شناسهٔ خبر: 65883664 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ۵۹۸ | لینک خبر

شبهات قرآنی | «صله رحم» در قرآن چه جایگاهی دارد؟

«صله رحم» چه جایگاهی در قرآن و روایات اسلامی دارد و چه آثار و برکاتی بر آن مترتب است؟

صاحب‌خبر -

به گزارش پایگاه خبری 598،  ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است و در این ماه برای انس و الفت قلب ها با این هدیه الهی، به بررسی شبهات قرآنی در شماره های گوناگون خواهیم پرداخت.

 

پرسش:

 

«صله رحم» چه جایگاهی در قرآن و روایات اسلامی دارد و چه آثار و برکاتی بر آن مترتب است؟

 

پاسخ اجمالی:

 

در منابع اسلامی در مورد ارتباط با خویشاوندان آمده است: ۱- صله رحم عمر را زیاد می کند. ۲- قطع رحم مانع ورود به بهشت می شود. ۳- قطع ارتباط با اقوام غیر مسلمان نیز جایز نیست. ۴- قرآن قطع کننده رحم را لعن کرده است. ۵- از همراهی با قطع کننده رحم نهی شده است. ۶- قطع رحم موجب فساد می شود. ۷- قاطع رحم زیانکار است. ۸- قطع رحم موجب کوری دل می شود. ۹- قاطع رحم جایگاهش جهنم است ۱۰- صله رحم از اخلاق خردمندان است و ...

 

پاسخ تفصیلی:

 

در آیات و روایات تاکید فراوانی بر «صله رحم» شده است. رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «ثَلَاثَةُ لایَدْخُلُونَ الجَنّةَ: مُدمِنُ خَمرٍ وَ مُؤمِنُ سِحرٍ وَ قَاطِعُ رَحِمٍ»(۱)؛ (سه کس به بهشت نمی رود: دائم الخمر و کسی که به سِحر و جادو اعتقاد و ایمان دارد و قطع کننده ارتباط با خویشاوند).


قطع ارتباط موجب کوتاهی عمر است و صله رحم موجب زیادتی در عمر، در روایتی از رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) آمده: «مرد صله رحم می کند در حالی که سه سال از عمرش باقی مانده و خداوند [عمرش را] سی سال [اضافه] می کند و نیز قطع رحم می کند و سی سال از عمرش مانده و خداوند به سه سال مبدل می کند، سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «یَمْحُوا اللهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ»(۲)؛ (خداوند آنچه را می خواهد محو می کند و اثبات می کند و نزد او اُم الکتاب است)».


مُیَسّری گوید: «امام صادق(علیه السلام) به من فرمودند: چندین مرتبه اجل تو رسیده است و هر مرتبه خداوند بواسطه صله رحم تو و نیکی به نزدیکانت آن را به تأخیر انداخته است».(۳)


بعضی فکر می کنند رحِم و خویش که قطع ارتباط با آن این قدر نکوهیده شده پدر، مادر، برادر و خواهر است؛ خیر این چنین نیست. مرحوم نراقی در «جامع السعادات» می گوید: «مراد از رَحمی که قطع ارتباط با آن حرام و ارتباط با آن واجب است و اگر چیزی به او بخشیدی نمی توانی در آن رجوع کنی و پس بگیری، تمام افرادی هستند که از طریق نَسَبی با تو آشنا هستند. گرچه نسبت آنها دور باشد و ازدواج با آنها جائز باشد [نه فقط برادر و خواهر که ازدواج با آنها حرام است] و مراد به قطع ارتباط این است که با قول و فعل او را اذیت کنی، یا سختی و مشکلی در زندگی دارند و تو از کمک به آنها امتناع کنی، یا بتوانی از آنها دفع ظلمی کنی؛ ولی نکنی... و آنچه مقابل اینها است از کمک و یاری با زبان و دست و پا و وِجهه اگر انجام دهی صِله و ارتباط است [که ممدوح است]».(۴)


پس طبق نظر این عالم بزرگوار تمام خویشاوندان نَسَبی اعم از برادر، خواهر، پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ و هر چه بالاتر رود مثل جد، جده، برادرزاده، خواهرزاده، عمه، خاله، دائی، عمو، فرزندان، نوه ها و نتیجه های اینها همه رَحِم محسوب می شوند، بله خویشاوندان سببی که از طریق ازدواجها بوجود می آیند، مثل عروس، داماد، پدر و مادر آنها و خویشاوندان آنها اگر خویشاوندی نسبی نداشته باشند رَحِم محسوب نمی شوند ولی باز ارتباط با آنها از ویژگیها و خصائص اهل ایمان و تقوی است و بسیار ضروری است.


