شناسهٔ خبر: 65885647 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

استر، مردخای و هامان چه کسانی بوده اند؟ | روایت های مختلف: پوریم از قتل عام تا سپاس

صاحب‌خبر - داستان های مختلفی درباره خشایارشا یا یک شاه دیگر (اخشورش) ، دختری به نام استر و شخصی به نام مردخای مطرح می شود، همچنین نامی از سرداری به نام هامان برده می شود که در تمام آنها یک چیز مشترک است آنکه استر و مردخای یهودی بوده اند. در ویکی پدیا آمده است: گورستان استر و مردخوای (به عبری: קבר אסתר ומרדכי) بقعه‌ای یهودی است که در مرکز شهر همدان، ابتدای خیابان دکتر شریعتی قرار دارد. بنا بر سنت یهودی ایرانی، این بقعه مدفن اِستِر و مُردُخای است. این سنت مورد پشتیبانی یهودیان خارج از ایران قرار ندارد و در هیچ‌یک از تلمودهای بابلی یا اورشلیمی ظاهر نشده‌است. اولین منبع یهودی در خصوص این بقعه‌ها بنیامین تطیلی است که در سال ۱۰۶۷ میلادی از همدان بازدید کرد. به گفته او، در همدان که اِستِر و مُردُخای در آن در برابر یک کنیسه دفن شده بودند ۵۰۰۰۰ یهودی زندگی می‌کردند. شاهین نخستین منبع سنت یهودی ایرانی، رویاهای اِستِر و مُردُخای و رفتنشان به همدان که در آنجا درون کنیسه ابتدا مُردُخای و سپس یک ساعت بعد اِستِر درگذشتند را روایت می‌کند.[۱] این بقعه جزء مهم‌ترین زیارتگاه‌های یهودیان ایران و جهان است. این مقبره جزء آثار میراث فرهنگی ایران ثبت شده‌است. وجود این زیارتگاه، عامل مهمی در شکل‌گیری و تداوم حضور جامعه یهودی در همدان بوده‌است. محل مشهور به قبر «اِستِر» گور ملکه «سوسن»(Suzan) است که محله یهودی‌نشین همدان است در دربار شاه اخشورش (به روایتی خشایارشا)، پادشاه هخامنشی که بر ۱۲۷ استان فرمان می‌راند، مهمانی برگزار شد و شاه در حالت مستی ،ملکه وشتی را فراخواند در میهمانی حاضر شود و زیبایی خود را به میهمانان نشان دهد. از آنجا که زنان ایرانی به عفت شهره بوده و برای آن بسیار اهمیت قائل‌اند ملکه از این کار سر باز زد، و شاه با مشاوره مردخای، تصمیم گرفت که او را عزل کند و بکشد و شخص دیگری را جای او بنشاند. در جستجو برای یافتن دختری بجای ملکه، دختران زیباروی باکره به قصر برای گلچین شدن آورده شدند. یکی از این دختران، هدسه، یا همان استر، دختر یتیم از نسل تبعیدشدگان یهودیّه که به عنوان ملکه برگزیده شد. طبق آموزش پسرعمویش (مردخای) او هیچ سخنی از تبارش نگفت. در این داستان ذکر می‌شود که مردخای توطئه‌ای را که دو تن از خواجه سرایان ضد شاه ترتیب داده بوده‌اند کشف می‌کند و همین موضوع بعدها باعث ترفیع وی به مشاور شاه می‌شود تاریخچه مذهب ((یهود)) از مدارا و حسن سلوک شاهان اوایل عصر «ساسانی» استفاده کرده و از خود چند اثر کهنه باقی گذاشته بود که از همه معروفتر مقبره‌ای است در «همدان» که عموماً آن را مزار «استر» (Esther، ملکه یهودی پادشاه هخامنشی) می‌نامند. این بنا عبارت است از یک عمارت ساده که اگر محیط عادی آن نبود، وضع عمومی آن بسیار جالب و مؤثرتر بود. این بنا را تاکنون چند بار بازسازی و تعمیر کرده‌اند. قدیمی‌ترین آن تعمیرات در یک مقبره زیرزمینی است که در مدخل روبروی قبه طاق وجود دارد و دو ضریح خالی چوبی نیز دارد که یکی از آن‌ها خیلی قدیمی و به دوره سلطنت مغول در ایران مربوط است. ضریح دومی را می‌گویند که تقلیدی نوین است از اصل کهنه آن که آن ضریح کهنه را فروخته و به جای آن این چهارچوب جدید را گذارده‌اند. مادر و برادر که هر دو ملقب به جمال الدوله بوده‌اند، یکی از آن‌ها وزیر مالیه سلطان مغول، «ارغون خان» بوده که این ضریح‌ها را از نو ساخته‌است و گوید آن را در سال ۱۶۰۲ اسکندری برابر با ۱۲۹۱ میلادی بنا کرده‌است. صد سال قبل از آن تاریخ همین گور را سیاح بزرگ یهودی موسوم به «بنیامین تودلانی» (Benyamin-Tudela) در سیاحتنامه خود ذکر می‌کند و از آنجا معلوم می‌شود که ۱۵۰۰ سال بعد از استر، مردم معتقد بودهاند که آن ملکه را در همین نقطه دفن کردهاند. بانی ساخت صندوق بر بالای دیوار مقبره نیز، کتیبه‌ای به زبان عبری و به صورت برجسته گچ بری شده‌است. خطوط عبری روی صندوق استر، و گچ بری‌های برجسته، متعلق به قرون هشتم و نهم هجری می‌باشند. در مورد هویت مدفونین این بقعه، تاکنون نظرات متفاوتی داده شده‌است، اما روایت مشهورتر، که با روایت مورخین یونانی و روایت تورات در مورد سرگذشت استر و مردخای تطبیق دارد، به شرح زیر