شناسهٔ خبر: 66116139 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

گفت‌و‌گوی «وطن امروز» با حجت‌الاسلام نظافت درباره حفظ آثار معنوی ماه رمضان در طول سال

سبک زندگی رمضانی

صاحب‌خبر - بسیاری از مومنان روزه‌دار با فرارسیدن ماه مبارک رمضان تلاش می‌کنند تغییراتی را در سبک زندگی خود اعمال و خود را هر چه بیشتر به دستورات و توصیه‌های دینی نزدیک کنند اما متاسفانه بعد از پایان ماه مبارک رمضان، بسیاری از عادات خوبی که در رمضان کسب شده است، کم‌کم از بین می‌رود و به همان زندگی قبل از رمضان بازمی‌گردیم. در روایات اسلامی تداوم و امتداد اعمال نیک بسیار مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است به طوری که معصومین علیهم‌السلام عمل نیک اندک را بهتر از عمل نیک بزرگ ولی منقطع دانسته‌اند. این دست روایات نشان از این نکته مهم دارد که اثر تربیتی اعمال کوچک ولی دائم اصلا کم نبوده و از اعمال بزرگ دفعی بسیار بیشتر است. به همین منظور برای بررسی بیشتر موضوع حفظ دستاوردهای ماه مبارک رمضان با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدجواد نظافت گفت‌وگو کردیم. جناب آقای نظافت! بسیاری از مردم در یک ماه مبارک رمضان تلاش کردند تغییراتی در سبک زندگی خود اعمال کنند و خود را هر چه بیشتر به دستورات و توصیه‌های دینی نزدیک کنند اما متاسفانه بعد از پایان ماه مبارک رمضان بسیاری از عادات خوبی که در رمضان کسب کرده بودیم کم‌کم از بین رفته و به همان زندگی قبل از رمضان بازمی‌گردیم. برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنیم چه پیشنهادات و توصیه‌هایی دارید؟ بله! به طور کلی یکی از مشکلات همیشگی ما این است که نمی‌توانیم کارهایی را که شروع می‌کنیم ادامه دهیم. در روایت داریم ابقا در عمل سخت‌تر از شروع است. در عرصه‌های گوناگون مشکل ما همین است، لذا گاهی از آن تعبیر به استقامت می‌شود، استقامت یعنی صبر بر ادامه دادن. در قرآن داریم که « وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا» اگر استقامت می‌کردند هم دنیای‌شان و هم آخرت‌شان خیلی متفاوت‌تر می‌شد. ما معمولاً در هیجان‌ها و در جلسات، خوب هستیم. این هم خوب است هم خوب نیست. خوب است از این جهت که در آن شرایط خوب هستیم اما وقتی شرایط عوض می‌شود ما هم عوض می‌شویم. پیداست نتوانستیم در آن هیجان‌ها استفاده لازم را ببریم. یعنی شناگری را یاد نگرفتیم. وقتی آدم در یک استخری به عمق یک متر شنا می‌کند هنر نکرده، باید یک روزی بتواند در استخر 2 متری و بعد 3 متری و همین‌طور عمیق‌تر شنا کند. وقتی ما داریم دوچرخه‌سواری می‌کنیم و پدرمان دوچرخه را گرفته فکر می‌کنیم ما هستیم که دوچرخه را می‌رانیم، بعد که دوچرخه را رها می‌کنند، ما می‌افتیم و می‌فهمیم نه! ما نیستیم. در ماه رمضان انگار خدای متعال کنار این دوچرخه ما 2 چرخ کوچک کمکی گذاشته، آدم فکر می‌کند خبری هست. اگر استفاده نکرده باشیم نمی‌توانیم ادامه بدهیم، لذا در روایت داریم «افضل‌العمل ادومه و ان قل»؛ خیلی روان‌شناسانه گفتند برترین عمل عملی است که تداوم داشته باشد ولو کم باشد. یعنی استمرار خیلی مهم