این روزها در گوشه و کنار شهر افرادی را میبینیم که مشکلات فراوانی را در زندگی خود تحمل میکنند و به تنهایی بار سختیهای زندگی را به دوش میکشند.
در این داستان میخواهم شما را با مادری ۳۰ ساله که سال ۱۳۸۲ از زلزله بم توسط فردی نجات پیدا کرده است، آشنا کنم. این مادر در سن ۱۱ سالگی ازدواج کرد و ۶ فرزند در سنین ۳ ماهه تا ۱۵ ساله دارد و آنها از مزایای یارانه و پوشش تحت حمایت کمیته و بهزیستی محروم هستند.
آنها با گذر از شهرهای مختلف از جمله استان گلستان در آخر ساکن روستای خیرود در شهرستان نوشهر استان مازندران میشوند. همسر وی بعد از مدتی خانه و فرزندانش را ترک میکند و این موضوع دردسرهای فراوانی را برای آنها به وجود میآورد.با حمایت خیران موفق شدند که مبلغی را برای پول پیش خانه کوچک حدود ۲۰ متر تهیه کنند، ولی این خانه محقر به دلیل اعتیاد صاحبخانه به محلی نا امن برای آنها تبدیل شده است.
یکی دیگر از مشکلاتی با آن دست و پنجه نرم میکند، نداشتن شناسنامه برای کودکانش است و این موضوع مشکلاتی مانند تحصیل را برای آنها به وجود آورده است.
ادامه داستان را از زبان این مادر میبینیم.
نظر شما