است. خشایارشا با دختری از یهود به نام استر، که خواهرزاده یکی از درباریان یعنی مردخای بود، ازدواج کرد (دختر عموی او استر نام داشت). به این ترتیب یهودیان در دربار خشایارشاه نفوذ زیادی پیدا کردند. در این بین، شخصی به نام‌هامان که او نیز از درباریان با نفوذ و پرقدرت بود، نسبت به نفوذ روزافزون یهودیان بیمناک بود و از این رو فرمان قتل مردخای را از خشایارشا گرفت. اما مردخای به وسیله استر همسر خشایارشا، درخواست پس گرفت و ابطال دستور را کردند. اما پادشاه ایران حکم خود را غیرقابل ابطال دانست؛ و گفت که برگشت دادنی نیست. و به جای آن حکم جدیدی صادر کردند که براساس آن دفاع از جان که تا آن زمان بر اساس حکم قبلی پادشاه غیرقانونی قلم داد می‌شد اکنون قانونی بود. بدین ترتیب خشایارشا به یهودیانی که در هر شهری بودند، اجازه داد که جمع شوند و از جان خود دفاع نمایند. تهدید به تخریب مقبره استر گروهی از افرادی که رسانه‌های دولتی ایران، «دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان» خوانده‌اند، در تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با تجمع در مقبره استر و مردخای تهدید کردند که در صورت صدمه‌خوردن به مسجدالاقصی توسط باستان‌شناسان اسرائیلی، زیارت‌گاه یهودیان ایران را ویران خواهند کرد. پس از این واقعه از تابلوی سردر این بقعه نام زیارتگاه برداشته شد. یک دهه بعد از این تهدید، رئیس «اتحادیه ضد افترا» از آتش کشیده‌شدن مقبره «استر و مردخای» در همدان خبر داد./ ویکی پدیا مردخای پسر یائیر پسر شمعی پسر قیش از طایفه بنیامین بود که همراه با یکنیا، پادشاه یهودیه در سال ۵۹۷ قبل از میلاد، اورشلیم را ترک گفته بود. مردخای در تختگاه شوش اقامت گزید و دختر عمویش هَدَسه را که پدرش ابیحایل را از دست داده بود؛ به فرزندخواندگی پذیرفت. پس از خلع وشتی همسر اخشورش از مقامش، مردخای هدسه یا استر را به زنی به پادشاه داد و از دخترعمویش خواست که هویت یهودی خود را نزد پادشاه آشکار نکند.هنگامی که بیثان و تیرش تصمیم به قتل اخشورش گرفتند، مردخای از ماجرا اطلاع یافت و آن را به استر اطلاع داد؛ استر نیز ماجرا را به اسم مردخای به پادشاه اطلاع داد. با به دار آویخته شدن بیثان و تیرش، مردخای مسؤولیت مهمی در شاهنشاهی ایران برعهده گرفت و نامش در کتاب تاریخ پادشاه نوشته شد. وقتی اخشورش‌هامان پسر همداتای اجاجی را به نخست‌وزیری برگزید، مردخای که یهودی بود از سجده کردن به شاه طبق قوانین حکومتی امتناع کرد. این کار مردخای، هامان را نسبت به یهودیان بدبین کرد؛ به‌طوری‌که پادشاه را برای قتل تمام مرخای راضی کرد. وقتی مردخای از فرمان‌هامان آگاه شد با لباس مندرس به قصر پادشاه آمد و از ملکه استر درخواست میانجیگری کرد. با میانجیگری استر، مردخای به مقام والایی رسید وهامان اعدام شد. هر چند در عهد عتیق به پیامبری مردخای اشاره‌ای نرفته‌است، در تلمود او پیامبری دانسته شده‌است که در سال دوم پادشاهی داریوش به نبوت رسید. احتمال می‌رود زمانی که گزارش‌های کتاب استر روی داد، مردخای ۵۰ ساله بوده باشد. بقعه منسوب به استر و مردخای در شهر همدان ایران واقع است. این نام در نامه‌هایی به خط آرامی دیده می‌شود، اما از آن مهم‌تر پدیدار شدن نام مردوکا (Marduka) در لوحی متعلق به بورسیپا در بین‌النهرین است. این لوح نخستین بار به سال ۱۹۰۴ میلادی در مجموعهٔ امهرست انگلستان مورد توجه قرار گرفت، اما آرتور انگلند در سال ۱۹۴۲ میلادی پس از فروش آن به موزهٔ برلین منتشرش کرد. مردوکا به عنوان سیپیر (Sipir) (حسابدار) در فهرست آمده‌است که در سال‌های پایان پادشاهی داریوش بزرگ یا اوایل پادشاهی خشایارشا به مأموریت بازرسی از شوش اشتغال داشت. به اعتقاد راسخ آنگند: «بسیار نامحتمل است که دو نفر با نام مردوکا در منصب‌های عالی در شوش بوده باشند؛ بنابراین او نتیجه گرفته‌است که این شخص کسی جز عموی استر نیست.]افراد بسیاری این نتیجه را پذیرفته‌اند. به نظر گوردیس، «این قوی‌ترین حمایتی است که تاکنون از شخصیت تاریخی کتاب استر به عمل آمده‌است». / ویکی پدیا هامان ((به عبری: המן האגגי)، به معنی «شکوهمند») (به انگلیسی: Haman) شخصیتی در کتاب استر در عهد عتیق است. او پسر همداتای اجاجی و وزیر اَخْشُورُش[۱] (احتمالا خشایارشا[۲])پادشاه ایران بود. از آنجایی که اجاج لقب شاهان عمالیقی بود، علمای یهودی تصور کرده‌اند که هامان از نسل خاندان سلطنتی عمالیقی باشد، و او یا پدرش به صورت اسیر وارد سرزمین پارس شده باشد. سجده نکردن مردخای در برابر او، باعث بدبینی او به یهودیان شد. وی توانست رضایت اَخْشُورُش را برای قتل یهودیان جلب کند.