مصداق روشن سرسبز و زبان سرخ است شايد. او که به خاطر حرفهايش دو دوره ممنوعالتصوير شده اما همچنان ميگويد صراحت لهجه را کنار نميگذارد. پرستو صالحي را به عنوان يک بازيگر استقلالي ميشناسيم. کسي که نامش با ناصر حجازي گره خورده و يکي از هواداران پر سر و صداي اسطوره آبيها تلقي ميشود. او چهارشنبه ميهمان ما بود. از هر دري حرف زديم. البته واقعيت اين است که گاهي روي نامهايي که گفت خط کشيد و جملاتي را اصلاح کرد. البته ميشد کاملاً به او حق داد آن هم در اين روزگار بدفهمي و سوءتفاهم و سوء برداشتها. روزگاري که گاهي تغيير يک فتحه و کسره طوفان به پا ميکند. هر چه بود خانم صالحي بيتکلف آمد، راحت حرف زد و برخلاف برخي، ژستهاي آنچناني هم نگرفت. شايد راضي نباشد اما با زبان روزه آمد و بيافطار هم رفت...
90: چرا اينقدر کم کار هستيد؟
اي بابا! دوباره برگشتهام به کار. آن مشکلات برطرف شده ديگر. در سريال شهر من شيراز بودم. حالا هم در حال بازي در يک تله فيلم هستم.
90: شهر من شيراز اما ديده نشد؟
دروغ چرا! کار خوب نبود.
90: دوران ممنوعيت در فعاليتهاي هنري سخت گذشت. درست است؟
قطعاً! انگار از يک موزيسين، ساز را بگيري. ساز فقط کار او نيست عشقش هم هست.
90: از دوستان هم کسي سراغتان را نگرفت؟
نه. حرفه ما اين شکلي است ديگر. بي رحم است. وقتي روي آنتن هستي حالت را ميپرسند اما وقتي نيستي محو ميشوي! البته من طلبکار نيستم همه گرفتارند. فقط خدا را شکر که مردم فراموش نميکنند.
90: يعني خود شما هم اين بيرحمي را پذيرفتهاي؟
من آدمها را فراموش نميکنم. گفتن ندارد اما اين را ثابت کردهام. ميروم به آنهايي که کار نميکنند سر ميزنم، حال پيشکسوتان را ميپرسم. اما شايد دوستان وقت نکردند حال مرا بپرسند.
90: وقت نداشتند يا معرفت؟
دشمن تراشي نکنيد! اما حالا دوره شهرت و پول است نه معرفت. همه براي ظواهر و تيپ و ماشينت اعتبار قائل ميشوند. حالا حرف، حرف لباسهاي آنچناني و ماشينهاي اسمي و تعداد فالورزها و فنپيج است. حالا هم که فالورزهاي تقلبي مد شده. طرف دو پلان، سه سکانس بازي کرده در پيجش 200 هزار فالورز دارد. اصلاً عقلاني هست؟ به هر حال طرفدار مجازي خوب نيست.
90: خود شما چقدر براي فضاي مجازي وقت ميگذاري؟
خيلي! چرا دروغ! اما اگر فضاي حقيقي را به خطر نيندازد بد نيست. اتفاقاً ميتوان حال همکاران را پرسيد و از همديگر خبر داشت .
90: اما ميگويند حريمها هم شکسته شده؟
در مورد سلبريتيها که در همه جاي دنيا مردم دوست دارند کنجکاوي کنند. رسانههاي دنيا هم هميشه دنبال چهره هستند. اتفاقاً من از شفافيت خيلي استقبال ميکنم. وقتي مسائل روشن باشد ديگر برخي مسائل ايجاد نميشود. اما برخي دوست دارند مرموز زندگي کنند. از «رو» زندگي کردن استقبال نميکنند.
90: خود شما «رو» زندگي ميکني؟
وحشتناک!
90: تبعات نداشته برايت؟
من ضرر نکردم. مثلاً زماني گفتم استقلالي هستم و حتي عکسم کنار پروين رفت روي جلد روزنامه شما که همه چهرهها در پاسخ به اين سئوال که طرفدار چه تيمي هستند ميگفتند تيمملي! آنقدر که ديگر جوک شده بود. جالب آنکه من در جشن پرسپوليسيها در سالن 12 هزار نفري گفتم استقلاليام! همه ميگفتند نگو دختر! مردم بد برخورد ميکنند. اتفاقاً همه هم پذيرفتند. اول شوک برانگيز بود اما بعد يک رقابت شيرين و يک کري خواني جذاب رخ داد. يکي 6 ميگذارد و من با 4 جوابش را ميدهم. به هر حال «رو» زندگي کردن شرافتمندانه است. جلوي مسائل غير اخلاقي را ميگيرد.