است. گویا می‌دانستند مشکل مومنان همین عدم استمرار است؛ هیجانی و مقطعی شور برداشتن. اینها هنر نیست، آبجوشی که در سماور دارد قل قل می‌کند به خاطر این است که گاز روشن است. گاز که خاموش می‌شود قل‌قل آن کم می‌شود و از جوش می‌افتد، کم‌کم ولرم و سرد و یخ می‌شود، اگر همین آب را در شرایط سرد قرار بدهند یخ می‌زند. مشکل تربیت ما همین است. جوشش درونی نیست. از بیرون مرتب کمک‌مان می‌کنند. وقتی از بیرون کمک می‌کنند باید کاری کنیم که جوشش درست بشود. دقیقاً مثل گیاهی که چون ریشه‌ای دارد باغبان به کمک می‌آید و آبیاری می‌کند، کود می‌دهد و کنار آن یک چوبی می‌گذارد که درست رشد کند. مراقبت‌هایی می‌کنند برای ابتدای کار که کلاغ‌ها و آفات آسیب نرساند اما خب وقتی درخت می‌شود دیگر خودش خودش را می‌کشاند. ما در فرآیند تربیت باید تبدیل به آن درخت شویم. درخت‌ها اگر از بیرون آب نرسد از اعماق زمین خودشان آب را می‌کشند. ریشه‌ها که در اعماق زمین می‌رود. «المومن کالجبل الراسخ لا تحرک الاواصف»؛ مومن مثل کوهی است که راسخ است. رسوخ یعنی فرو رفته؛ ریشه‌هایش در اعماق زمین است و توفان‌ها آن را تکان نمی‌دهد. باید به این مرحله برسیم و راهش هم همین ادامه دادن است. در دعای وداع ماه رمضان داریم «السلام علی الناصر نصر علی الشیطان»؛ سلام‌هایی که در دعای وداع است یعنی خداحافظ. چون عرب موقع مواجهه می‌گوید سلام، موقع خداحافظی هم می‌گوید سلام. در دعای وداع ماه رمضان حضرت امام سجاد مکررا می‌گویند سلام رمضان، یعنی خداحافظ رمضان. ویژگی‌هایی برای رمضان می‌گویند یکی‌اش هم این است که «ناصر نصر علی الشیطان»؛ تو یاور خوبی بودی علیه شیطان اما این یاور دیگر بعد از رمضان نیست. زاد و توشه‌ای که برداشتیم از ماه رمضان بعد باید مصرفش کنیم. شما وقتی به کویر می‌روید دیگر فروشگاه نیست، هیچ‌چیز نیست، هر چه همراهت بردی استفاده می‌کنی تا برسی به ایستگاه بعد. ایستگاه بعد عرفه است. باز در عرفه باید زاد و توشه برداریم. یک ایستگاه‌های کوچک بین راهی هم است مثل شب‌های جمعه اما نه به اندازه رمضان. پیشنهاد و راهکارهای شما برای حفظ این زاد و توشه‌ای که در ماه مبارک رمضان برداشته‌ایم، چیست؟ پیشنهاد من این است که لااقل کمی از آن دستاوردها را نگه داریم چون همه را نمی‌شود نگه داشت، بعضی‌ها نگه می‌دارند اما معمولاً نمی‌توانند. سنگ سنگین علامت نزدن است. پیشنهاد من این است که عهد ببندید 5 صفحه قرآن را از دست ندهید. یعنی یک چهارم یک جزء را. این کم را از دست ندهیم. خیلی‌ها سفره انداختند افطاری دادند، صدقه دادند و بالاخره این «کم» را داشته باشیم. یعنی بگوییم ما سعی می‌کنیم این کم را داشته باشیم. خیلی‌ها پا گذاشتند روی نفس‌شان رفتند خانه بعضی‌هایی که دلخوری داشتند. به برکت رمضان سفره‌هایی انداخته شد. این را ادامه بدهیم. نگذاریم باز کینه جدیدی ایجاد بشود، ناراحتی جدیدی ایجاد بشود. بعضی‌ها توانستند هرشب بروند حرم، بگوییم هفته‌ای یک بار را حرم می‌رویم. از هر ویژگی‌ از ویژگی‌های ماه رمضان را نگه دارند. مهم‌تر از همه توفیق نماز صبح اول وقت است که در رمضان میسر بود. کار سختی است! الان