آرش نجفی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره ناترازی گاز در کشور اظهار داشت: بزرگترین انحراف معیار زمانی شروع شد که رهبری در سال ۸۸ به طور جدی به اصلاح الگوی مصرف هشدار دادند اما دولتها با بیتدبیری و بیتوجهی موضوع را سهلانگاری کردند، به طوری که مصرف گاز از سال ۸۵ تا ۱۴۰۱؛ ۲۳۰ درصد افزایش پیدا کرد، این میزان مصرف را به هیچوجه نمیتوان توجیه کرد چون در این مدت جمعیت کشور ۱۱ درصد افزایش پیدا کرده یعنی وقتی به منحنی نگاه میکنیم از سال ۹۲ تا ۹۹ ناترازی گاز ۵۲ درصد است در حالی که افزایش تولید ۴۴ درصد بوده است. همین مکانیزم را در برق هم داریم، طی همین ۷ سال میزان افزایش تولید و بهینهسازی ۲۳ درصد و افزایش مصرف ۳۷ درصد بوده است، این نشان میدهد که تولید بهتری نداشتیم اما بدمصرفی و عدم توجه به بهینهسازی مصرف انرژی به طور جدی افزایش پیدا کرده و در مقابل برای هیچ موردی هم مدل مالی نداریم یعنی دولتمردان بدون آیندهنگری و برنامهریزی فقط دولتمردی میکنند.
اگر طرح افزایش قیمت پلکانی زمان هاشمیرفسنجانی اجرا میشد.......
وی افزود: ما طرحی را زمان هاشمیرفسنجانی تحت عنوان افزایش پلکانی قیمت بنزین داشتیم که اگر اجرا میشد، امروز با این مشکلات مواجه نبودیم، امروز قیمت بنزین در کشور ما ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومان است در حالی که در اولین کشور بعد از ما که نفت فراوان و جمعیت محدود دارد ۱۷ هزار تومان، ترکمنستان ۲۱۵۰۰، عراق ۲۸۵۰۰، آذربایجان ۲۹۵۰۰، پاکستان ۵۰۰۰۰، افغانستان ۵۰۴۰۰ و ترکیه ۶۰۵۰۰ تومان است، این نشان میدهد ما هیچ مدیریت استراتژیک در حوزه قیمتگذاری و مصرف نداریم. هرچند اکنون بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف تا حدی در ریل قرار گرفته اما نهایتا اینکه دولت باید چند محور را به طور جدی بررسی کند، از جمله ارتقای راندمان نیروگاهها و توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر است.
کمبود گاز را هم میتوان با توسعه تجدیدپذیرها حل کرد
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی گفت: اگر نیروگاههای تجدیدپذیر را توسعه دهیم نیاز نیست که نیروگاهها سوخت مایع مصرف کنند، ضمن اینکه کمبود گاز را هم میتوان با توسعه تجدیدپذیرها حل کرد. تجدیدپذیرها به اندازهای باید زیاد شوند که حتی زمانی هم که گاز داریم نیروگاههای حرارتی را روشن نکنیم.
تعویض ۲۰ میلیون بخاری یک راهکار است
وی در ادامه به موضوع بخاریهای راندمان پایین و مصرف بالای گاز اشاره و تصریح کرد: مردم طی بیش از نیم قرن گذشته از بخاریهایی استفاده میکنند که در گرید G و F هستند که ۲۰ میلیون بخاری موجود با راندمان پایین برای زمانی که گاز زیاد و ارزان داشتیم مناسب بود اما امروز نه گاز ارزان است و نه گاز زیادی داریم، بنابراین باید به طور جدی اقدام موثر صورت گیرد، برای حل موضوع دولت نمیتواند در آن واحد چند موضوع را فعال کند، یعنی نمیتواند هم قیمت گاز را بالا ببرد و هم محدودیت مصرف ایجاد کند، بلکه باید ابزار کاهنده در اختیار مردم قرار دهد و موتورخانهها را اصلاح و سپس قیمت گاز را بالا ببرد، در نتیجه صورتحساب گاز اثر تورمزایی نخواهد داشت ولی اگر راندمان بخاریها F و G بماند ولی نرخ گاز را بالا ببریم مردم صورتحساب را به همدیگر تحمیل و پدیده پروانهای در اقتصاد، تشدید قیمتها و تورم افسار گسیخته و ناهنجاری میشود، باید بخاریهای موجود را با گرید A جایگزین و هزینه را هم دولت پرداخت کند و قیمت گاز را به صورت پلکانی واقعیسازی کنند، در این صورت مردم وقتی بدانند قیمت گاز بالا میرود اما تجهیزات کاهنده مصرف را در اختیار دارند و رفاه و آسایششان بهم نمیخورد همراهی میکنند.
بهینهسازی مصرف انرژی یک اقدام ملی و جدی باشد
نجفی تاکید کرد: بهینهسازی مصرف انرژی باید یک اقدام ملی و جدی باشد، در این راستا از جمله محورها توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر، افزایش راندمان نیروگاههای حرارتی فعلی، خروج نیروگاههای با راندمان پایین از مدار تولید، تغییر بخاریهای گازی در سطح کشور، اصلاح موتورخانهها و جایگزینی خودروهای برقی به جای خودروهای تولید داخل کنونی است.
