شناسهٔ خبر: 65730123 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

زنگ مجازی

گذر «ایــران‌رود» از اینستاگرام

صاحب‌خبر -
 
 
 
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
واژه «ایران رود» از جمله کلمه‌هایی است که در فضای مجازی به ‌صورت گسترده در حال مطرح شدن است و صفحه‌های مختلف اینستاگرام، بخصوص صفحات متعلق به شبکه معاند«اینترنشنال» دائما از این ظرفیت مفهومی، بهره‌برداری می‌کنند تا علیه امید مردم و جامعه ایران حمله کنند. اما ماجرا چیست؟
خشکسالی‌های چند سال اخیر و چالش کاهش آب خشک شدن دریاچه‌ ارومیه و خشکی‌هامون و ماجراهای رودخانه هیرمند و حق‌آبه ایران از افغانستان و سدهای ضد اقلیمی و اکوسیستمی ترکیه، موضوعات به هم پیوسته‌ای هستند که نما و شمای کلی از آینده آبی ایران را در وضعیت بحرانی ترسیم می‌کنند. مسلم است که برای رفع این مشکل بزرگ باید اقداماتی صورت بگیرد. طی سالیان گذشته که هر سال بر بحران آب، بخصوص در فصلهای گرم افزوده می‌شود؛ شاهد اعتراضات مختلفی در استان‌هایی مثل اصفهان و یزد و... بودیم که به‌ویژه کشاورزان، متضرر بزرگ این خشکسالی‌ها بودند و به دولت‌های وقت اعتراض داشتند که حتما باید فکر عاجل و تاثیرگذاری برای این موضوع صورت بگیر، تا روند زندگی مردم شهرهای مرکزی دچار آسیب و اختلال نگردد.
در این میان حتی موضوع بعضی از کارخانه‌های بزرگ مثل صنایع پتروشیمی و ذوب آهن و مس نیز در این استانها برجسته شد که ارتباط مستقیم با میزان مصرف آب استان‌های یزد و اصفهان داشتند و خشکی و عدم جاری بودن آب «زاینده‌رود» هم عامل روانی و اجتماعی مضاعفی شده است که بحث کمبود آب، همواره در معرض توجه عموم قرار بگیرد و انتظارات از دولت کنونی را برای حل این مشکل افزایش بدهد.
توجه به اینکه حل این مشکل به جلسات بین‌المللی هم کشید و آقای رئیسی حتی در اجلاس سران «سازمان اکو» ترکمنستان خواستار همکاری این سازمان برای انتقال و واردات آب به ایران شد؛ اما این کلان بحران با نگاه به بیرون گویا قابل حل نیست و طرح‌های زیر ساختی و ملی مثل رساندن آب به «فلات مرکزی» می‌تواند چاره کار باشد.
گر چه حتی پیش از انقلاب اسلامی این موضوع و رساندن آب به فلات مرکزی محل بحث کارشناسان داخلی و حتی بین‌المللی بوده؛ اما هر چه زمان به جلوتر آمده این احساس نیاز پررنگ‌تر شده و امروزتوسعه زیرساخت‌های صنعت آب در بخش‌های مختلف و در حوزه‌های آبریز کشور، اعم از ساخت سیل‌بندها و سدها، ایجاد خطوط انتقال، کانال‌ها و تصفیه‌خانه‌ها، شبکه‌های آبرسانی و شبکه‌های توزیع و همچنین متنوع‌سازی مسائل آبی در دستور کار دولت و وزارت نیرو قرار گرفته است. به هر حال، مدت زمان زیادی نیست که طرح رساندن آب به هفت استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان وارد مرحله عملیاتی شده و برای اجرای این طرح‌ها حدود سه‌هزار و ۷۰۰ کیلومتر لوله گذاری خواهد شد که آب خلیج‌فارس و دریای عمان را به استان‌های تعیین شده، منتقل می‌کند.
چهار پروژه احداث خط لوله آب که از استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان آغاز می‌شود قرار است در طول مسیر خود به سوی استان‌های مرکزی و شرقی، علاوه‌بر توسعه صنایع گلخانه‌ای، آب مورد نیاز واحدهای صنعتی و معدنی بزرگ این استان‌ها را نیز تامین کند.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دولت و به نقل از وزارت نیرو، طی سال‌های گذشته در بخش آب، پروژه‌های زیادی تعریف شده و زمانی که دولت شروع به کار کرد با حجم پروژه‌های نیمه کاره مواجه شده بود. از این مجموعه در شمار طرح‌های مختلف، تعدادی طرح به عنوان طرح‌های اولویت‌دار مشخص شد و طرح‌های انتقال آب نیز در این مجموعه قرار گرفت.
 فاز نخست نخستین خط لوله انتقال آب در سال ۱۳۹۹ اجرا شد و قرار است سایر طرح‌های انتقال آب نیز به ‌تدریج اجرا شده و بخش مهمی از آب مورد نیاز استان‌های کم‌آب شرقی و مرکزی کشور از طریق دریای عمان و خلیج‌فارس تامین شود. 