90: مثلاً چطور؟
يک مثال بزنم. شما وقتي حلقه ازدواج دستت هست ميگويي در اين تايم متاهل هستم. ديگر کسي به خودش اجازه نميدهد حريمت را خدشهدار کند. اما ما اينجا محروم هستيم. شما دست آقايان و خانمها حلقه ميبيني؟ نه فقط در هنرمندان. در همه اقشار. چند ماه که از ازدواج ميگذرد طرف يا حلقهاش تنگ ميشود يا نگين حلقهاش ميافتد و از اين بازيها! شما ببينيد در تلويزيون هم اين مسئله رعايت نميشود. زوجهاي جوان حلقه دستشان نيست! يعني حتي آنجا که اقتضاي سناريو و نقش هم هست رعايت نميشود.
90: بحثي که شما در مورد فساد در سينما مطرح کردي خيلي خبرساز و براي خودتان دردسرساز شد؟
بله. من نگفتم فاسد گفتم آدم فاسد. آدم فاسد همه جا هست. در سينما، ورزش، اقتصاد و سياست. ما محيط فاسد نداريم. سينما که فاسد نميشود. بانک که فاسد نميشود. اما اختلاسگر داريم، هنرمند فاسد هم داريم. آن بحث از کلمات شروع شد. برخي واژهها را جابهجا کردند و معنايش عوض شد متن من ايرادي نداشت هرچند مجبور شدم به همکارانم توضيح بدهم.
90: اين بازيگران پولکي چه قصهاي است؟
خيليها دوست دارند بازيگر شوند. نميدانم چه فکري ميکنند اما اينجا کسي پولدار نشده. در واقع بازيگر پولدار نداريم و هر کس اوضاع مالياش خوب است از قبل داشته. به هر حال برخي هم از اين جوانان خوشگل که سوداي شهرت دارند سوءاستفاده ميکنند.
90: کارگردانها؟
نه آن بيچارهها که کاري ندارند.
90: تهيه کنندهها؟
اسم نگذاريد! گاهي يک دستيار، يک فيلم بردار، يکي مثل خود من، کسي را معرفي ميکند.
90: حالا به نظر شما فساد در ورزش بيشتر است يا هنر؟
در هر دو حوزه آدم بزرگ زياد داريم. نميشود اينگونه قياس کرد. به هر حال جايي که «تيتر» دارد و خبرش بازتاب زياد، اشتباهات هم بزرگنمايي ميشود. آمار طلاق در جامعه بيداد ميکند اما تا يک بازيگر از همسرش جدا ميشود واويلا! يکي نميگويد مهدي هاشمي و گلاب آدينه سالهاست که با عشق زندگي و کار ميکنند.
زندگي
90: حالا از کدام خبر در مورد خودتان شوکه شديد.
خبرهايي که در مورد جراحيهاي زيباييام ميگويند آزارم ميدهد. من به جز تزريق ژل لب هيچ کاري با صورتم نکردهام. برخي خانمها اصرار دارند که پرستو صالحي گونه گذاشته و فلان کار را با صورتش کرده. انگار عکسهاي بيست سال اخيرم را نديدهاند. اصرار دارند بگويند جراحي زيبايي کردهام. اما اگر انجام داده باشم مگر ميترسم! دوستان هنرپيشههاي خارجي را نميگويند و دوست دارند وطنيها را بکوبند! اين موضوع حرصم ميدهد.
90: در مورد ازدواج و طلاق چطور؟
نه خدا را شکر اين مورد را نداشتهام. البته هيچ مشکلي ندارم اگر از خودم بپرسم راحت و رک و راست ميگويم. حتي ريزترين مسائل زندگيام را هم پنهان نميکنم. به هر حال کسي که قبول کرده جلوي دوربين باشد بايد تبعاتش را هم قبول کند.
90: حالا چرا تنها زندگي ميکنيد؟
تنها نيستم. با مادرم زندگي ميکنم.
90: منظورم اين بود که شما متولد 56 هستي. چرا ازدواج نميکنيد؟
بايد موردي پيش بيايد که ارزش ازدواج داشته باشد (ميخندد)
90: يعني سوار اسب سفيد هنوز نيامده؟
اسبش چلاق شده (ميخندد) و از اسب افتاده. شايد هم زينش شل بوده.
90: يعني علاقهاي به ازدواج نداريد؟
اتفاقاً ميگويم ازدواج زودهنگام خيلي خوب است. تعارف که نداريم. اگر مادر جواني باشيد خيلي ميتوانيد به فرزندتان کمک کنيد. فاصله سني زياد، شما را از او دور ميکند. چه کيفي دارد با پسر 20 سالهتان برويد بيرون در حالي که شما هم جوان هستيد. حسرت اين را ميخورم! خيلي دلچسب است. البته خيليها حواسشان به پيري نيست.
90: همان داستان لالايي خوب و...