داریم می‌رویم به سمت سخت‌تر شدن. چون شب‌ها دارد کوتاه و روزها بلند می‌شود. واقعاً روزه تابستان و نماز صبح اول وقت جزء شاق‌ترین کارها است، بویژه در سبک زندگی الان. خدای متعال برای اجداد ما گفته «ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ»؛ اکثر بهشتی‌ها قدیمی‌ها هستند. در سوره واقعه خدا آدم‌ها را دسته‌بندی می‌کند. ثله یعنی جمع کثیری از قدیمی‌ها. آن عصری که تکنولوژی نبود بهشتی شدن آسان بود. چون اسباب مزاحم نبود. پدربزرگ من و شما با چی سرشان را گرم می‌کردند؟ هیچ! عصر می‌آمدند خانه برق که نبود، زیر نور چراغی که بود غذایی می‌خوردند و خوش و بشی و می‌خوابیدند. وقتی سر شب انسان می‌خوابد خود به خود صبح زود بلند می‌شود. یعنی اصلاً خواب سر شب اینطوری است. خواب سر شب عجیب است، از 12 شب فقط انرژی‌بخش است. شما همه حیوانات را نگاه کنید، همه حیوانات سر شب خواب هستند، جز این حیوان دوپا. برق را اختراع کرده است و این برق علیه‌اش شده است. ما نمی‌فهمیم از تکنولوژی چطور استفاده کنیم و الان جوری است که اگر شما هم بخواهید بخوابید دیگران نمی‌گذارند بخوابید! در دعای افتتاح داریم خدایا زمانه علیه ما شده... سخت شده دیگر... کار سخت است. یعنی همسایه نمی‌خوابد، بچه ما نمی‌خوابد. یکی از مصیبت‌های خودمان همین است دیگر... کاریش نمی‌شود کرد. نماز صبح اول وقت عادت نداریم. کارمان سخت است. برای جوان‌های‌مان سخت‌تر است، بویژه اگر جایی دعوت باشیم؛ این عروسی‌هایی که می‌خواهند یک پرس غذا بدهند 2 ساعت آدم را علاف می‌کنند. باید در ترافیک باشی و برمی‌گردی می‌شود یک و نیم، دو شب... خب! رفتی آنجا غذا نخوری یک جور بد می‌شود، غذا می‌خوری جور دیگری مساله به بار می‌آید. خدای متعال برای پیامبر اعظم و همه انبیا چندبار تکرار می‌کند که اینها بشر هستند، لذا الگوی «قل انما انا بشر مثلکم» یعنی مثل شما تشنه می‌شوم، گرسنه‌ می‌شوم، ازدواج می‌کنم، غذا می‌خورم. خب حالا پیامبر اگر دیر بخوابد، اگر غذای سنگین بخورد، آن پیامبر قدیم نیست. یعنی پیامبر هم پیامبری‌شان با یک فرمول‌هایی است که ما آن فرمول‌ها را رعایت نمی‌کنیم. فرمول است. البته اینکه گفتم آن پیامبر قبلی نیست، نه اینکه نیست، چون آن عشق و معرفت پیامبر سبب می‌شود به دام حیوانیت نغلتد. من دیدم افرادی را که ساعت 2 شب هم اگر بخوابند نماز شب‌شان ترک نمی‌شود. کشش‌ها فرق می‌کند اما ما جسم بر روح‌مان غلبه می‌کند. خب! حالا در ماه رمضان بالاخره مومنان 30 روز نماز صبح را اول وقت خواندند. خب! این عادت را از دست ندهیم و حالا خواهید دید که سخت است. در حقیقت هنر نیست که در ماه رمضان نماز اول وقت می‌خواندیم. شبیه بنده خدایی است که در زندان بود گفته بود من چند سال است نگاهم به نامحرم نیفتاده! ماه مبارک که تمام می‌شود آنجا مشخص می‌شود چقدر ذات و توشه برداشتیم. چقدر خودمان را ساختیم. جالب است بزرگان گفتند سحری را حتماً بخورید ولو آب... یعنی اصلاً سیستم را جوری تنظیم کردند که نماز صبح را اول وقت بتوانی بخوانی. پیامبر سحری‌شان را 12 شب نمی‌خوردند نزدیک اذان می‌خوردند. البته خیلی کم می‌خوردند. منتها ما نماز صبح‌هایی خواندیم که بلافاصله خوابیدیم. بین طلوعی نتوانستیم بیدار بمانیم. منظور از بین‌الطلوعین یعنی از اذان صبح تا زمانی که آفتاب طلوع می‌کند؟ بله! تا زمانی که آفتاب طلوع می‌کند. وقتی ما بین‌الطلوعین می‌خوابیم تا غروب دمغ هستیم آن وقتی که نمی‌خوابیم یک نشاطی است و در روایت داریم ارزاقی در بین‌الطلوعین توزیع می‌شود که کسانی که خواب هستند گیرشان نمی‌آید. پیداست که این ارزاق معنوی است، شاید مادی هم شامل آن باشد. ببینید! از این طرف به ما توصیه شده است که قبل از اذان برای نماز شب بیدار شویم. بعد از نماز صبح هم توصیه موکد شده که بین‌الطلوعین بیدار باشید. از طرفی احادیثی داریم که صبح زود بروید دنبال رزق و روزی و کسب‌وکار. یعنی ما از قبل اذان صبح تا شب دیگر نباید بخوابیم؟ آیا اینگونه زندگی‌مان مختل نمی‌شود؟ اولاً سبک زندگی نمی‌گذارد اینطور عمل کنیم. بنده خودم مدرسه علمیه دارم. کلاس‌ها را طوری تنظیم کرده‌ام که 11 تمام می‌شود. بچه‌ها 11 سریع می‌روند به خوابگاه، می‌بینید اصلاً پهلو به پهلو نمی‌کنند. همه خوابند. خواب قیلوله یک ربعش اندازه چند ساعت انرژی می‌دهد. می‌گویند هیتلر در جنگ جهانی خواب‌های یک دقیقه‌ای داشته است. او می‌خواسته دنیا را بگیرد، حالا ما می‌خواهیم بهشت را بگیریم؛ ارزش دارد. شما وقتی خسته باشید روی خاک یا روی سنگ هم خواب عمیق دارید. لذت‌بخش‌ترین خواب هم می‌شود. اگر کسی روزه گرفته باشد، گواراتر از نان و پنیر و سبزی چیزی برای او نیست. وقتی تشنه هستید بهترین نوشیدنی همین آب است. بشر اما وقتی خود اصل را چیز دیگری قرار می‌دهد اینگونه می‌شود دیگر. این را در در نامه 45 نهج‌البلاغه داریم. فرمود از اولیای خدا نمی‌خوابند، نمی‌خوابند، نمی‌خوابند تا خواب بر آنها غلبه می‌کند. بعد خواب که غلبه کرد، حضرت فرمود کف دستش می‌شود بالشت و زمین می‌شود تشک. چقدر خوب است که انسان برای خوابیدن فشار نیاورد تا طبیعی اتفاق بیفتد. خوش به حال کسانی که اهل مطالعه هستند، اهل ذکر هستند. با ذکر و فکر هر موقع خواب‌شان آمد می‌خوابند. می‌خواهم بگویم مدیریت ما این گونه نیست. در نهج‌البلاغه داریم که امیرالمومنین فرمود هر عمل تو تابع نماز باشد، خب! الان اینطوری نیست. خیلی‌ها که این سخنان را می‌شنوند ترغیب می‌شوند سبک زندگی خود را اینگونه تنظیم کنند، لذا فشار زیادی را بر خود تحمیل می‌کنند؛ به نظر شما این کار درست است؟ باید مراقب باشید که با خودتان کشتی نگیرید. نرم حرکت کنید. اینطور نباشد که نفرت بیاورد. در مسائل معنوی کشتی گرفتن به معنای فشار وارد کردن سر کمش توصیه شده، سر زیاد نه. یعنی چه؟ یعنی شما الان فرض کنید می‌خواهیم برویم باشگاه وزنه‌برداری. همین الان که نباید 100 کیلو برداریم. آن مربی وزنه‌برداری نگاه می‌کند ببیند ما چند کیلو می‌توانیم به صورت معمولی برداریم که دیگر فشاری هم وارد نشود. فرض بکنید 30 کیلو هم با یک ذره زور زدن برمی‌داریم. خب! می‌گوید آقا شما فعلاً 31 کیلو بردار. بعد از اینکه بدنت را گرم می‌کنی یک کیلو اضافه کن، کم‌کم 2 کیلو اضافه کن، کم‌کم 3 کیلو اضافه کن. یکی دیگر از توصیه‌هایی که به ما شده این است آنهایی که می‌توانند بعد از عید فطر 6 روز روزه بگیرند. یعنی خواستند عادتِ از بین نرود. بعد حالا راه‌حل امام رضا(ع) این است. خب! اگر کسی پیرمرد است نمی‌تواند روزه بگیرد باید به جای آن اطعام کند اگر می‌خواهد از ثواب روزه محروم نشود. یا مثلا گفته‌اند روزه دهر بگیرید. روزه دهر یعنی اینکه یک کار بکنید که همه روزگار روزه‌دار به حساب بیایید. چطور؟ فرمود اگر 3 روز در ماه روزه بگیرید خداوند متعال اثر یک ماه را می‌دهد. بر اساس آیه «من جاء بالحسنه فله عشراً امثالها»، اگر یکی یک حسنه داشته باشد خداوند 10 برابرش می‌کند. سه تا 10 می‌شود 30 تا. سلمان رضی‌الله عنه یک وقت ادعا کرد من همه سال را روزه هستم. گفتند دروغ می‌گوید ما دیدیم آب می‌خورد، گفت خود پیامبر گفتند 3 روز در ماه روزه بگیرید، گویی کل ماه را روزه گرفتید. امام رضا(ع) گفتند پنجشنبه اول ماه، چهارشنبه وسط ماه و پنجشنبه آخر ماه را روزه بگیریم. معمولاً خانم‌ها روزه بدهی دارند. خب! اگر خانم‌ها قضا دارند مردها همراهی ‌کنند که با همدیگر روضه را بگیرند. یکی از راه‌های حفظ دستاورد ماه رمضان این 3 روز روزه است که کم است و چقدر خوب است که گاهی آدم‌ها را تشویق کنید. از قرآن یک کمی نگه داریم و از روزه یک کمی نگه داریم. درباره قرآن خواندن یک نکته دیگر قابل توجه است. اگر واقعاً کسی 5 صفحه قرآن روزانه را نمی‌خواند حداقل یک صفحه را بخواند. چون خیلی وقت‌ها اگر کسی یک صفحه بخواند حیفش می‌آید صفحه بعد را نخواند. در جبهه هم اینطور بود. می‌گفتند کار سخت عملیات شکستن خط است، یعنی اگر در این خاکریز وسیعی که هست یک رخنه ایجاد شد دیگر پیشروی‌ها آسان می‌شود. اولش سخت است. این هم که در دعای ابوحمزه ثمالی داریم «وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ»؛ خدایا کسی که به سمت تو حرکت بکند راهش نزدیک است، یعنی می‌گوید آقا همین کندن و شروع حرکت سخت است. بنابراین همین که ما بتوانیم این نفس را قانع کنیم که می‌خواهیم قرآن بخوانیم ولو یک صفحه... اصلاً نصف صفحه... اصلاً یک آیه... گاهی نفس اصطلاحا حال می‌آید و همراهی می‌کند. البته گاهی هم همراهی نمی‌کند. زیارت حرم اهل بیت هم همین گونه است. شما هیچ موقع نگویید می‌خواهم بروم زیارت جامعه کبیره بخوانم، فقط بگویید می‌روم حرم امام رضا یک «السلام‌علیک یا علی‌بن‌ موسی‌الرضا» بگویم همین... اگر بروید حیف‌تان می‌آید که بیشتر استاده نکنید. می‌گویید این همه راه آمدم بگذار بیشتر استفاده کنم. اما خیلی وقت‌ها اگر واقعاً آدم کشش نداشت بیاید بیرون. خلاصه! هر کسی فکر کند در رمضان چه چیزی گیرش آمده است. از دست ندهد. نماز اول وقت صبح را از دست ندهد، ظهر را از دست ندهد. اگر کسی بتواند دیگران را هم راه بیندازد خیلی خوب است. اینکه شما در غیر ماه رمضان دیگران را وادار کنید به روضه و تشوق کنید این ثواب دیگری دارد. واقعاً دوران آخرالزمان بسیار سخت است. باید جمعی حرکت کنیم. جمعی! یعنی بال پرواز همدیگر بشویم. «و تعاونوا علی البر» کمک کنید. راهش چه هست. راهش همین است. برای نماز، برای روضه، تشوق کنیم همدیگر را، دعوت کنیم همدیگر را.

نظر شما