چالش یارانهها
وی با بیان اینکه طرح پلکانی افزایش قیمت سوخت باید به مصوبه مجلس تبدیل شود، افزود: صلاح کشور در این نیست که قیمت به یکباره رشد کند باید طرحی داشته باشیم هر سال ۱۰ تا ۱۵ درصد قیمت سوخت را تعدیل کنیم و به موازات خودروی باکیفیت و مناسب در بازار عرضه کنیم. یکی از اشکالات اینکه طرح بهینهسازی مصرف انرژی و قانون ماده ۱۲ رفع موانع تولید رقابتپذیر به طور جدی اعمال نشد، مهم این است که رهبری به موقع اصلاح الگوی مصرف را تشخیص و هشدار دادند اما متاسفانه اجرا نشد و در مقابل دولت احمدینژاد با پرداخت مستقیم یارانه بزرگترین خیانت را به کشور کرد، یعنی ماه به ماه عدد هنگفتی را در جامعه توزیع کرد و این بزرگترین خیانت بوده است.
دولت مجبور است ماهانه ۴۲۰۰ میلیارد تومان پول تامین کند
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی خاطرنشان کرد: در آن زمان ماهانه ۲.۴ میلیارد دلار را تبدیل به ریال و در جامعه تقسیم کردند و در نتیجه هم قدرت پول ملی به تدریج تنزل کرد و هم نقدینگی در جامعه زیاد شد و بهینهسازی مصرف انرژی را که اقدامی کاملا تخصصی است به عهده مردم گذاشتند. وقتی انجام عملیات بهینهسازی ۴ تا ۶ میلیون تومان هزینه دارد ، آیا با ۴۵۵۰۰ تومان یارانه میتوان کاری کرد؟ دولت باید ۴۵۵۰۰ را به جای تقسیم بین مردم صرف تعویض پنجره منازل و بهینهسازی مصرف انرژی میکرد و در مقابل هزینه انرژی را بروز میگرفت نتیجه اینکه ظرف ۵ سال کل کشور مصرف انرژی اصلاح میشد و ما میتوانستیم ۳۵ درصد اتلاف انرژی را جلوگیری کنیم و اگر طرح به مدت ۱۰ سال ادامه داشت ۵۰ درصد مصرف انرژی اصلاح میشد و امروز نه تنها ناترازی نداشتیم بلکه مازاد داشتیم و این پول هم هدر نمیرفت اما این پول را هدر دادیم و دلار را از ۷۰۰ تومان به ۵۰ هزار تومان رساندیم و همه دولتهای بعدی نیز وارث عملکرد اشتباه احمدینژاد شدند، اکنون دولت مجبور است ماه به ماه ۴۲۰۰ میلیارد تومان پول تامین کند تا یارانه بدهد.
پول قوی را ماه به ماه خرد و تبدیل به یک پول بیاثر کردیم
وی بیان داشت: همه جای دنیا پول خرد، ضعیف و ناکارآمد مردم را اجماع و تبدیل به پول قوی میکنند ولی ما پول قوی را ماه به ماه خرد و تبدیل به یک پول بیاثر کردیم و مردم هم خرج روزمره کردند و هیچکس هم اقدام به بهینهسازی انرژی نکرد و پول هم هدر رفت.
مقایسه مصرف سوخت فسیلی در کشورها
نجفی در ادامه گفت: مثلا مصرف سرانه سوخت فسیلی در کشور امارات از ما جلوتر است و ۱۴۱.۳۲۶ کیلواتساعت برنفر و آن هم به دلیل جمعیت بالای توریست است، عربستان به خاطر اینکه به دلیل تولید نفت و گاز ۸۷ هزار و ۶۴۷ کیلوواتساعت مصرف دارد و کشور ما با ۳۳۳۶ کیلوواتساعت مصرف برق و ۴۴۰۰ دلار GDP سوم است، ترکیه با ۱۵۸۱ کیلووات ساعت مصرف ۱۰۶۰۰ دلار یعنی ۲.۵ برابر ایران درآمد دارد. فرانسه ۱۲۵۲ کیلوواتساعت مصرف انرژی انرژی و ۴۳ هزار دلار درآمد سالانه، امارات ۱۳۳۴ کیلوواتساعت مصرف انرژی و ۵۳۷۰۰ دلار درآمد دارد.
مصرف انرژی بر تولید ناخالص داخلی ایران ۱۷۰ به یک
وی بیان داشت: در هند نسبت مصرف انرژی بر تولید ناخالص داخلی یک به ۵ ، چین یک به ۵، اتحادیه اروپا یک به ۴، انگلستان یک به ۴، امریکا به عنوان یک کشور پرمصرف یک به ۳ و اما ایران ۱۷۰ به یک است، مصرف انرژی به شرطی مزیت است که تولید ناخالص ملی داشته باشیم تولید ملی و درآمد بالا برود، ما با حداقل درآمد حداکثر مصرف انرژی را داریم. ما خودرویی تولید میکنیم، همان میزان آهن و انرژی و نیروی انسانی مصرف میکنیم و ارزش تجاری خودروهای ما در دنیا زیر ۱۰ هزار دلار است و آلمان قیمت خودرو از ۲۵ هزار دلار شروع میشود و درواقع کیمیاگری کرده و آهن را به طلا تبدیل میکنند، اگر انرژی مصرف میکنیم در ازای آن باید تولید درآمد کرده باشیم اما ما هیچ انتفاعی برای کشور ایجاد نمیکنیم.
نظر شما