شناسهٔ خبر: 60952044 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

معيارهاي دوگانه

عباس عبدي

صاحب‌خبر -

بازگشايي سفارت‌هاي ايران و عربستان و بهبود روابط دو كشور و به تبع آن تلطيف روابط با ديگر كشورهاي عربي و در كنار اينها ادامه مذاكرات با غربي‌ها به ويژه امريكا از طريق كشورهاي منطقه، تا حدي شرايط خارجي را بهبود داده است و اثرات گرچه اندك اين رفتار را در نگاه مردم و اقتصاد هم مي‌بينيم، هر چند با منجمد شدن مذاكرات برجامي اين وضعيت در كليت خود ناپايدار به نظر مي‌رسد ولي به هر صورت شرايط كنوني بهتر از تنش‌هاي بي‌پايان قبلي است. در اين ميان برخي افراد در رسانه‌ها به نقد سياستگذاران رسمي پرداختند و اين اقدامات را نه از حيث اصل آنها، بلكه برحسب تاريخچه سياست‌هاي جريان حاكم نقد كردند.اكنون جريان طرفدار وضع موجود معترض است و مي‌پرسد؛ چرا زماني كه مقاومت مي‌شد، مي‌گفتيد كه اينها هزينه دارد و از جيب مردم هزينه مي‌كنيد؟ و حالا كه توافق مي‌كنيم، مي‌گوييد چرا امتياز مي‌دهيد و مملكت را فروختيد؟ و...
براي اينكه يك مساله اختلافي هيچ‌گاه حل نشود، بهترين كار اين است كه صورت مساله نادرست مطرح شود. مساله نه مقاومت و ايستادگي يا حتي دشمني با ديگران است و نه تفاهم و سازش يا دادن و گرفتن امتياز كه خيلي هم طبيعي و منطقي است. هر دو سياست برحسب مورد مي‌تواند قابل دفاع باشد، همچنانكه هر دو مي‌تواند قابليت رد كردن داشته باشند. هيچ كدام از اين دو سياست، پيش‌فرض و قطعي نيست كه آن را قاطعانه تاييد يا رد كنيم. هر دو شيوه‌هايي هستند براي تامين اهداف ديگر. بنابراين پيش از هر چيز بايد درباره آن اهداف و نحوه تامين آن توافق داشت. اتفاقا اين استدلال عليه گويندگان آن بيشتر صادق است و كاربرد دارد، چون همين افراد هر گاه در گذشته كسي مي‌خواست تفاهم كند، حرف از مقاومت و ايستادگي مي‌زدند و معتقد بودند كه نبايد خيانت كرد يا كوتاه آمد و... و هر گاه كسان ديگر حرف متفاوت با سياست‌هاي آنان زدند و آنان را نقد كردند، آنان از ضرورت توسعه روابط و... سخن مي‌گويند. پس مساله چيز ديگري است. مشكل در وجود يك رويكرد و مشرب شبه مذهبي، آغشته به سياست نزد طرفداران وضع موجود است. 

به اين معنا كه حُسن و قبح افعال را به فاعل ربط مي‌دهند، به قول مولوي، «هر چه آن خسرو كند، شيرين بُود» در واقع در نزد آنان، افعال ذاتا واجد حُسن و قبح نيستند، بلكه اين فاعل آن است كه افعال را ارزشمند يا ضد ارزش مي‌كند. اين رويكرد اشعري مسلكي در سياست مصداق قدرت‌طلبي است و حقيقت و واقعيت را پيش پاي قدرت و روايت قرباني مي‌كند و اين همان رويكردي است كه ملام شيعي در مقابل آن شكل گرفت. در اين رويكرد حتي عدالت معناي عيني ندارد، بلكه اراده فردي كه او را عادل مي‌دانيم يا خدا را عادل مي‌دانيم، تعيين‌كننده معنا و مصداق عدالت است، اين مثل آن است كه عدالت را از روي قانون نسنجيم، بلكه اراده و حكم دلبخواه قاضي را عين عدالت بدانيم. پس موضوع روابط اخير با عربستان و اتفاقات رخ داده در گفت‌وگوي رسانه‌اي وزراي‌ خارجه در سفر اخير وزير خارجه عربستان به ايران، نيز از همين منظر نقد مي‌شود. نه اينكه چون شما قبلا با سياست گفت‌وگو‌ و تفاهم مخالف بوده‌ايد، پس حالا با سياست تفاهم هم موافق هستيد؟ مخالفت منتقدان شما نه با مقاومت است و نه با تفاهم و سازش، بلكه با معيارهاي دوگانه شماست، كساني كه قبلا با سياست‌هايي مخالفت مي‌كردند و مانع عملي آن مي‌شدند و تمام مدارك و صوت و تصوير آن موجود است و اكنون اجراي همان سياست را چند پله بالاتر جزو افتخارات خود مي‌دانند، بدون اينكه چيزي جز عامل و فاعل ماجرا تغيير كرده باشد. حالا قصد مچ‌گيري نيست. همين سياست كنوني را مي‌توان حمايت كرد ولي يك مشكل همچنان حل نشده باقي مي‌ماند؛ اينكه اين سياست جديد شما ناشي از تغيير رويكرد و فهم بهتر از امور نيست، اين تغيير سياست ناشي از كنار گذاشتن معيار دوگانه نيست، بلكه اينها ناشي از تغيير جايگاه و موقعيت عاملان آن است و با تغيير اين جايگاه و موقعيت دوباره به همان وادي قبلي سقوط كرده و به تنظيمات كارخانه باز خواهند گشت. دليل اين ادعا نيز روشن است، زيرا مطلقا نمي‌گويند كه در گذشته اشتباه شد، بلكه همچنان از همان منطق دفاع مي‌كنند و البته مشغول دستاوردسازي و بازي با كلمات نيز هستند. البته چون مساله سياست خارجي است، دوست ندارم كه وارد جزييات شوم، ولي خيلي مختصر مي‌توان گفت كه شما گفتيد، زديم، ما هم مي‌گوييم، زديد، تا بعد چه پيش‌ آيد.