خودم را هم ميگويم. فکر کنم ما را بعد از فوت شهرداري جمع کند!
90: به نظر شما سينماي ايران سوپراستار واقعي دارد؟
در حال حاضر گلزار و بهرام رادان. البته تعريف سوپراستار ستارهاي است که فروش در گيشه را تضمين کند. حتي در دنيا رابرت دنيرو را بازيگر ميدانند نه سوپر استار. خود من دوست دارم بازيگر باشم چون عمرش در سينما بيشتر است. اما برخي سوپراستارها در 90 سالگي هم مجبورند جوان اول فيلم باشند!
90: طعنه ميزنيد؟
هستند ديگر. به خود من پيشنهاد بازي در نقش يک دختر خانم را دادند که نامه عاشقانه ميانداخت در خانه همسايه! مردم 20 سال است مرا در سريالها ديدهاند. مگر ميشود حالا سيني چايي خواستگاري بگيرم دستم؟! مردم ميخندند. بازيگر مرد موجوگندمي داريم که هنوز نقش پسر عاشق پيشه را بازي ميکند. با اين کارها يک عده هم بيکار ميشوند. وقتي بازيگر 40 ساله نقش 20 ساله و 70 ساله را بازي کند آن بازيگران بايد خانهنشين شوند ديگر.
90: در ميان خانمها چطور؟ سوپراستار داريم؟
مهناز افشار و ليلا حاتمي.
90: اينکه ميگويند در ميان خانمهاي بازيگر، حسادت و زيرآبي زني موج ميزند صحت دارد؟
هرگز! کاملاً رد ميکنم. خانمهاي بازيگر نه. يکي که تازه وارد شده و مدعي است حقش را بقيه خوردهاند. نوپا و نو کيسهها حسادت ميکنند.
مثلاً مهناز افشار به خوش دلي و مهرباني شهره است. من در همه اين سالها تغييري در رفتار او نديدهام. حتي زماني که جايزه گرفت هميشه مهربان و خيّر بوده.
90: پرستو صالحي به حقش در بازيگري رسيده؟
شايد هنوز زمانش نرسيده. اصولاً آمادهام که بازيگر خوبي باشم. خيلي وقتها شده بازيگر در نيمه دوم زندگياش ديده شده. مثلاً کتايون رياحي پس از سالها تلاش در شب دهم ديده شد و شام آخر. پس اگر قرار باشد اتفاقي براي بازيگر بيفتد در هر سني ميافتد. اگر هم نه که لابد قرار نيست به زور که نميشود. (ميخندد)
90: بهترين کار خودتان را کدام اثر ميدانيد؟
در فيلم «چشمهايش» کار آقاي فرامرز قريبيان نقش کوتاهي داشتم در دو سکانس، اما خودم آن را دوست دارم.
90: زير آسمان شهر چطور؟
آن که طنز بود.
90: پس هنوز شما را کشف نکردهاند؟
نه. کشف نشدهام (ميخندد) به اميد خدا کشفم ميکنند.
90: اما در سريال غفوريان ديده شدي.
کمدي يک بار جواب داد اما خودم دوست دارم در کارهاي تراژدي ديده شوم.
90: راستي چرا قسمت سوم آن سريال نگرفت؟
شايد چون نفراتي آمدند که مال طنز شبانه نبودند. کار به قول معروف «فالش» شد.
90: اينکه ميگفتند اکبر عبدي حسابي کلاس ميگذاشت راست بود؟
اصلاً! ايشان در عمرش اهل اين کارها نبوده و نيست. فقط ميگويم قالب عبدي براي طنز زير آسمان شهر بزرگ بود. جا نميشد و بيش از اندازه بود.
90: قبول داري که مهران مديري به شدت افت کرده؟
مهران آنقدر آدم است که دلم نميآيد از کارهايش انتقاد کنم. من به انسانيت او ايمان دارم. خيلي گل است (ميخندد) باور کنيد در روزگاري که انسان بزرگ و واقعي کم داريم مهران مديري يک انسان است.
90: مهران مغرور است؟
اصلاً! از بيرون قضاوت نکنيد. خود من سر يک کاري از بعد از چند جلسه اتفاق جالبي برايم افتاد. چند نفر به من گفتند ما را حلال کن. فکر ميکرديم تو گنده دماغ و لوس هستي. اما حالا ديديم که چقدر خاکي هستي. ميخواهم بگويم کار هنري حاشيه دارد و برخي به آن پر و بال هم ميدهند. اما در مورد مديري، موثق اين است که خيلي ويژگي درخشان دارد. اگر او درست نبود يک تيم 20 سال مدافعش نبودند و با او کار نميکردند. چرا بقيه نميتوانند گروه خود را چند سال حفظ کنند؟ اما شما قهر و حاشيه و اين مسائل را در گروه مديري نميبينيد .