[۳] ملکه استر، که همسر پادشاه و یهودی[۴] بود، پادرمیانی کرده، نقشهٔ هامان خنثی شد و در نهایت، هامان به دستور پادشاه اعدام شد. یهودیان سالروز اعدام هامان را (براساس کتاب داستانی استر) در عید پوریم جشن می‌گیرند. ابهام در مورد کتاب استر هامان طلب بخشش از استر اثر رامبراند استر در حال تقبیح هامان اثر ارنست نورماند دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم می‌نویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سؤال است. در مورد جشن پوریم نیز هر چند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناخته‌است. در این دانشنامه در هنگام بررسی تأثیرات تمدن ایران زمین بر یهودیت چنین آمده‌است که ماجرای پوریم از کتاب استر در واقع یکی از قصه‌های ایرانی در مورد زیرکی و خدعه‌های شهبانوهای ایرانی در درون اندرونی‌های پادشاهان و خود عید پوریم نیز به نوعی اقتباس یهودیان از عید نوروز است. به گفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس دانشگاه آکسفورد، اگرچه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی می‌پندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان است. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگویی حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته‌است. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال در ذهن مخاطب مطرح می‌شود از جمله: «چه کسی این کتاب را نوشته؟ قصدش از نگارش این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیده‌است؟ مخاطب این کتاب چه کسی بوده؟ از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل می‌شود؟» شائول شاکد، استاد دانشگاه عبری اورشلیم اعتقاد دارد در نوشتار مربوط به پوریم در دانشنامه ایرانیکا، گواهی بر صحت این داستان از دیدگاه تاریخی وجود ندارد و معمولاً در مورد واقعیت تاریخی داستان با شک و تردید نگریسته می‌شود. نظریه‌هایی وجود دارد که داستان بر مبنای اساطیر ایلامی یا بابلی است. هرچند چنین نظری را نمی‌توان با اطمینان پذیرفت. این کتاب را بیشتر می‌توان نمونه‌ای از ژانر مشهور دسیسه‌های درون دربار و نجات یافتن‌های معجزه‌آسا نامید. به گفته مک‌کولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباه و تناقض‌هایی است که باید به عنوان یک افسانه تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشایارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اُتانس بوده درحالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست. طبق دانشنامه ایرانیکا، کتاب استر یک رمان تاریخی است که سرنوشت یهودیان تبعیدی را در قرن پنجم پیش از میلاد تحت حاکمیت اخشورش (یعنی خشایارشا) روایت می‌کند. موضوع رمان در دربار هخامنشی در شهر شوش رخ می‌دهد. نویسنده آشنایی خوبی با نقشه‌‌برداری شهر و نقل نام‌های پارسی (مموکن،…)، ایلامی (هامان)، و بابلی (مردخای) دارد. وشتی، زن خشایارشا، از دستور شوهر برای حضور در برابر مهمانان سرپیچی می‌کند و در نتیجه، از مقام ملکه‌ای خویش خلع می‌شود و استر یهودی، دختر برادر مردخای، جایش را می‌گیرد. مردخای بر طبق رمان، در بابل توسط نبودکدنضر (کسی که بیش از ۱۰۰ سال پیش از خشایارشا زیست) به اسارت گرفته می‌شود. گرچه به نظر می‌رسد این رمان ٫ در قرن دوم پیش از میلاد رخ داده و کمی جزئیات تاریخی دارد، در قسمت مختلفی روایت‌های مورد اطمینان ارائه می‌کند: جزئیات نحوه زندگی دربار سلطنتی و کارایی روحانیون و توصیف سنت‌های پارسی که در کتاب استر آمده، توسط منابع مستقل تأیید شده‌است. تاریخچه یهودیت کمبریج می‌نویسد نویسنده کتاب استر ممکن است نام‌های ایرانی یا ایلامی برای کتابش را می‌دانسته ولی نشان داده نشده که نویسنده اطلاعات دست اولی راجع به وضعیت جغرافیایی قصر در شوش یا فضای حاکم در دربار ایران داشته‌است. اگر چه تاریخی بودن کتاب به دلیل وجود غیر محتملات زیر سؤال می‌رود ولی افسانه بودن داستان به معنی این نیست که از داخل خلأ زاده شده‌است. بدون شک داستان بر پایه اتفاقی تاریخی که در شوش افتاده بنا شده‌است، هرچند تشخیص ماهیت این اتفاق سخت می‌باشد. همچنین عید پوریم قبل از نگارش کتاب استر جشن گرفته می‌شده و این داستان سعی در توجیه این جشن کرده‌است. امرداد نیوز پایگاه خبری زردشتیان نوشت: هر ساله در نزدیکی آیین سیزده‌بدر، فضای مجازی از داستانی شگفت‌انگیز انباشته می‌شود. آن داستان می‌گوید که سیزده‌بدر یادبود بلایی است که از سوی یهودیان بر سر ایرانیان آمده است و آن روزی است که یهودیان در زمان هخامنشیان بسیاری از ایرانیان را از خرد و کلان از دم تیغ گذارندند و تا به امروز هرساله در سالگرد آن ایرانی‌کشی جشنی برپامی‌سازند و نام آن جشن پوریم است! نخست ببینیم این داستان از کجا آمده است؟ سال‌ها پیش مردی می‌زیست که پیشتر از هموندان حزب توده بود و سپس خود توده‌ای‌ها هم زشت‌کاری‌های او را تاب نیاورده و از حزبشان بیرونش راندند. آن مرد پس از آن به هر دری زد تا نام و آوازه‌ای بیابد، ولی چون آن گوهری را که باید در خود نداشت، راه برادر حاتم طایی را برای نام‌آوری برگزید و این‌بار توانست از خود نام و اثری در تاریخ برجای گذارد! یکی از این اثرها همین اختراع پیوند میان سیزده‌بدر ایرانی و جشن پوریم یهودیان است! البته تنها برساخت او این پیوند نبود، همان‌گونه که می‌دانیم او به هر چه در تاریخ ایران ستایشی از آن شده باشد تاخت، کورش بزرگ را اسلاوی بیگانه خواند که مزدور یهودیان بوده است، ساخت تخت جمشید را به روزگار رضاشاه و به دستور یهودیان دانست و تا آنجا پیش‌رفت که از ستیز با سعدی و امیرکبیر و دیگران هم فروگذار نکرد. او کام‌یابی نمی‌یافت اگر کتاب‌هایش را آزادنه نشر نمی‌کردند و دست‌های پنهان زمینه‌های انباشتن کتاب‌خانه‌های دانشگاه‌ها و دیگر مرکزهای فرهنگی را با این نوشته‌های ایران‌ستیزانه و نابخردانه فراهم نمی‌آوردند و … سرانجام آن مرد مُرد و امروزه نوشته‌هایش نمونه اندیشه‌های ایران‌ستیزانه یک نادان کم‌سواد دانسته می‌شود. ولی گروهی دست از یکی از گفته‌های او برنمی‌داردند و آن هم پیوند دادن پوریم با ایرانی‌کشی است. ولی پوریم چیست؟ در زبان عبری، که زبان دینی یهودیان است، پوریم به چم (:معنای) پیمان‌هاست. برپایه‌ی این داستان، استر دختر رهبر یهودیان ایران، مردخای، به همسری اخشوورش پادشاه ایران درمی‌آید. استر نامی ایرانی است به چم (:معنای) ستاره. ولی ما در تاریخمان پادشاهی به نام اخشوورش نداریم، با اینکه این نام آشکارا ایرانی است. اخشوورش رایزنی دارد به نام هامان که این هامان به یهودیان رشک می‌ورزد و آن‌اندازه در گوش پادشاه می‌خواند تا پادشاه به کشتار همه‌ی یهودیان خرسندی می‌دهد و بر این پیمان می‌نهند که در روز سیزده آذار (آذار یکی از ماه‌های عبری است و برابر با اسفندماه ایرانی است) این کشتار را بیاغازند. استر از داستان آگاه می‌شود و پادشاه اخشوورش را نه تنها از این فرمان پشیمان می‌کند، بلکه زمینه برای کشتار هامان و کسانش در همان‌روز سیزده آذار را فراهم می‌سازد. بدین‌سان خطر از سر یهودیان دور شده و ایشان هرسال برای سپاس از درگاه خداوند روزهای ۱۴ تا ۱۵ آذار را جشن می‌گیرند. چنین رویدادی در هیچ‌کجای تاریخ ایران، چه از سوی ایرانیان و چه بیگانگان، آورده نشده است. زمان این رویداد آشکار نیست. اخشوورش پادشاهی نمادین است. با این همه آن نویسنده ایران‌ستیز این داستان نمادین را گرفته و کشتار نزدیکان هامان را به همه‌ی ایرانیان دگرگون کرده است! و سپس سیزده آذار را به سیزده‌بدر چسبانده، لابد به دلیل شماره‌ی سیزده در هر دو آیین! ولی این‌که این داستان چه ریشه‌ای دارد، برخی پژوهشگران این داستان را در بُن کنعانی دانسته‌اند که به استوره‌های یهودی وارد شده است و پاره‌ای آن را استوره‌ای در پیوند با روزگار باشندگی عبرانی‌ها در همسایگی مصریان انگاشته‌اند. ولی ایرانیان چرا سوژه‌ی این داستان‌اند؟ دارمستتر، ایران‌شناس نامدار فرانسوی، که خود یهودی هم بود، سبک داستان استر و مردخای را سبکی همانند داستان‌های روزگار ساسانی می‌داند که در آن عنصرهای تاریخی و استوره‌ای در هم می‌آمیزند. به‌دیگرسخن این داستان در زمانی که ایران پناه‌گاه یهودیانی بوده که کُنج آرامش خود را در زیر سایه‌ی شکوه ساسانیان یافته بودند، به ریخت کنونی درآمده است. به باور دارمستتر این داستان یک بازسازی از پیوند زناشویی میان یزدگرد با شوشندخت بوده است، زیرا هم شوشندخت و هم استر هر دو دختران رهبران یهودیان بوده‌اند. نغز آن‌که در زمان برگزاری آیین پوریم، پادشاهان ایران گاه از این آیین دیدار می‌کرده و به یهودیان شادباش‌هایی می‌داده و آنها را نوازش می‌کرده‌اند. پس اگر بخواهیم مانند آن نویسنده‌ی ایران‌ستیز بیندیشیم و پوریم و سیزده‌بدر را هم‌بسته بدانیم، به این نتیجه می‌رسیم که ایرانیان در دوره‌ی باستان از یهودیان به دلیل ایرانی‌کشی سپاس‌گزاری می‌کرده‌اند! به راستی که برای نادانی مرزی نیست. ولی درباره‌ی این‌که خود سیزده‌بدر از کجا آمده، باید در نوشتاری دیگر بدان پرداخته شود. خبرگزاری اصولگرای فارس به نقل از روزنامه وطن امروز نزدیک به بذرپاش نوشت: * هامان که بود؟ بنابر اسناد تاریخی، هامان وزیر اعظم خشایارشاه و صاحب نفوذ بسیاری در دربار بوده است. برخی مورخان معتقدند نام وزیر اعظم خشایارشاه «هامان» نبوده بلکه الیگارشی یهود در نقل تحریف‌گونه تاریخ آن دوره به جهت مشابهت‌سازی با «هامان» وزیر فرعون از او با این نام در متون خود یاد کرده‌اند. در کتاب «استر» عهد قدیم او شخصیتی بسیار منفی و شرور نمایانده شده است که قصد داشته یهودیان ایران را قتل‌عام کند. اما این روایت از کجا نشأت گرفته است؟ در دوران مورد اشاره که با سده پنجم پیش از میلاد انطباق دارد، گروهی از اشراف یهود تکاپوی شگفت‌آوری در ایران داشته‌اند. چنانکه در دربار خشایارشاه نیز توطئه‌ای را رقم زدند که در نهایت به کشتار ده‌ها هزار ایرانی به همراه هامان و 10 پسرش انجامید. در جریان جشنی طولانی چند تن از یهودیان که در دربار نفوذ داده شده بودند، از خشایارشاه که در حال مستی بود خواستند تا دستور دهد همسرش، ملکه «وشتی» عریان در مقابل درباریان و سربازان ظاهر شود و این طرح‌ریزی با آگاهی از روحیات ملکه ایران که زنی اصیل بود صورت گرفت. خشایارشاه در همان حال به این توصیه کینه‌توزانه پیرامون خود تن داد و دستوری احمقانه صادر کرد که ملکه از اجرای آن سر باز زد و بدین شکل خشایار، «وشتی» را به تیغ جلاد سپرد. در آن برهه «مردخای» که پیشوای الیگارشی یهود در ایران بوده است، در دربار خشایارشاه سمتی دیوانی و مهم داشت و عوامل او در سراسر ایران تحرکات مخرب بسیاری داشتند. از جمله اینکه از دادن مالیات استنکاف می‌ورزیدند و در هر منطقه‌ای مخالفان خود را به شیوه‌های گوناگون از میدان به در می‌کردند. چنین رفتارهای جامعه‌ستیزانه‌ای «هامان» وزیر خشایارشاه را به ستوه آورده بود. این رفتار توطئه‌آمیز، هامان را به مقابله با مردخای و تلاش برای کاهش نفوذ او در دربار مصمم کرده بود. * استر، همسر خشایار می‌شود پس از کشته شدن ملکه با توطئه «مردخای»، او برادرزاده خود استر را به دربار آورد و بی‌آنکه کسی از نسبت این دو آگاه باشد، استر در میان زنان دربار جای گرفت و با دلربایی از شاه توانست به سرعت به ملکه ایران تبدیل شود. این همه در حالی بود که کسی از یهودی بودن او آگاهی نداشت. بدین ترتیب توطئه‌ای مهیب که در حال شکل‌گیری بود، در قدم نخست با مهارت تمام به اجرا درآمد. * نخبگان و پارسایان ایران علیه کانون توطئه چنانچه گفته شد افکار عمومی ایرانیان به سبب رفتارهای قدرت‌طلبانه باند مردخای موضعی بشدت منفی علیه آنان داشت و مطالبه‌ای عمومی برای محدود کردن مجازات آنان شکل گرفته بود. براساس روایات تاریخی، بزرگان، نخبگان و سرداران مناطق مختلف ایران مصرانه از دولت مرکزی توقع داشتند تا برخوردی قاطع با توطئه‌گران انجام دهد. بدین ترتیب رشته‌ای محکم از دل کوچک‌ترین شهرها تا وزیر خشایارشاه شکل می‌گیرد و هامان مصمم می‌شود که محافل و گروه‌های توطئه‌گر یهود را از دربار اخراج کند و مجرمان آنان را به مجازات برساند. بزرگان و سرداران ایرانی در این زمان در انتظار رسیدن دستور برای اجرای عدالت هستند. * آغاز مأموریت استر استر که با حیله ملکه ایران شده بود، از قصد هامان برای برخورد با کانون‌های توطئه‌گر آگاه می‌شود و با همکاری عموی خود، مردخای، با توطئه‌چینی و بدگویی از هامان نزد خشایارشاه او را از سمت خود برکنار می‌کند. با اصرار استر، مردخای وزیر می‌شود. دیگر کسی مانع اجرای توطئه اصلی الیگارشی یهود در ایران نیست. فاجعه آغاز می‌شود. * قتل هامان و سرداران ایران هامان، وزیر دشمن‌ستیز خشایار برکنار شده است اما همچنان برنامه‌ای عمومی برای مقابله با کانون‌های توطئه‌گر یهود در سراسر ایران در انتظار اجراست. در فاصله چند روز مانده به عملی شدن طرح سرداران و بزرگان ایرانی، استر و مردخای که اکنون بسیار