جوان آنلاین: دو محکوم به قصاص که در جریان پروندههای جداگانه مرتکب قتل شدهبودند با رضایت اولیایدم از طناب دار نجات پیدا کردند. اولیای دم اولی شرط کردهبودند خانواده قاتل برای ۵۰۰ خانواده نیازمند روستایی در مناطق سردسیر ۵۰۰ بخاری تهیه کند و اولیایدم دومی هم اعلام کردهبودند اگر فرزندشان که قتل کرده اعتیاد به سیگارش را ترک کند، او را میبخشند.
۱۲ سال قبل مرد چوپانی در یکی از شهرهای غربی با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد جسد دختر جوانی را در بیابانهای اطراف شهر کشف کردهاست.
وی به مأموران گفت: «من چوپانم و ساعتی قبل گوسفندانم را برای چریدن به بیابان آوردم. لحظاتی قبل هنگام برگرداندن گوسفندانم به آغل داخل گودالی با جسد دختر جوانی روبهرو شدم و با اداره پلیس تماس گرفتم تا حادثه را خبر دهم.»
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس راهی بیابانهای اطراف شهر شدند و داخل گودالی با جسد دختری حدوداً ۲۵ ساله روبهرو شدند که به طرز مشکوکی به قتل رسیدهبود.
بررسیها نشان داد دختر جوان لباس بیرون به تن دارد و در محل دیگری بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیده و عامل قتل برای اینکه ردی از خود به جای نگذارد، جسد را در این محل رها کردهاست.
شناسایی مقتول
تیم جنایی در بازرسی بدنی از مقتول هیچ مدرک هویتی از او پیدا نکردند و در ادامه جسد را برای مشخص شدن علت اصلی مرگ و شناسایی هویتش به پزشکی قانونی منتقل کردند.
همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران پرونده افراد گمشده را بررسی کردند و دریافتند یک روز قبل از کشف جسد، اعضای خانوادهای به پلیس خبر دادهاند دختر ۲۵ سالهشان به نام شهره به طور ناگهانی گم شدهاست. خانواده شهره اعلام کردهبودند دخترشان کارمند شرکت خصوصی است و هر روز صبح برای کار از خانه بیرون میرفته و آخرین بار به خانه برنگشته و ناپدید شدهاست. از آنجایی که مشخصات ظاهری دختر گمشده با جسد کشف شده در بیابان شباهت زیادی داشت، این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد جسد کشفشده متعلق به دختر گمشده است. بدین ترتیب خانواده شهره به دعوت پلیس به پزشکی قانونی رفتند و جسد دخترشان را پس از گذشت چند روز از حادثه شناسایی کردند.
ردپای مدیر
با شناسایی مقتول، کارآگاهان جنایی تحقیقات گستردهای را برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز کردند تا زوایای پنهان حادثه را بر ملا کنند. تحقیقات تیم جنایی نشان داد مقتول یک روز قبل از کشف جسدش مثل هر روز به محل کارش در یکی از خیابانها میرود و بعد از ظهر هم محل کارش را ترک میکند. مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته دریافتند شهره پس از خارج شدن از محل کارش در یکی از خیابانها سوار خودروی مدیر عامل شرکت که مرد ۴۵سالهای به نام شهروز است، میشود و یک روز بعد هم جسدش در بیابانهای اطراف شهر از سوی مرد چوپانی کشف میشود.
بدین ترتیب مأموران شهروز را به عنوان مظنون بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف
متهم در بازجوییهای ابتدایی منکر قتل شد و ادعا کرد شهره را آن روز در نزدیکی خانهشان از خودرویش پیاده کرده و خبر ندارد چه کسی او را به قتل رساندهاست.
متهم در حالی که سعی داشت با تناقضگویی مأموران پلیس را فریب دهد، وقتی با مدارک و شواهد روبهرو شد، با اظهار پشیمانی به قتل کارمندش اعتراف کرد.