ابی بصیر می گوید: «از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم، آیا مردی می‌ تواند از خویشاوندان و نزدیکانش که عارف به حق و اسلام حقیقی نیستند کناره بگیرد؟ حضرت فرمودند: «لَایَنبَغِی لَهُ اَنْ یَصرِمَهُ»؛ (هرگز جائز نیست قطع رابطه کند)».(۵)


جهم بن حمید گفت: «به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم که خویشاوندانی دارم که همفکر من نیستند [یعنی مسلمان نمی باشند] آیا بر من حقی دارند؟ فرمودند: بله، هیچ چیزی حقّ رَحِم و خویشاوندی را قطع نمی کند و [اما] اگر مثل تو مسلمان بودند، دو حق داشتند: «حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الاِسلَامِ»؛ (حق خویشاوندی و حق اسلام)».(۶)


مردی به خدمت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «یا رسول اللّه(صلی الله علیه و آله)، من دارای اهل و خویشاوندانی هستم که مرا اذیت می کنند و قصد کرده ام آنها را ترک گویم. حضرت فرمودند: «اِذَنْ یَرفَضُکُمُ اللّهُ جَمِیعاً»؛ (در این موقع خداوند همه شما را ترک می کند [و دست رحمتش را از سر همه شما برمی دارد]). سؤال کرد پس چه کنم؟ فرمودند: «تُعطِی مَن حَرُمَکَ وَ تَصِل مَنْ قَطَعَکَ وَ تَعفُوا عَمَّن ظَلَمَکَ فَاِذَا فَعَلتَ ذَلِکَ کَانَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیهِم ظَهِیراً»(۷)؛ (به کسی که تو را محروم کرد احسان کن و کسی که ارتباطش را با تو قطع کرد تو با او ارتباط برقرار نما و از خطای کسی که به تو ظلم کرد درگذر. اگر چنین کردی، خداوند عزوجل یاور تو بر ضد آنها می شود)».


رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) در روایتی دیگر که امام صادق(علیه السلام) نقل می کنند فرمودند: «لَاتَقْطَع رَحِمَکَ وَ اِن قَطَعَتْکَ»؛ (با ارحام خود قطع ارتباط مکن گرچه آنها با تو قطع ارتباط کردند!)(۸)


ابی ذر گفت: «پیامبر(صلی الله علیه و آله) به من سفارش کردند: «اَن اَصِلَ رَحِمِی وَ اِنْ اَدبَرَت»(۹)؛ (ارتباط با ارحام خود داشته باشم، گرچه آنها به من پشت کردند)».
خداوند نیز در قرآن کسانی را که قطع رحم کرده اند و می کنند لعنت فرستاده و جایگاهشان را دوزخ معرفی کرده است؛ «وَ الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الاَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»(۱۰)؛ (و آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می شکنند و پیوندهائی را که خداوند دستور برقراری آن را داده قطع می کنند و در روی زمین فساد می نمایند، لعنت برای آنهاست و برای آنها بد خانه و سرائی است). در سوره بقره شبیه این آیه را دارد و در آخر می فرماید: «اُولَئِکَ هُمُ الخَاسِرُونَ»(۱۱)؛ (آنها از زیانکارانند).


