به گزارش خبرنگار ایمنا، روز دوشنبه بیستوششم دی جاری، مرگ مشکوک مرد میانسالی در یکی از بیمارستانهای تهران به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد که با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ و تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با دستور بازپرس کشیک قتل، راهی بیمارستان مدنظر شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی پس از حضور در بیمارستان، با جسد مرد میانسالی مواجه شد که براثر ضربات چاقو به قتل رسیده بود. بررسیهای بیشتر حکایت از آن داشت که مقتول به همراه همسرش که خود نیز مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شده است. تحقیقات ابتدایی نیز حکایت از آن داشت که مقتول و زن میانسال از سوی پسرشان در خانه با ضربات چاقو به دلایل نامشخصی به قتل رسیده و مجروح شده و عامل این جنایت پس از کشتن پدرش از مهلکه گریخته است.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این سرنخ مهم، اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و دوربینهای مداربسته اطراف خانهای که مرد میانسال به قتل رسیده را برای ردیابی مسیر تردد قاتل هدف بازبینی قرار دادند. با دستور بازپرس کشیک قتل، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی درباره این پرونده ادامه دارد.
قتل یک پزشک تحت تاثیر سریال
اواخر آذر امسال، با اعلام مفقود شدن یک پزشک مشهور تهرانی، عملیات جستوجوی ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از او آغاز شد. در تحقیقات، مشخص شد که این پزشک ۴۵ساله از مدتی قبل با برادر بزرگتر خود که او نیز پزشک است اختلاف پیدا کرده است که این اختلافات مالی به صدور حکم جلب برادر کوچکتر منجر شده بود.
همین کافی بود که ظن ماموران به برادر بزرگتر برانگیخته شده و در بررسیهای نخستین، به کارگر مطب برادر مرد گمشده مظنون شده و او را تحت بازجویی قرار دادند. در این تحقیقات قضایی مشخص شد که قاتل در پی اختلافات مالی با برادرش، روز حادثه او را با همدستی همان کارگر به مطبی واقع در خیابان فرشته کشانده و سپس مقتول را خفه و جسدش را در پشتبام همان مطب تکهتکه کردند.
قسمتهایی از جسد را در ظروف پلاستیکی جاسازی کرده و آذوقه حیوانات قرار دادند و قسمتی دیگر از تکههای جسد را سوزانده و پراکنده کردند. با ادامه تحقیقات سرانجام روز گذشته برادر مقتول به دام ماموران افتاد و در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی بازپرس قرار گرفت.
متهم در پاسخ به این پرسش که اتهام قتل برادرت را قبول داری، گفت: نه، من او را به قتل نرساندم. کارگر مطب وقتی متوجه اختلاف ما شد تصمیم به قتل گرفت. من دلم میخواست نماینده مجلس شوم و برای این کار به پول نیاز داشتم تا بتوانم تبلیغات کنم، اما اختلاف مالی با برادرم من را از هدفم دور میکرد.
همچنین وی در پاسخ به اینکه یعنی تو نمیدانستی کارگرت قصد قتل دارد، اظهار کرد: نه، او مدتی بود سریال خونسرد را میدید و تحت تاثیر این سریال ناگهان اقدام به قتل کرده بود. برادرم برای مذاکره با من به مطب آمده بود. یکدفعه کارگرم من را صدا زد و گفت رگ دست برادرت را زدم و از من خواست پلاستیک ببرم تا خون برادرم در کیسه بریزد. سریع خودم را به طبقه بالا رساندم و متوجه شدم رگ گلوی برادرم را هم قطع کرده بود.
جسد را تکهتکه کردیم. بعد کارگرمان مقداری از گوشت بدن برادرم را در چرخ گوشت ریخت و کباب کرد. بعد هم آن را با برنج پختهشده مخلوط کرد و آذوقه حیوانات قرار داد. بقایای جسد را هم در خیابانهای تهران و قزوین رها کردیم. قصد داشتم به ترکیه بروم، اما بهدلیل بارش برف پرواز کنسل شد و راهی کیش شدم و آنجا شناسایی و دستگیر شدم.
زن خائن دستور قتل شوهرش را داد
هفتم آبان سال گذشته، قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران، از کشف جسد مردی در درهای در نزدیکی روستای وردیج باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. بررسیهای ماموران پلیس حکایت از آن داشت که مرد میانسال در مکان دیگری به قتل رسیده و عاملان قتل پس از حادثه، جسد را به این مکان منتقل و رها کردهاند.
