به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، رییس سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرده بود: «تا وزارت نیرو نتایجش را درباره آبگیری سد چمشیر ندهد، نمیتوانیم پاسخ دهیم.» اما به نظر میرسد دستاندرکاران احداث سد نیازی به این مجوز ندارند و اصرار بر آبگیری حتی پیش از موعد اعلام شده دارند و میخواهند تا یک هفته آینده این اتفاق بیفتد.
آنچه از سال گذشته تاکنون درخصوص احداث و آبگیری این سد از کارشناسان محیطزیست شنیدیم، تماما خسارتی بود که قرار است بر منطقه تحمیل شود. هدف از احداث این سد، آبدهی به اراضی کشاورزی در پاییندست استان کهگیلویه و همچنین بوشهر و تامین آب شرب برای مردم این مناطق بود.
دکتر حسین آخانی که پیشتر هم در این خصوص گفتوگو کرده بود، درخصوص این هدف سدسازان اعلام کرد: «این آب نه به درد شرب میخورد نه کشاورزی. از این به بعد نمک است که مهمان زمینهای کشاورزی منطقه خواهد شد.» در ادامه گفتوگوی «اعتماد» با این استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران را میخوانید.
خبر آمده است سد چمشیر در روزهای آتی آبگیری میشود. مگر سازمان محیطزیست در این خصوص اعلام نظر کرده و مجوز صادر شده که تصمیم بر آبگیری شده است؟
اطلاعاتی که ما داریم دال بر این است که سازمان حفاظت محیطزیست خواستار تعویق آبگیری شده تا نتیجه مطالعات جدید، بیخطر بودن آبگیری را نشان دهد. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هم یک سال روی این مساله بررسی انجام داده و آبگیری را صلاح ندانسته است. منتها براساس مشاهدات میدانی که من در ۹ و ۱۰ آذر در منطقه داشتم، بستر را برای آبگیری آماده کردهاند. براساس اطلاعات غیررسمی که داریم گویا ۲۴ آذر بناست آبگیری آغاز شود.
با وجود مخالفتهای محیطزیست و حتی وزارت نفت، چطور وزارت نیرو دارد این مساله را پیش میبرد؟
من مسائل حقوقی ماجرا را نمیدانم، ولی وزارت نیرو نشان داده ارزشی برای دیدگاههای علمی قائل نیست، ارزشی برای افکار عمومی قائل نیست، ارزشی برای آینده این سرزمین که با خشکاندن همه دریاچهها و رودخانهها شرایط بسیار سختی برای ایران ایجاد کرده، قائل نیست، ارزشی برای مسائل اجتماعی قائل نیست، با پروژههای عجیب غریبی که وزارت نیرو دارد اجرا میکند، سدسازیها و انتقال آبهایی که دارد انجام میدهد، باعث ایجاد اختلافات قومی گستردهای در کشور شده. گویا برایشان این مسائل مهم نیست.
مسائلی که در وزارت نیرو اولویت دارد، منافع کسانی است که در این پروژهها درگیر هستند و آن منافع، جریانات قویای است که از این پروژههای سدسازی معمولا در صنایع بهرهمند میشوند و بر منافع سرزمینی اولویت دارد. اتفاقا عین همین داستان در سد گتوند انجام شد. خیلیها سعی کردند جلوی آبگیری را بگیرند، اما با تعجیلی که داشتند متاسفانه آبگیری را انجام دادند.
الان هم در مورد چمشیر شواهد نشان میدهد این اتفاق دارد میافتد. فکر میکنم رییس سازمان حفاظت محیطزیست؛ آقای سلاجقه بدون تعارف به طور علنی در رسانهها باید اعلام کند با آبگیری سد چمشیر مخالف است و بلافاصله میتواند با ارجاع آن به دادستان به عنوان مدعیالعموم، درخواست توقف آبگیری را طبق وظیفه قانونی که دارد، انجام دهد. اگر این کار را انجام ندهد، برگه سیاهی در کارنامه ایشان باقی خواهد ماند.
میتوانید تصویری از منطقه پس از آبگیری بدهید؟ چه بر سر این منطقه و پایین دستش میآید؟
مساله چمشیر از نظر پیشبینی اتفاقاتی که قرار است آنجا بیفتد، یکی از سادهترین سدهاست. قبل از هر چیز رودخانه زهره یک رودخانه شور است، ایجاد سد در یک رودخانه شور یعنی تجمع نمکی که بهطور طبیعی شسته میشد و به دریا میریخت. ما میخواهیم این را تجمیع کنیم و معلوم نیست دوستانی که میخواهند این نمک را پشت این سد جمع کنند برایش چه برنامهای دارند. شواهد جدید زمینشناسی نشان میدهد در زمان مطالعات سد، در تشخیص بخشی از سازند گچساران اشتباه بزرگی صورت گرفته و از لایههای عمیق نمکی که در بستر وجود دارد، غافل ماندند.
طبیعی است خیلی از زمینشناسان پیشبینی میکنند با توجه به اینکه این سازند گچی-نمکی است، به محض اینکه گچها حل شوند نمکها هم حل خواهند شد و ما با یک شرایط بسیار بسیار بحرانی و خطرناک مواجه خواهیم شد. حتی اگر تصور کنیم هیچ اتفاقی هم نیفتد، با توجه به اینکه رودخانه زهره آبش شور است، با افزایش ۲ تا ۳ برابری شوری این آب، بنا بر آنچه در روزنامه همشهری منتشر شد، مشاور طرح هم گفته این آب شور است و قابل استفاده شرب نیست. من به عنوان یک گیاهشناس اعلام میکنم این آب برای کشاورزی هم قابل استفاده نیست. من نمیدانم چه اصراری دارند یک دریاچه شور را در آن منطقه ایجاد بکنند.
شما فرمودید صنایعی از این قصیه منتفع هستند. میتوانید اعلام کنید چه صنایعی و در کجاها هستند؟
تا آنجا که شنیدم ولی اطمینان کامل ندارم، گویا پتروشیمی گچساران یکی از صنایعی است که قرار است از این آب بهرهمند شود، اما در گزارشهای رسمی چنین چیزی وجود ندارد. در گزارشهای رسمی اهدافی که تعیین کردند، شرب مناطق جنوبی از هندیجان تا بوشهر، توسعه کشاورزی به میزان ۴۰ هزار هکتار در دشت لیراوی است. اینجا احتمالا داریم با یک عدم شفاف بودن ماجرا مواجه میشویم. شاید کسانی که اصرار به آبگیری دارند، خودشان از شور بودن این سد میخواهند استفاده کنند. شاید شوری این آب برای صنایع مشکلی نخواهد داشت، چون برای کشاورزی که قابل استفاده نیست، بنابراین شاید منافعی در این ماجرا باشد.
بر سر زمینهای کشاورزی چه خواهد آمد؟
اینجا باید برای تمام زمینهای کشاورزی که در پاییندست سد قرار دارند، اظهار تاسف کرد و از الان باید تسلیت بگویم، چراکه با بسته شدن جریان آب رودخانه زهره و عدم جریان یافتن سیلابهایی که در زهره اتفاق میافتاد و باعث میشد در زمستان نمکهایی که وجود دارد شسته شوند، حالا این نمکها دیگر شسته نخواهند شد و در آینده به شکلی مهمانان مناطق کشاورزی پاییندست خواهند بود.
نظر شما