به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «مباحث اعتقادی نهج البلاغه» امشب ۱۰ فروردین در بخش نهج البلاغه در سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد. فاطمه اثنی عشری، استاد حوزه علمیه و پژوهشگر نهج البلاغه، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: ابتدا درباره تفاوت فاعل و بصیر بودن خداوند و انسان باید بگویم توجه به این مسئله از خطبه اول نهج البلاغه شروع شده است. فاعل بودن خداوند بدین معناست که خداوند وقتی فعلی را انجام میدهد بدون مرزِ زمان، این فعل انجام میشود و جا به جا هم نمیشود اما فعل بندگان، هم ابزار و هم جا به جایی میخواهد. یعنی انسان باید حرکت کند تا فعلی را انجام دهد اما خداوند نیاز به چنین حرکتی ندارد. همچنین ابزاری که انسان برای فعل خود نیاز دارد توسط خداوند ساخته شده است اما ابزارهایی که برای عمل در اختیار خداوند است توسط سازنده دیگری به وجود نیامده است چون خداوند واجب الوجود است.
تفاوت بصیرت خداوند و بصیرت انسان
وی ادامه داد: منظور از بصیر بودن خداوند، علم ذاتی خداوند به دیدنیها است قبل از اینکه آن دیدنیها خلق شده باشند اما بصیرت انسان به این است که دیدنیهایی که خلق شدهاند را بتواند با علم بَصَر یعنی چشمش ببیند و انسان بصیر کسی است که دیدنیها را به معنای تمام و همه جزئیات آن ببیند. چنین فردی دقیق، تیزبین و نکته سنج است. نکته دیگر اینکه علم بَصَریِ خداوند ازلی است اما علم انسان ازلی نیست.
اثنی عشری تصریح کرد: حضرت علی(ع) در نهج البلاغه فرموده است اگر بخواهید نعمتهای الهی را بشمارید هرگز توان شمارش همه این نعمتها را ندارید چون حتی در پلک زدنها و گردش چشمان و رطوبت دهان هم نعمتهای بسیاری وجود دارد. از سوی دیگر اگر انسان بتواند شُکری را به جا بیاورد بر آن شکر، شکری دیگر واجب میشود. امام سجاد(ع) به خوبی به اهمیت این شُکرها اشاره کردهاند. نکته دیگر درباره خلقت جهان است. خلق، عملی ارادی، ناگهانی و دفعی بوده است. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه اول نهج البلاغه به خلقت انسان اشاره کرده است. ایشان میفرماید خداوند هرچه را باید میآفرید دفعتاً و با یک فرمان آفرید. همچنین خداوند متضادهایی همانند سرد و گرم، مرگ و زندگی، آب و آتش را به گونهای در هم آمیخت که انگار اینها یکی هستند و همه این امور متضاد با هم مرتبط شده و بین آنها هماهنگی وجود دارد.
صفات مختلف خداوند
این پژوهشگر نهج البلاغه یادآور شد: حضرت علی(ع) میفرماید این موجوداتی که خداوند خلق کرده است دارای ابعاد ظاهری و باطنی هستند و در باطن خودشان غریزههایی دارند که وقتی به فعلیت برسند آثار متفاوتی را بر جای میگذارند. همچنین انسان دارای بعد ظاهری همانند شکل و شمایل خاص خودش است.
وی ادامه داد: صفات خداوند که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفتهاند صفات سلبیه، صفات اضافیه و صفات حقیقیه هستند. صفات سلبیه، همان صفاتی هستند که از سلب شریک شناخته میشوند و نقص و کاستی را از خداوند سلب میکنند مثلاً احدیت خداوند از جمله این صفات است. صفات اضافیه، صفاتی مانند خالقیت، مرزوقیت، عالمیت و قادریت و امثالهم هستند که به غیر ذات متعلق میشوند. صفت اضافی خداوند در واقع آن صفاتی هستند که از صفات حقیقی انتزاع میشود، ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیستند. صفات حقیقیه نیز صفاتی هستند که ذات خداوند متعال بدون لحاظ نسبت و اضافه به غیر ذات، به آنها متصف میشود. اما در حقیقت همه صفات خداوند صفات سلبیه هستند یعنی نمیتوانیم همه صفات الهی را بشناسیم مگر اینکه باید آن صفت را از غیر خدا سلب کنیم.
اهداف نگارش کتاب «چشمهسار نماز»
پژوهشگر نهج البلاغه تأکید کرد: برای اینکه صفات خداوند را به خوبی بشناسیم باید به ضد آنها هم توجه کنیم چون در این صورت بهخوبی به جایگاه این صفات در خداوند پی میبریم. پس اخلاص این است که جز خدا نبینیم و غیر از قدرت خداوند چیزی را حاکم بر زندگی و شأن و شخصیت خودمان قرار ندهیم. همچنین همیشه در کارها بررسی کنیم که اگر کمتر یا بیشتر از این باشد خدا چه میگوید اما اینکه توجه کنیم مردم چه میگویند، این همان جنود جهل است.
وی در پایان درباره محتوای کتاب «چشمهسار نماز» گفت: باید بگویم این کتاب در حقیقت توجه به آثاری است که بر اهل نماز ظاهر میشود. کسی که اهل نماز باشد خصوصیاتی در وی پدیدار میشود و هرچه در نماز عمیقتر شویم همه چیز به همان اندازه برای ما مکشوف است وگرنه حتی اگر پیرو نماز باشیم ولی در آن عمیق نباشیم فقط اجازه قدم زدن در ساحل قرآن یا نهج البلاغه را پیدا میکنیم و دیگر دریادل نمیشویم و از گوهرهای این دریا صید نمیکنیم. لذا در کتاب «چشمهسار نماز» مباحث تفسیری و عبادی متعددی مطرح شده است.
انتهای پیام
نظر شما