تیم جنایی در بررسی پرونده افراد گمشده موفق شد هویت مقتول به نام بهرام را شناسایی کند. بررسیهای تیم جنایی نشان داد مقتول از مدتی قبل با همسرش اختلاف داشته است. همچنین مشخص شد همسر مقتول با مرد جوانی به نام همایون ارتباط مخفیانه دارد.
ماموران همسر مقتول را بازداشت کردند و وی هم در بازجوییهای فنی لب به اعتراف گشود و گفت شب حادثه همایون همراه یکی از دوستانش با نقشه قبلی به خانهشان آمدند و بهرام را بهقتل رساندند. بدین ترتیب همایون و دوستش بازداشت شدند. همایون و دوستش به قتل اعتراف کردند و گفتند شب حادثه مقتول را در خواب به قتل رساندهاند.
چند روز قبل کیفرخواست همایون و دوستش به اتهام مباشرت در قتل و همسر مقتول هم به اتهام معاونت در قتل صادر شد و بنا بر این گزارش، متهمان بهزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشوند.
قتل هولناک یک دختر در خانه مجردی
عصر بیستوسوم اسفند سال ۱۴۰۰، دختر جوانی با ماموران کلانتری ۱۲ شهرک اندیشه شهریار تماس گرفت و گفت: دوست ۲۲سالهام به نام شیرین که بهتنهایی در خانه مجردیاش زندگی میکند، در را باز نمیکند و گوشی موبایلش نیز خاموش است. من نگران او هستم و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
با این تماس، متموران کلانتری و آتشنشانی به خانه مدنظر رفتند و پس از گشودن در با جسد دختر جوان که با پیچیده شدن پارچه سیاه دور گردنش و ضربههای چاقو از پا درآمده بود روبهرو شدند. بررسیها نشان میداد طلاهای وی نیز سرقت شده و عامل جنایت آشنا بوده است.
جسد که شواهد نشان میداد دو روز از مرگش گذشته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتاد. ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی فهرست مکالمات تلفنی دختر جوان پرداختند و به رابطه پنهانی او با یک پسر ۲۱ساله به نام سیامک پی بردند.
ماموران به ردیابی پسر جوان پرداختند، اما شواهد نشان میداد وی به محل نامعلومی گریخته است. نزدیک به سه ماه از این ماجرا گذشته بود که ماموران پلیس رد سیامک را در یزد یافتند و در عملیاتی ویژه وی را در بیستودوم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ دستگیر کردند.
بررسیها نشان میداد سیامک قصد داشته مخفیانه از کشور خارج شود و به کشور ترکیه بگریزد که ناکام ماند. ماموران در مخفیگاه وی مقداری از طلاهای قربانی را بهدست آوردند. سیامک که فهمید دستش برای پلیس رو شده، به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل دختر جوان اعتراف کرد.
وی گفت: چند روز قبل از قتل با شیرین در خیابان آشنا شدم و به او ابراز علاقه کردم. وقتی فهمیدم در خانه مجردی بهتنهایی زندگی میکند، بعد از چند بار صحبت تلفنی به بهانه ملاقات به خانه او رفتم و سه شبانهروز آنجا ماندم. من یک روز متوجه شدم طلاها و سکههای زیادی در خانه دارد. به همین خاطر به فکر سرقت طلاهایش افتادم.
چون کار درست و حسابی نداشتم، این فکر رهایم نمیکرد. تا اینکه نیمهشب بیستویکم اسفند وسوسه شدم. من مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم که با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم، اما او شروع به داد و فریاد کرد. من که ترسیده بودم همسایهها سر برسند، پارچهای را دور گردنش پیچیدم و او را خفه کردم.
سپس شش النگوی طلا، زنجیر، سکه و گوشی موبایلش را دزدیدم و گریختم. من همان شب به یزد رفتم و زندگی مخفیانهای را در پیش گرفتم. تصمیم داشتم به ترکیه بروم که بازداشت شدم. بهدنبال اعترافهای پسر جوان وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برایش کیفرخواست صادر شد و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و قتل و سرقت را گردن گرفت. وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من در خیابان با شیرین آشنا و به او علاقهمند شدم. بعد از چند روز به خانه مجردی او رفتم و سه شبانهروز را آنجا ماندم. وقتی فهمیدم در خانه طلاهای زیادی دارد به فکر سرقت افتادم، اما باور کنید نمیخواستم او را بکشم.
وی ادامه داد: آن روز مشروب خورده بودم و حالت طبیعی نداشتم که با چاقو به جان شیرین افتادم و سپس او را خفه کردم. میدانم اشتباه کردهام و حالا پشیمانم. بنا بر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
نظر شما