خداوند در مورد صاحبان خرد می فرماید: «یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»(۱۲)؛ (پیوندهائی را که خدا به آنها امر کرده برقرار می دارند). در ذیل این آیه از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد؟ فرمودند: «قِرَابَتُکَ»؛ (منظور خویشاوندان تو است).(۱۳)


خداوند در قرآن می فرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الاَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ * أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَهُمْ وَ أَعْمَی أَبْصَارَهُمْ»(۱۴)؛ (اگر به دستورات الهی پشت کردید، آیا جز این انتظار می رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمائید؟ * آنها کسانی هستند که خداوند [آنها را] لعنت کرده، گوش هایشان را کر و چشم هایشان را کور نموده است).
در روایتی از امام سجاد(علیه السلام) می خوانیم که: به فرزندشان امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «اِیّاکَ وَ مُصَاحَبَةُ القَاطِعِ لِرَحمَةٍ فَاِنّی وَجَدتُهُ مَلعُوناً فِی کِتَابِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِی ثَلَاثِ مَوَاضِعَ: قَالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فَهَل عَسَیْتُم...»(۱۵)؛ (از مصاحبت با قطع کننده رَحمش بپرهیز؛ زیرا او را در قرآن در سه موضع ملعون و دور از رحمت الهی یافتم...) یکی همین آیه فوق بود و دو آیه دیگر را که یکی صریحاً(۱۶) لعنت شده و دیگری کنایتاً(۱۷) ذکر فرمودند.


بعضی از این روایات گرچه در مورد ارحام و بستگان نزدیک بود، ولی بعضی دیگر از روایات و آیات عنوانی اعم داشتند و از انسانها خواسته بود که پیوندها را نگسلند، گرچه طرف مقابل چنین کند.


بعضی را می بینیم همسایه دیوار به دیوار هستند ولی سال به سال رفت و آمد نمی کنند؛ بلکه اگر یکدیگر را نیز ببینند به هم حتی سلامی نمی کنند، در حالی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «حُرْمَةُ الجَارِ عَلَی الجَارِ کَحُرمَةِ أُمِّهِ»(۱۸)؛ (حرمت و احترام همسایه بر همسایه مانند احترام مادر است). همانگونه باید به او احترام گذاری و نیز [پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)] بین مهاجرین و انصار نوشتند: «اَلجَارُ کَالنَّفسِ»(۱۹)؛ (همسایه مثل خود انسان است). در روایتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همسایه ها را سه قسمت کردند: یکی آنها که سه حق دارند: حق همسایگی و حق اسلام و حق خویشاوندی، دوم آنها که دو حق دارند: حق اسلام و حق همسایگی و سوم آنکه یک حق دارد، و آن کافر است که فقط حق همسایگی دارد.(۲۰)

پیامبر(صلی الله علیه و آله) حتی برای کافر نیز حق همسایگی قائل شده که باید مراعات شود گرچه او از شما بِبُرد، مگر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به سراغ آن یهودی که خاکستر بر سر حضرت می ریخت، نرفتند و چه بسا آنها با این مراودات و رفت و آمدها و این گونه اخلاق، مسلمان شوند.(۲۱)

 

پی نوشت ها:

 

(۱). الخصال‏، ابن بابویه، محمد بن علی‏، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، جامعه مدرسین‏، قم، ۱۳۶۲ شمسی، چاپ: اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۷۹، (ثلاثة لایدخلون الجنة)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ‏‏۱۴۰۹ قمری‏، چاپ: اول، ج ‏۲۵، ص ۳۰۴، باب ۹ (تحریم شرب الخمر)؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی‏، محقق / مصحح: جمعی از محققان‏، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، ۱۴۰۳ قمری‏، چاپ: دوم، ج ‏۷۱، ص ۹۰، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه) (در بعضی روایات «مُدمنُ سحر» دارد که به معنی ساحر است).