با وجود عدم اتمام این طرح اما گزارش‌ها حاکی از آن است که مراحل لوله گذاری و انتقال 550 میلیون متر مکعب آب در مسیر اجرائی خوبی قرار دارد که پس از دهه‌ها سوء مدیریت و مصرف بی‌رویه و نابهینه آب، می‌توانیم بگوییم سایه سنگین بی‌آبی می‌تواند در فلات ایران تا حدود زیادی برچیده شود. استفاده از تازه‌ترین فن‌آوری‌ها برای شیرین ساختن آب و پمپاژ آن از جنوب به شمال و لوله گذاری و... از ویژگی‌های قابل افتخار این طرح است که در فضای مجازی ذیل واژه‌ای به نام «ایران رود» دچار استحاله معنایی و علمی می‌شود تا به نحوی خیلی ظریف این عملیات بزرگ دیده نشود. گذشته از بارش‌های اخیر و سیلاب‌های که در استان سیستان و بلوچستان شکل گرفته و زنده شدن بعضی دریاچه‌ها در این استان، اخباری نیز از احیاء نسبی دریاچه ارومیه و رها سازی آب بعضی از سدها به دلیل حجم ورودی آنها به گوش می‌رسد که در سکوت خبری داخلی و حتی فضای مجازی به پیش می‌رود و صدای آنهائی که در خشکسالی فریاد وا اسفا در صفحات مجازی بلند می‌شد دیگر به گوش نمی‌رسد.
فارغ از آنکه «ایران رود» آیا یک طرح کارشناسی همه‌جانبه است یا نه! اما برجسته شدن این موضوع در اینستاگرام، آن هم با رویکرد کوچک‌نمایی اقدامات کنونی که در حال اجرا است جای یک پرسش بزرگ را در ذهن ایجاد می‌کند که چرا این صفحات مجازی دست روی موضوع حیاتی مثل آب گذاشته‌اند؟
قطعا موضوع آب یک بحران برای کل جهان است و حتی کشورهای مثل روسیه و چین و امارات و سایر کشورها نیز با توجه به موضوعات تجاری به دنبال اجرائی شدن طرح «ایران رود» هستند که از جنوب، خلیج‌فارس را به شمال و دریای خزر پیوند می‌زند و می‌تواند منشاء تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و اقلیمی و گردشگری زیادی نیز باشد.
اما! چرا این طرح در کنار موضوعات دیگری مثل هزینه کرد برای صنایع نظامی در ایران گنجانده می‌شود و شبکه‌های خاص و صفحات خاص مجازی در گزارش‌های تطبیقی و قیاسی، تولید پهپاد را در کنار هزینه برای ایران رود قرار می‌دهند؟ 
چرا با ضریب بخشیدن به موضوع خشکسالی و تعمیم آن به تمام وجوه جامعه ایران، سایر موضوعات مثل تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی را متصل به تعبیری چون «سرمایه‌گذاری کوتاه فکرانه برای جنگ» می‌کنند؛ در حالی‌که از سوی دیگر جنگ افروزی را با سناریوهای موازی و با گفت‌وگو با کارشناسان پی می‌گیرند؟
ارائه الگوی عملکردی از عربستان در حوزه آبی و تطبیق فرآیند شیرین سازی آب در این کشور با گذر از ویژگی‌ها و نیازها و تفاوت‌ها، مسیر ایجاد انحراف از اصل موضوعی است که فقط جنبه کوچک سازی توان داخلی را دارد و توسعه پایدار بلندمدت را تنها در ایجاد ایران رود معرفی و میسر می‌داند.
فارغ از هر گونه اظهار نظر نسبت به معایب و یا مزایای اجرای طرح «ایران رود» که دریاچه‌هایی را نیز به‌صورت پلکانی برای آن طراحی کرده‌اند و به شیوه‌های مختلف از جمله درختی و ایجاد شاخه و انشعاب اجرای آن را ممکن می‌دانند؛ نگارنده در ذهن، یک موضوع و دیدگاه را از اصل وجود «ایران رود» موثرتر بر وقایع آینده ایران و منطقه -در سایه اجرای آن- محتمل می‌داند. همان‌گونه که در ادبیات سیاسی و جغرافیایی بعضی کشورها امروز با تعابیری چون آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی رو‌به‌رو هستیم؛ قطعا با توجه به ویژگی‌های منطقه‌ای و منازعاتی که همواره با مداخلات و شیطنت‌های دیگران صورت می‌گیرد؛ ایران رود می‌تواند در صورت اجرا، تعابیری چون« ایران شرقی» و « ایران غربی» را نیز وارد ادبیات سیاسی و حاکمیتی و حتی اجتماعی و قومیتی و نظامی بکند و به این ترتیب اتفاقی که هزاران سال به رغم همه جنگها و چالشها نیفتد با ایجاد «ایران رود» شکل بگیرد؛ یعنی، عملا ایران به دو نیم شود و مسلم است که بعد از آن، موضوع ایران شمال و ایران جنوب را نیز می‌توان متصور شد که همان، طرح «تجزیه» ایران بزرگ، اما با زبانی دیگر است.

 

نظر شما