وی گفت: «شهره منشی شرکتم بود و من با او هیچ مشکلی نداشتم. مدتی قبل شهره درخواست وام کرد و من هم مبلغی به او وام دادم و قرار بود هر ماه مبلغی از حقوقش کسر شود. شهره به من گفت مشکل مالی دارد و درخواست کرد چند ماهی پرداخت اقساط وامش را به تأخیر بیندازد و من هم قبول کردم. مدتی قبل بدشانسی آوردیم و شرکت ورشکست شد و من مجبور بودم تا چند ماه دیگر شرکت را تعطیل کنم و به همین دلیل از شهره خواستم بدهیاش را به شرکت پرداخت کند. او امروز و فردا میکرد و مدعی بود وضع مالیاش خوب نیست و توان پرداخت بدهیاش را ندارد. روز حادثه او را سوار خودرویم کردم تا درباره بدهیاش با هم صحبت کنیم، اما در میانه راه سر همین موضوع با هم مشاجره لفظی کردیم و شهره شروع به داد و فریاد کرد. میخواستم رهگذران صدای او را نشنوند. دستم را روی دهانش گذاشتم و با دست دیگرم گلویش را گرفتم که ناگهان متوجه شدم نفس نمیکشد. خیلی ترسیدم و جسد را به بیابانهای اطراف شهر بردم و در آنجا رها کردم و بعد به شهر بازگشتم. من قصد قتل نداشتم و شهره اتفاقی به قتل رسید و الان هم پشیمان هستم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف راهی زندان شد. پرونده وی تکمیل و برای بررسی به دادگاه کیفری استان فرستاده شد. متهم در جلسه دادگاه درخواست بخشش کرد، اما اولیایدم برای وی درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم شهروز را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستاده شد و چند سال قبل متهم برای اولینبار پای چوبه دار رفت تا حکمش اجرا شود، اما التماسها و گریههای متهم باعث شد اولیایدم اجرای حکم را به روز دیگری موکول کنند. متهم مدتی قبل برای دومینبار پای چوبه دار رفت و این بار هم با میانجیگری تیم صلح و سازش زندان، اولیایدم حکم را اجرا نکردند.
شرط جالب
در حالی که قرار بود به زودی متهم برای سومینبار در زندان پای چوبه دار برود و حکمش اجرا شود، جمعی از بزرگان و ریشسفیدان برای جلب رضایت اولیایدم از اولیایدم خواستند متهم را ببخشند و به او زندگی دوباره بدهند. بزرگان طایفه گفتند قاتل ۱۲ سال از بهترین دوران زندگیاش را در زندان به سر برده و در این مدت هم اظهار پشیمانی کردهاست. در نهایت پس از چند جلسه صلح و سازش اولیایدم اعلام کردند در صورتی متهم را میبخشند که خانواده وی ۵۰۰ بخاری در اختیار خانوادههای نیازمند روستایی در مناطق سردسیر قرار دهند. با اعلام شرط اولیایدم، خانواده متهم به تعدادی از روستاهای مناطق سردسیر در استانهای مختلف سفرکردند و ۵۰۰ بخاری به خانوادههای نیازمند روستایی اهدا کردند. بدین ترتیب با اجرای این شرط، اولیایدم به شعبه اجرای احکام رفتند و رضایتنامه کتبی خود را تحویل قاضی اجرای احکام دادند و متهم نیز پس از ۱۲ سال از زندان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
بخشش دوم
دومین قاتل که بخشیده شد، مرد جوانی است که اواخر سال ۱۳۹۲ در حادثهای خواهر ۲۸ سالهاش را به قتل رساندهبود. روز حادثه اعضای خانوادهای در تهران به پلیس خبر دادند دخترشان به نام فرزانه در درگیری با برادرش به قتل رسیدهاست. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند دریافتند مقتول لحظاتی قبل با برادر ۲۱ سالهاش به نام فرشاد درگیر میشود و از روی پلهها به پایین سقوط میکند و جانش را از دست میدهد.
فرشاد در بازجوییها با اعتراف به قتل خواهرش گفت: «من معتاد به موادمخدر شیشه هستم و روز حادثه از خواهرم خواستم به من پول بدهد، اما او که میدانست میخواهم مواد بخرم، به من پول نداد و همین موضوع باعث درگیری ما شد. عصبانی شدم و او را از پلهها به پایین هل دادم و او هم سرش با پلهها اصابت کرد و به قتل رسید.»
متهم پس از اعتراف در دادگاه محکوم به قصاص شد و پدر و مادرش هم درخواست قصاص دادند.
در حالی که ۱۰ سال از حادثه گذشته بود، متهم همچنان در زندان به سر میبرد و اولیایدم هم حاضر به بخشش او نبودند و حتی به ملاقات فرزندشان هم نرفته بودند. مدتی قبل تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای جلب رضایت وارد عمل شدند و اولیایدم در نهایت اعلام کردند اگر متهم سیگارش را ترک کند، او را میبخشند. بدین ترتیب جلسه سازش ویدئو کنفرانسی در دادسرای امور جنایی برگزار شد، متهم از زندان اعلام کرد شرط خانوادهاش را میپذیرد و سیگارش را ترک میکند. با قبول شرط اولیایدم، متهم به زودی از زندان آزاد میشود.
نظر شما