به خشایار نزدیک شده بودند، در محفلی خصوصی با خوراندن شراب بسیار به شاه، حکم قتل هامان و دیگر سرداران ایران را در حال مستی به امضای او می‌رسانند. هامان به همراه 10 پسرش بدون درنگ در شوش به دار آویخته شدند و یهودیان کینه‌توز دربار که میدان تاختن را بسیار فراخ یافته بودند، از شاه برای کشتن همه مخالفان خود در سراسر ایران 3روز مهلت می‌گیرند. * هولوکاست ایرانی قتل‌عام بزرگان و سرداران ایرانی آغاز می‌شود و توطئه‌گران در هر شهر مخالفان خود را از دم تیغ می‌گذرانند. توصیف قساوت‌آمیز «کتاب استر» عهد عتیق از کشتار نخبگان و پارسایان ایرانی به دست این میهمانان نورسیده حیرت‌انگیز است: «و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند… ترس ایشان بر همه قوم‌ها مستولی شده بود و جمیع رؤسای ولایت‌ها و امیران و والیان و عاملان پادشاه، یهودیان را اعانت کردند، زیرا ترس مردخای بر ایشان مستولی شده بود… پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده، کشتند و هلاک کردند و با ایشان هر چه خواستند به عمل آوردند. یهودیان در دارالسلطنه شوش 500 نفر را به قتل رسانیده و هلاک کردند… 10 پسر هامان بن همدانای، دشمن یهود را کشتند… و جسد آنان را در شوش به دار آویختند… در روز چهاردهم ماه آذار نیز جمع شده، 300 نفر را در شوش کشتند… و سایر یهودیانی که در ولایت‌های پادشاه بودند… 77 هزار نفر از مبغضان خویش را کشته بودند… در روز چهاردهم ماه آرامی یافتند و آن روز را روز بزم و شادمانی نگاه داشتند…» هرچند روایت کتاب «استر» کشتار 77 هزار ایرانی است اما برخی منابع تاریخی تا چند برابر این تعداد را نیز نقل کرده‌اند. آیا این واقعه دردناک برای یدک کشیدن نام هولوکاست شایسته‌تر نیست؟! * جشن پوریم و سیزده بدر چنانچه گفته شد، کشتار مخالفان الیگارشی یهود در ایران در روزهای 13 و 14 از ماه آذار (اولین ماه سال – فروردین) صورت گرفته است. بسیاری از متون تاریخی اعتقاد به نحس بودن روز 13 فروردین در میان ایرانیان و نیز خروج از شهرها را با آن واقعه شوم مرتبط می‌دانند که مردم با اطلاع از آغاز کشتار برای حفظ جان خود از شهرها خارج شدند و این بیرون رفتن مردم از خانه‌ها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است. هم اکنون نیز همزمان با سیزده‌بدر ایرانیان، یهودیان سراسر جهان که روایت تحریف‌شده‌ای از آن واقعه به خوردشان داده شده است به شکرانه پیروزی بزرگ خود در کشتار مخالفان، جشن مفصلی برگزار می‌کنند که به «جشن پوریم» شهرت یافته است. در این روز صهیونیست‌ها تا حد جنون شراب می‌نوشند و بدمستی یکی از سنت‌های آنان در این روز است. اوج این جشن‌ها در سرزمین‌های اشغالی فلسطین است و خاخام‌های صهیونیست در نوشیدن مشروبات و رقص و پایکوبی با یکدیگر رقابت می‌کنند. در آموزه‌های تلمود به صراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی در این روز توصیه شده است: «در روز پوریم هر فرد یهودی مکلف است به حدی شراب بنوشد که تفاوت میان «نفرین بر هامان» و «درود بر مردخای» را تشخیص ندهند.»! نوشیدن خون یا نوشیدنی به رنگ خون به عنوان نمادی از کینه یهودیان صهیونیست نسبت به ایرانیان از دیگر رسوم آنان در این جشن است. یکی دیگر از سنت‌های مرسوم در این روز به آتش کشیدن نمادین هامان و نیز پختن نوعی شیرینی به نام «گوش هامان» است. * اما سواد تاریخی دکتر ظریف! در این میان فقد بضاعت تاریخی دکتر ظریف نیز قابل شماتت است که در مصاحبه با شبکه NBC و در مقام گوشزد به نتانیاهو به غلط گفت: «جای تأسف است که تعصب به اندازه‌ای رسیده که اتهاماتی علیه کشوری مطرح می‌شود که سه بار در تاریخ یهودیان را نجات داده است؛ یک مرتبه در دوران نخست‌وزیری هامان که سعی داشت یهودیان را بکشد و پادشاه ایران یهودیان را نجات داد و بار دیگر در دوران کوروش کبیر و دفعه سوم در دوران جنگ جهانی دوم بود که ایران به نجات یهودیان رفت». این در حالی است که هامان یک ایرانی بود که در کانون جاه‌طلبی و دسیسه استر و مردخای، خود و قبیله‌اش در کنار 77000 ایرانی دیگر کشته شدند. * ارجاع احمقانه تاریخی نتانیاهو اشاره نتانیاهو به این واقعه تاریخی در کنگره از سوی بسیاری از دوستان و همراهان همیشگی اسرائیل نیز مورد نقد قرار گرفت. تحلیلگران بسیاری از رسانه‌های غربی در صحت روایت نتانیاهو و الیگارشی صهیونیسم جهان ـ وطنی از واقعه تاریخی «پوریم» تشکیک کردند و برخی دیگر نیز که معتقد به همین روایت بودند، ارجاع نابخردانه او را به 2دلیل اصلی نابجا خواندند: نخست آنکه نتانیاهو با این اشاره صراحتاً بر دشمنی تاریخی ایرانیان با کانون‌های توطئه‌گر و کینه‌توز یهود صحه گذارده و آن را تأیید کرده است و دیگر اینکه ایرانیان را به وقوع کشتاری دیگر بسان کشتار نخست وعده داده است و این در حالی است که این ارجاع در خلال یک سخنرانی با هدف مظلوم‌نمایی نسبت به تهدید هسته‌ای ایران صورت گرفته است البته این تناقضات البته از چشم دوستان و دشمنان اسرائیل مخفی نماند. تناقضاتی که از ترسی عمیق ناشی می‌شد که در سراسر سخنرانی نتانیاهو عیان بود. ترس از تسلط ایران بر منطقه و نفوذ رو به تزاید انقلاب اسلامی در خاورمیانه عربی، جایی که تا چند دهه پیش ارتش‌های چند کشور عربی نیز در مقابل ارتش عبری عاجز بودند و اکنون گروه‌های مقاومت کوچک مورد حمایت ایران، اسرائیل را از اطراف محاصره کرده‌اند. اسرائیل وحشت‌زده‌تر از همیشه است، چرا که ترس همزاد دروغ است و مرگ و نابودی سرنوشت فساد و طغیان. روزنامه اصولگرای فرهیختگان نوشت: سیزدهم ماه آدار، همزمان با 13 اسفند یا 13 فروردین، آیین «پوریم» جشن قدیمی و از سنت‌های غیرانسانی قوم یهود برگزار می‌شود. امسال جشن «پوریم» به دلیل 12 ماهه بودن سال عبری با روز 13 اسفند همزمان شده است. این جشن که بر پایه حوادث تاریخی استوار است یادآور قتل‌عام چندین هزار ایرانی توسط یهودیان در زمان خشایارشاه هخامنشی است؛ آیین تاسف‌باری که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند. عید قرعه‌ها که روز کشتار هزاران ایرانی به دست یهودیان است در کتاب استر که از کتاب‌های آخرین بخش‌ عهد عتیق محسوب می‌شود، این‌گونه تشریح شده است. در روز تاج‌گذاری خشایارشاه، او از ملکه «وشتی» می‌خواهد که خود را به میهمانان نشان دهد، اما او به دلیل حیا و عفت از این کار سر باز می‌زند. این کار که موجبات خشم شاه مست را فراهم آورده او را به فکر انتخاب همسری دیگر می‌اندازد. اینجاست که یهودیان وارد عمل می‌شوند و دختری یهودی به نام هدسه را با این شرط که دشمنان یهود در ایران را طی سه روز پیا‌پی از بین ببرند به شاه معرفی می‌کنند. اما در راه اجرای این دسیسه ابتدا با همکاری «مردخای» پسرعموی «هدسه»، «هامان»، وزیر خشایارشاه را برکنار می کنند، می‌کشند و مردخای را جانشین وی می‌کنند، اینجاست که کشتار بیش از 70 هزار ایرانی به همراه غارت اموال آنان رخ می‌دهد. یهودیان در پی این کشتار وسیع، جشن و پایکوبی می‌کنند و به مناسبت پیروزی بر ایرانیان و این کشتار و و خون‌ریزی این روز را عید و روز نجات یهودیان می‌نامند. یهودیان در روز پوریم حتی با گذشت چندین قرن از این واقعه، به یمن این پیروزی و کشتار بی‌سابقه به جشن و پایکوبی می‌پردازند. کودکان و نوجوانان یهودی این واقعه را با زدن نقاب به چهره و پوشیدن لباس‌های رنگارنگ جشن می‌گیرند. این واقعه یکی از مصادیق و شواهد انکارناپذیر نژادپرستی یهود محسوب می‌شود. معروف است در این روز خاخام‌های یهودی چنان بدمستی می‌کنند که فرق میان «نفرین بر هامان» و «درود بر مردخای» را تشخیص نمی‌دهند. از دیگر مراسم عید پوریم «رژه زامبی‌ها» در اسرائیل است که صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی خود را به شکل آدم‌خوارها درمی‌آورند و اعضای مصنوعی از بدن انسان را بر دهان می‌گیرند. «هامان‌سوزان» که در آن هامان و 10 پسرش که نماد دشمنان قوم یهود محسوب می‌شوند، مراسم دیگری است که در روز عید پوریم برگزار می‌شود. علاوه‌بر کشورهای غربی این مراسم‌ به دلیل نفوذ فرهنگی در برخی کشورهای مسلمان همچون لیبی، مراکش، قفقاز و یمن نیز برگزار می‌شود. در این بین برخی ایرانیان پیرو دین یهود نیز که از ریشه‌های تاریخی این واقعه و کشتار ایرانیان آگاه نیستند به جشن و پایکوبی می‌پردازند. اما این جشن بعد از ظهور رژیم صهیونیستی رنگ‌وبوی دیگری به خود گرفته و توسط مقامات این رژیم سیاسی شده است. آنها با اشاره به این جشن آن را نمونه‌ای از کشتار ایرانیان در آینده قلمداد می‌کنند. پوریم چنان در نظر مقامات صهیونیستی مهم جلوه می‌کند که چند سال قبل نتانیاهو نسخه‌ای از کتاب «استر» را به باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا هدیه داد. کانال ویتامین سیاسی در پیام رسان با جمعیت قابل توجه اصولگرا نوشت: متن #کتاب_استر، کتاب مقدس #یهودیان، در صفحه 8 این کتاب به صراحت از قتل 75 هزار #ایرانی توسط #یهودیان در روز 13 فروردین سخن گفته شده این کتاب صرفنظر از اعتبار تاریخی اش،از کتب مقدس یهودیان و باور راسخ آنهاست جالب آنکه با وجود اعتقاد راسخ خود یهودیان به این کشتار، عده ای ایرانی ساده اندیش یا بی اطلاع از #تاریخ، منکر چنین واقعه تاریخی میشوند.. !! —- همچنین اما تمام شبکه های مجازی اسرائیل به فارسی مدعی آن هستند که جشن پوریم روز سپاس از ایرانیان باستان است. 134401.htmدریافت عصرایران نوشت: https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1399/2/31/1100485_673.mp4 عصرایران- حسن ظهوری؛ اولین بار او را در یک مهمانی می‌بینند. خشایارشاه که تازه ملکه خود را از دست داده بود، با دیدن هدسه که بعدها استر نام می‌گیرد، هوش از سر می برد و او را ملکه جدید خود می‌کند. بر اساس آنچه در تاریخ ذکر شده، مردخای، پسرعمو یا به روایتی دایی استر او را برای چنین روزی آماده کرده بود، پس استر که تباری یهودی داشت، درباره اصل و نسب خود چیزی به شاه نمی‌گوید. این داستان کوتاه آشنایی شاه ایران، با زنی از تبار یهودیان است که بارها مورد داستان‌سرایی‌های عاشقانه قرار گرفته و حتی فیلمی درباره آن هم ساخته شده‌است. اما پیرامون این داستان حواشی زیادی وجود دارد که اسناد تاریخی آن بسیار اندک است. همچنین هردوت به عنوان یکی از مهمترین تاریخ‌نویسان یونانی که کتاب او یکی از منابع اصلی دانش ما درباره هخامنشیان است، اشاره‌ای به استر نکرده‌است.تماشای رایگان موزیک ویدیو جدید علیرضا قربانی به نام مرا ببخش اما عده‌ای بر اساس نوشته‌های بنیامین تطیلی ماجراجو بازرگان و خاخام یهودی معقتدند، حالا او به همراه مردخانی در اینجا خاکسپاری شده‌اند. مقبره‌ای در شهر همدان که ساخت بنای فعلی آن به دوره ایلخانی بازمی‌گردد. حدود ۷۰۰ سال قبل. هیچ سند تاریخی مشخص و درستی درباره صحت این ادعا وجود ندارد و به همین علت بحث‌های زیادی درباره درستی آن وجود دارد. این بنا که در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده، به تازگی توسط فرد یا افرادی که هنوز ناشناس باقی‌مانده‌اند مورد آتش‌سوزی قرار گرفته که البته به اصل بنا آسیبی وارد نشده‌است. درباره استر هرآنچه می‌دانیم ضد و نقیض‌های زیادی دارد. عده‌ای تبار او را از قبیله بنیامین و به روایت تورات او ایرانی‌الاصل بوده ‌است. اما آنچه در تاریخ یهودیان اهمیت دارد، نجات این قوم به دست استر است. آن‌ها معتقدند زمانی که وزیر خشایارشاه، قصد کشتار یهودیان را داشته، استر مانع آن می‌شود و به همین علت طبق تاریخ این نجات بخشی یعنی حدود اواخر اسفند و اوایل فروردین‌ماه، یهودیان جشنی به نام پوریم را برگزار می‌کنند که در آن صدقه می‌دهند و هدایایی نظیر غذا و نوشیدنی و خواندن دعا دارد. بر همین اساس، مقبره استر و مردخای را یکی از مهمترین زیارتگاه‌های یهودیان در جهان می‌دانند. مقبره استر و مردخای، به لحاظ فرهنگی ارزش بسیار زیادی دارد. این بنای تاریخی از سنگ و آجر در قرن هفتم ساخته شده و احتمالا روی بنای دیگری که متعلق به قرن سوم بوده بنا شده‌است. مدخل ورودی، دهلیز، مقبره، ایوان و شاه‌نشین بخش‌های مختلف این بناست و جلد کتاب تورات که قدمت زیادی دارد و روی پوست آهو نوشته شده داشته که اکنون در سازمان میراث فرهنگی همدان نگهداری می‌شود. در بخش آرامگاهی و جایی که دو قبر منصوب به استر و مردخای قرار گرفته دو صندوق منبت کاری شده روی این قبور قرار دارد. در بالای قبر جنوبی، که آن را به استر نسبت می‌دهند، صندوق منب کاری عتیقه و نفیسی قرار دارد، که قدیمی تر است و صندوق دوم که روی قبر مردخای قرار دارد، بسیار شبیه صندوق اولی است و حدوداً در سال ۱۳۰۰ توسط استاد محمد جواد بیات تویسرکانی، که یکی از منبت کاران برجسته زمان خود بوده، ساخته شده‌است. آتش‌سوزی فعلی نخستین حمله به مقبره استر و مردخانی نیست. پیش از این و در پی کاوش‌های باستان‌شناسی در بیت‌المقدس در سال ۲۰۱۰ میلادی، دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان با تجمع در مقابل مقبره استر و مردخای تهدید کردند که اگر آسیبی به بیت‌المقدس وارد شود، زیارتگاه یهودیان در ایران را ویران می‌کنند. حالا پس از ۱۰ سال این مقبره توسط افرادی ناشناس مورد حمله دوباره قرار گرفته و قصد آتش‌زدن آن را داشتند.

نظر شما