به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جامجم، اوایل آذر امسال زنی میانسال با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران گفت: من و دختر ۲۰سالهام تبعه افغانستان هستیم. پسری ۲۲ساله که تبعه افغانستان است و قبلا با دخترم دوست بود او را بیهوش کرده و با انتقال به خانهای هشتنفر همگی تبعه افغانستان به وی تجاوز و بعد به گمان اینکه مرده در خیابان رهایش کردند.
رهگذری با انتقال دخترم به بیمارستان باعث نجات وی شد. با دستور قضایی تحقیقات ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران دراینباره آغاز شد و بعد از۱۰روز از ماجرا دختر جوان به پلیس آگاهی آمد و در اظهاراتش گفت: در اینستاگرام با بصیر آشنا شدم. او تبعه افغانستان بود. دوست بودیم اما دچار اختلاف شده و بعد از جدایی دیگر او را ندیدم. دو روز قبل از حادثه برای خرید داروی گیاهی به یک عطاری در جنوب تهران رفته بودم که اتفاقی در عطاری او را دیدم. میگفت بهزودی ازدواج میکند. بعد هم رفت و خواستم پول فروشنده عطاری را بپردازم. فهمیدم گوشیام روی پیشخوان نیست.
او فیلم دوربینش را نگاه کرد و فهمیدم بصیر گوشیام را سرقت کرده است. با تلفن دوستم به او زنگ زدم که مدعی شد گوشی را یکمیلیون و ۳۰۰هزار تومان فروخته و برای پسگرفتن باید این مبلغ را به وی بپردازم. ۶۰۰هزار تومان به حسابش واریز کردم. روز بعد به بوستانی درجنوب شهر تهران رفتم تا با پرداخت ۷۰۰هزار تومان بقیه گوشی را پسبگیرم.
شاکی ادامه داد: سر قرار رفتم تا در آنجا گوشی را برایش بیاورند. به من یک لیوان آبمیوه تعارف کرد. بعد از نوشیدن آن سرم گیج رفت و بیهوش شدم. وقتی بههوشآمدم در خودروی پرایدی بودم که بصیر و دو افغانستانی دیگر در آن بودند. التماس کردم اما رهایم نکردند. بعد از توقف مقابل خانهای پیادهام کردند و از راهپلههای اضطراری ساختمان مرا به خانه طبقه سوم بردند که خانه یکی از همدستانش بود.
پنج مرد افغانستانی دیگر هم آمدند و هرهشت نفرشان به من تجاوز کردند. بیهوش شدم. به گمان اینکه مردهام مرا سوار خودرو کرده و از خانه خارج و در خیابان رها کردند. با شکایت وی او به پزشکیقانونی معرفی و معلوم شد وی مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین بخشی از پرونده که تجاوز به عنف بود به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بهدنبال اعضای این باند شیطانصفت بودند که چند روز پیش رد بصیر بهدستآمد و او بازداشت شد و در اظهاراتش گفت: زمانی با شهناز ــ شاکی ــ دوست بودم اما با هم دچار مشکل شدیم و ترکم کرد. من طاقت دوری او را نداشتم و از این رفتارش کینه به دل گرفتم و دنبال انتقام بودم. بعد از مدتها اتفاقی در عطاری او را دیدم و گوشیاش را از روی پیشخوان سرقت کردم.
وقتی فهمید مدعی شدم آن را فروختم و مبلغی بابت پسگرفتن از او گرفتم و خواستم روز بعد برای تحویل گوشی به بوستانی بیاید که آمد. آبمیوه مسموم به او دادم که خورد و بیهوش شد. دو هموطنم آمدند و او را در پراید انداخته و به خانه یکی ازآنها منتقل کردم. هفت دوستم به او تجاوز کردند و من فقط کتکش زدم و به او تجاوز نکردم.
غلامحسین صادقزاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبرگفت:با اعترافهای این متهم،تحقیقات پلیسی برای دستگیری بقیه اعضای این باند فراری ادامه دارد. قرارشد ماموران بررسی کنند که آیا آنها از شاکی فیلم سیاه تهیه کردهاند یا نه.