مورد ستم واقع شدهاند. خداوند متعال در آیات متعددی به همه مسلمانان و کسانیکه به شهر، خانه و زندگیشان تعرض شده است اجازه دفاع داده است. همانطور که در آیات ۳۹ و ۴۰ سوره حج میفرماید؛ «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست.» و یا «الَّذینَ أُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَن یَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ، آن مؤمنانی که به ناحق از خانههاشان آواره شده (و جرمی نداشتند) جز آنکه میگفتند: پروردگار ما خدای یکتاست».
خداوند متعال در آیه نورانی دیگری از قرآن کریم اجازه داده است که مسلمانان در راه خدا با ظالمان، ستمگران و کسانیکه به شما و سرزمین شما حمله میکنند و میجنگند، نبرد کنید، بطوریکه در سوره بقره آیه ۱۹۰ میفرماید؛ «وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ أللهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»، و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید و البته مواظب باشید از حدود الهی تجاوز نکنید «ولاتعتدوا» که خداوند متعال معتدین و متجاوزین را دوست ندارد یا در آیات دیگری که تعدادش زیاد است، به این بحث مهم اشاره شده است.
آیتالله رضا رمضانی؛ دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع):
دینِ عقلانی، دینی جذاب و فراگیر و فطرتپذیر خواهد بود، این همان دینی است که باید در جامعه ترویج کنیم تا مردم نگاهی کلیشهای به دین نداشته باشند. در این صورت همه مردم آن را میپذیرند. جامعه همواره در همه جای دنیا بر اساس علم و دانشِ دانشمندان در حال حرکت است. امروزه حدود چهار میلیارد نفر از جمعیت کره زمین، ادیان ابراهیمی را قبول ندارند اما همانها هم بر اساس نگاهِ دانشی، مسیر خود را تدوین و تنظیم میکنند بنابراین علم و دانش باید مورد احترام قرار گیرد چون برای رشد فرد، خانواده و جامعه، اهمیت بسیار زیادی دارد و اگر به معنای واقعی کلمه نهادینه شود و همه انسانها از آن بهرهمند شوند آنگاه نگاه انسانها به همدیگر متفاوت خواهد بود لذا باید به دانشمند و عالِم احترام گذاشت.
علیرضا جعفری؛ روانشناس دین:
راههای کسب معرفت و شناخت و دانش چند مورد است؛ یکی از این راهها علم است و انسان بر اساس تجربه دستاوردهایی داشته که میگوید اگر این راهها را بروید خوشبخت و موفق میشوید. یکی دیگر از این راهها دین است و دین بر اساس اتصال به وحی و سیره انبیا و اولیا یک توصیههایی دارد و مدعی است اگر افراد از این راهها پیروی کنند خوشبخت میشوند. یکی دیگر از این راهها فلسفه و استدلال است که آن هم یکسری توصیهها دارد و مدعی است بر اساس این توصیهها انسان را به خوشبختی میرساند. هنر و عشق و عرفان هم در این زمینه توصیههایی دارند. ما سعی میکنیم آورده همه اینها را مطالعه و جمعبندی کنیم تا مخاطبان از آن استفاده کنند. نکته آخر اینکه در مورد علم روانشناسی ما هیچ چیز مطلقی نداریم یعنی روانشناسی، تجربههای آدمهای موفق است که بر اساس تحقیقات و روشهای علمی و پژوهشی رهنمودهایی دارد که اگر کسی این مسیر را برود موفق میشود.
با این مقدمه چند توصیه را براساس اولویت آماده کردم که مورد نخست آن تفکر است یعنی اگر ما میخواهیم متحول شویم، اگر میخواهیم زندگیمان تغییر کند اولین تصمیمی که میتوانیم بگیریم و عملیاتی کنیم این است سعی کنیم برای هر چیزی فکر کنیم. دکتر مک فارلند معتقد است فقط دو درصد آدمها فکر میکنند، سه درصد فکر میکنند که فکر میکنند و ۹۵ درصد ترجیح میدهند بمیرند ولی فکر نکنند. پس اولین تصمیمی که ما میتوانیم بگیریم این است تصمیم بگیریم در ۲۴ ساعت، زمانی را به تفکر بپردازیم. در روایت هم داریم یک لحظه تفکر از هفتاد سال عبادت بالاتر است. پس ما باید سعی کنیم زندگی را از روی عادت انجام ندهیم. عادت یعنی هر کاری را بدون اینکه آگاهانه به آن فکر کنیم انجام دهیم. در مورد عبادت هم توصیه شده عبادت برایتان عادت نشود و از روی درک و فهم و بینش انجام دهید.
باید دیدگاه انتقادی به سنت تفسیری گذشته داشته باشیم
فاطمه توفیقی؛ استادیار دینپژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب:
سنت تفسیری ما خیلی مهم است و نمیتوان آن را یکسره کنار گذاشت ولی باید انگیزه مفسران را در گذشته به دست آوریم حتی انگیزههایی که خودشان به آن معتقد نبودند. سنت تفسیری ما تولیدشده مردانی است که سواد داشته و در قدرت بودند و آثارشان آنقدر اهمیت داشته است که دست به دست به صورت نسخ خطی منتقل شده و به ما رسیده است و افرادی که سواد چندانی نداشتهاند و در طبقات فرودست علمی و اجتماعی بودند نمیتوانستند مواجههای هم با متن داشته باشند بنابراین خوب است وقتی ما با سنت گذشته مواجه میشویم سؤالات جدی بپرسیم و سنجشگری انتقادی را در مورد انگیزه افراد پیش بگیریم. البته باز تاکید میکنم که مفسران ممکن است خودشان به چیزی اعتقاد نداشتند ولی از جایگاه خاصی متن را میخواندند و میفهمیدند. ما در شرایطی میتوانیم رویکرد همدلانه با مخاطبان جدید داشته باشیم که نسبت به بخشی از سنت تفسیری گذشته دیدگاه انتقادی داشته باشیم یعنی سنجشگری انتقادی به پیشینیان در جایگاه قدرت به ما کمک میکند که با افرادی که در جایگاه قدرت نبودند همدلی بورزیم و فهمی ترکیبی از همدلی و سوءظن تفسیری را داشته باشیم.
انتهای پیام
نظر شما