90: اما سريال در حاشيه اصلاً خوب نبود.
من بازيها را دوست داشتم اما متن را نه .
90: برخي ميگويند نبود پيمان قاسم خاني دليلش بود؟
نميشود که هميشه با يک نفر کار کني. به هر حال نويسندگي هم شده مثل قديمهاي دوبله. انگار يک چرخه بسته است و کسي نميتواند به آن راه پيدا کند.
90: اينکه ميگويند بازيگران فيس و افادهاي هستند را قبول داري؟
شما هرگز نميبيني يکي مثل مهتاب کرامتي افاده داشته باشد. اين رفتارها مال آنهايي است که تيزر تبليغاتي بازي ميکنند و قيافه ميگيرند! اما بازيگري که اينگونه باشد محبوب نميماند. مگر ميشود رامبد جوان انسان نباشد و محبوب بماند در همه اين سالها! يا جواد رضويان. همين مجيد صالحي. باور کنيد خيلي خوشحالم که از من جلو زده! نوش جانش. وقتي تنديس حافظ را گرفت بيشتر از خودش، من ذوق کردم.
90: بيشترين پولي که از بازيگري گرفتهاي؟
از ماهي 8 هزار تومان گرفتهام تا حالا که ماهي 25 ميليون شده.
90: چه قدر خرج لباس و ظواهر ميکني؟
هيچ!
90: يعني لباسهاي مامانت را ميپوشي؟!
باور کنيد ده درصد درآمدم را هم خرج اين چيزها نميکنم.
90: برسيم به استقلال. هنوز هم استقلالي هستي؟
از 5 سالگي استقلالي بودهام. به عشق آقاي حجازي و لاغير.
90: يعني با قلعهنوعي استقلالي نبودي؟
نه! تيترش نکنيد. برخي هواداران افراطياش ديوانه هستند و ميآيند سراغم. من خيلي تاوان حرفهايم را دادهام. تاره دارم کار ميکنم (ميخندد) به هر حال قلعهنوعي مشکل استقلال بود که رفت.
90: يعني شما به خاطر مرحوم حجازي با قلعهنوعي مشکل داري؟
بله. شخصي ميبينم اين موضوع را! اعتراف هم ميکنم. وقتي کسي را به شکل اسطورهاي دوست داشته باشي تحت تاثير علايق و سلايق او قرار ميگيري. دلخوريهاي او هم جزو وجودت ميشود.
90: با اين همه حرف که عليه قلعهنوعي زدهاي برايت پيغام نفرستاده که با من چه کار داري؟
نه. من هم کاري با او ندارم. البته عملکرد اين دورهاش هم خوب نبود و جاي حمايت براي دوستانش باقي نگذاشت.
90: يعني شما از قهرماني استقلال با قلعهنوعي هم خوشحال نشدي؟
چرا نشدم؟! پرچم آبي رفته بود بالا. براي من هميشه اول بودن استقلال لذت بخش بوده. البته اين را هم بگويم نسل ما يک چيز ديگر بود. بازيکناني مثل نامجو مطلق، مجيدي، منصوريان و عابدزاده درخشان بودند اما حالا پول و شهرت قالب شده.
90: از مجيدي اسم بردي. او دوبار به استقلال جفا کرد و با رفتنش قهرماني را گرفت. قبول نداري؟
او براي استقلال اين همه زحمت کشيده. با يک حرکت حتي اگر اشتباه بوده باشد که نبايد همه چيز را زير سئوال ببريم. او هنوز کاپيتان اول استقلال است. برخي نامها تکرار نميشوند. مثلاً من در صفحهام زير عکس سعيد معروف و علي کريمي نوشتم آقاي واليبال کنار آقاي فوتبال! برخي پرسيدند چرا از يک پرسپوليسي تعريف کردي؟! اصلاً براي من اين انتقاد قابل هضم نيست. مجيدي جاي خودش را دارد اما کريمي آقاي فوتبال است ديگر. اي کاش او هم استقلالي بود. بودن او کنار فرهاد جذاب است. دو گلادياتور هستند.
90: استقلال با مظلومي موفق ميشود؟
خيلي او را دوست دارم. خيلي آقاست!
90: يعني شايسته سرمربيگري استقلال است؟
دوست داشتم عليرضا منصوريان ميشد. البته زوج مظلومي- منصوريان هم ايدهآل بود.
90: نميشود کنار هم کار کنند. خوب شد مديرعامل استقلال نشدي.
بله. گند ميزدم. (ميخندد)
90: دوست نداشتي فرهاد سرمربي شود؟
هنوز زود است. البته او هر وقت بشود همه تيم حرفش را ميخوانند. سرمربي بايد اين ويژگي را داشته باشد.
90: حرف قلعهنوعي را هم ميخوانند.
به چه شيوهاي؟ اين که از او بترسند فايده ندارد...
نظر شما