(۲). سوره رعد، آیه ۱۳؛ الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ‏ ‏۱۴۰۷ قمری، چاپ: چهارم، ج ‏۲، ص ۱۵۳، باب (صلة الرحم)؛ بحار الأنوار، همان، ص ۹۳، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه)؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۱ قمری / ۱۹۸۱ میلادی، الطبعة الخامسة، ج ۳، ص ۳۷۵، ح ۶۹۲۰؛ در روایتی دارد که ۳ سال ۳۳ و ۳۳ سال ۳ می شود. (جامع السعادات‏، نراقی‏، ملا مهدی، تصحیح و تعلیق: کلانتر، سید محمد، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت‏، بی تا، چاپ: چهارم‏، ج ‏۲، ص ۲۶۹، فصل (ضد قطیعة الرحم: صلة الرحم).
(۳). وسائل الشیعة، همان، ج ‏۹، ص ۳۸۹، باب ۹ (استحباب الصدقة عند توقع البلاء و الخوف من الأسواء و الداء)؛ بحار الأنوار، همان، ص ۹۹، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه).
(۴). جامع السعادات‏، نراقی‏، ملا مهدی، تصحیح و تعلیق: کلانتر، سید محمد، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت‏، بی تا، چاپ: چهارم‏، ج ‏۲، ص ۲۶۹، (فصل ضد قطیعة الرحم: صلة الرحم).
(۵). الکافی، همان، ص ۳۴۴، باب (الهجرة)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۲، ص ۱۸۵، باب ۶۰ (الهجران).
(۶). الکافی، همان، ص ۱۵۷، باب (صلة الرحم)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۱، ص ۱۳۱، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه).
(۷). وسائل الشیعة، همان، ج ‏۲۱، ص ۵۳۸، ص ۱۸ باب (استحباب صلة الرحم و إن کان قاطعا)؛ الکافی، همان، ص ۱۵۰، باب (صلة الرحم).
(۸). بحار الأنوار، همان، ص ۱۳۷، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه)؛ الکافی، همان، ص ۳۴۷، باب (قطیعة الرحم).
(۹). الخصال‏، همان‏‏، ج ‏۲، ص ۳۴۵، (أوصی رسول الله ص أباذر بسبع)؛ بحار الأنوار، همان، ص ۹۱، باب ۳ (صلة الرحم و إعانتهم و الإحسان إلیهم و المنع من قطع صلة الأرحام و ما یناسبه).
(۱۰). سوره رعد، آیه ۲۵.
(۱۱). سوره بقره، آیه ۲۷.
(۱۲). سوره رعد، آیه ۲۱.
(۱۳). تفسیر نور الثقلین، عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ قمری، چاپ: چهارم، ج ‏۲، ص ۴۹۴، سورة رعد، آیات ۲۱ الی ۲۲؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ شمسی، چاپ: اول، ج ‏۱۰، ص ۱۸۵، (تفسیر: درهای هشتگانه بهشت و برنامه اولوا الالباب).
(۱۴). سوره محمد، آیات ۲۲ و ۲۳.
(۱۵). الکافی، همان، ص ۶۴۱، باب (من تکره مجالسته و مرافقته)، ح ۷؛ تفسیر نمونه، همان، ج ‏۲۱، ص ۴۶۶، (تفسیر: از نام جهاد نیز وحشت دارند!).
(۱۶). سوره رعد، آیه ۲۵.
(۱۷). سوره بقره، آیه ۲۷.
(۱۸). جامع السعادات‏، همان، ص ۲۷۶، (تذنیب حق الجوار)؛ الکافی، همان، ص ۶۶۶، باب (حق الجوار).
(۱۹). الکافی، همان؛ وسائل الشیعة، همان، ج ‏۱۵، ص ۶۸، باب ۲۰ (جواز إعطاء الأمان و وجوب الوفاء و إن کان المعطی له من أدنی المسلمین و لو عبدا و کذا من دخل بشبهة الأمان).
(۲۰). مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، علی بن حسن‏، المکتبة الحیدریة، نجف‏ ۱۳۸۵ قمری / ۱۹۶۵ میلادی / ۱۳۴۴ شمسی‏، چاپ: دوم، ص ۲۱۳، الفصل العاشر (فی حق الجار)؛ جامع السعادات‏، همان‏، ج ‏۲، ص ۲۷۶، (تذنیب حق الجوار).
(۲۱). گردآوری از کتاب: اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ شمسی، چاپ: اول‏، ج ۲، ص ۴۵۳.
 
 
منبع: آیین رحمت - دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

نظر شما