مضحکهای به نام ناتوی غرب آسیا
صاحبخبر - مهدی گرگانی: عبدالله دوم، پادشاه اردن اخیرا از امکان تشکیل یک پیمان نظامی در منطقه غرب آسیا همانند پیمان ناتو سخن گفت که بسیاری آن را تعبیر به ناتوی غرب آسیا کردهاند. طبق گفته منابع آمریکایی، واشنگتن قصد دارد با کمک رژیم اشغالگر قدس یک ائتلاف دفاع هوایی و موشکی با مشارکت اردن، مصر، عراق و اعضای شورای همکاری خلیجفارس (رژیم سعودی، امارات، بحرین، عمان، قطر و کویت) راهاندازی کند. هر چند پادشاه اردن مستقیما اسمی از ایران نیاورد اما تحلیلگران معتقدند هدف اصلی تشکیل این ائتلاف احتمالا مقابله با ایران در منطقه خواهد بود. اعلام این موضوع در آستانه سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به سعودی و فلسطین اشغالی نیز نمایان میکند که واشنگتن و تلآویو در پشت پرده این تصمیمات و تحولات در غرب آسیا قرار دارند. اما آیا رژیم صهیونیستی و آمریکا در پیشبرد چنین طرحی برای منزوی کردن ایران در منطقه کاری از پیش خواهند برد؟ 1- ایده تشکیل ناتوی غرب آسیا، جدید نیست و رژیم مجعول صهیونیستی از مدتها قبل به دنبال تشکیل چنین ائتلافی علیه ایران است اما موانع این ایده آنقدر زیاد است که هیچگاه به منصه ظهور نرسید. اکنون که صهیونیستها خود را در پرونده هستهای و مخصوصا مقابله با نفوذ ایران در سراسر منطقه شکستخورده و مستاصل میبینند، دوباره ایده آن را در گوش سران خائن کشورهای عرب منطقه زمزمه میکنند. با این حال ناظران سیاسی معتقدند بعید است رژیم موقت صهیونیستی بتواند ائتلاف جامعی تشکیل دهد و از همین حالا مشخص است که برخی کشورهای عربی آشکارا از پیوستن به آن خودداری میکنند. عراق اخیرا با تصویب قانونی هر گونه مراوده با اسرائیل را ممنوع کرد. کویت همچنان به سیاست خصمانه خود علیه اشغالگران پایبند است و در قطر نیز هیچ نشانهای از عادیسازی و تمایل به همکاری با صهیونیستها دیده نمیشود. عمان نیز از روابط حسنهای با ایران برخوردار است و به گفته کارشناسان به هیچ ائتلافی علیه ایران نخواهد پیوست. با این اوصاف فقط رژیم صهیونیستی خواهد ماند و تعداد کمی از کشورهای عربی که تا حالا نیز به صورت نانوشته علیه ایران متحد بوده و هر بار نیز با شکستهای خفتبار مواجه شدهاند. 2- دونالد ترامپ، رئیسجمهور تروریست پیشین آمریکا، سال 2017 با سفر به ریاض ایده تشکیل ناتوی عربی را مطرح کرد و با خروج از برجام، طرح فشار حداکثری علیه ایران را کلید زد. وی در کنار آن با تشدید تنشها در خلیجفارس به دنبال تشکیل یک ائتلاف نظامی و دریایی علیه ایران نیز برآمد تا حلقه محاصره را تنگتر کند. ترامپ با اتهامزنیهای پیاپی علیه ایران در زمینه امنیت کشتیرانی و حمله به کشتیهای نفتی و تجاری، تلاش کرد با ایجاد یک ائتلاف جهانی به بهانه حفاظت از کشتیها در خلیجفارس، دریای عمان و همچنین تنگههای هرمز و بابالمندب، بهانهای برای حضور در منطقه بیابد و در این چارچوب، فشارهایش را علیه ایران فزونی بخشد. آمریکا از 60 کشور متحد خود برای پیوستن به این ائتلاف رسما دعوت کرد و در نهایت فقط انگلیس، استرالیا و سعودی حاضر شدند در این ائتلاف شرکت کنند و حتی فرانسه، آلمان، کرهجنوبی، ژاپن و... حاضر نشدند به دلایلی به این ائتلاف ملحق شوند! ایده تشکیل اتحاد عربی ترامپ نیز با بیاعتمادی دولتهای عربی به ترامپ اصلا به مرحله عمل نرسید و در نطفه خفه شد. اکنون دولت جو بایدن سیاست بیثباتسازی در مناطق مختلف جهان را در پیش گرفته است. در اروپا بحران اوکراین را برای مقابله با روسیه کلید زد. در شرق آسیا با بحرانسازی بر سر مساله تایوان و کرهشمالی و در اقیانوسیه با توافق اوکاس با انگلیس و استرالیا، به دنبال درگیر کردن پکن و مهار قدرت نظامی و اقتصادی چین است و اکنون نیز با طرح ایده ناتوی غرب آسیا به دنبال مقابله با ایران البته با هزینه کشورهای عرب است. 3- در حال حاضر شرایط نسبت به چند سال گذشته بسیار فرق کرده است. دولت حجتالاسلام رئیسی برخلاف دولت قبل، دیپلماسی منطقی و روابط خوب با همسایگان در منطقه را در اولویت کار خود قرار داده است. روابط خوب با قطر، اماراتعربیمتحده و ۵ دور مذاکره با عربستان در راستای تنشزدایی، ممکن است حتی این کشورها را نیز از پیوستن به ائتلاف آمریکایی- صهیونیستی که هدفش ایران باشد منصرف کند. از سوی دیگر حملات موشکی مرگبار انصارالله یمن علیه ائتلاف سعودی که آنها را مجبور به توافق آتشبس کرده، ممکن است ریاض و ابوظبی را بیش از پیش در پیوستن به چنین ائتلافی با تردید مواجه کند. آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال سوءاستفاده دوباره از ثروت عربستان و امارات برای پیشبرد ایده ائتلاف نظامی خود هستند؛ مسالهای که در دوران ترامپ آنها را به گاو شیرده معروف کرده بود و باعث تحقیر اعراب بویژه بنسلمان شد. بعید است ریاض بخواهد - و یا بتواند - بار مالی چنین ائتلافی را به دوش بکشد و دوباره مضحکه خاص و عام شود. «هشام غنام» محقق ارشد سعودی در مرکز مطالعات خلیجفارس در کمبریج در این زمینه میگوید: ناتوی غرب آسیا در حال حاضر بدون به اشتراک گذاشتن مسؤولیتها و بار مالی به شکل مساوی، امکانپذیر نیست. نمیتوان همه مسوولیتها را بر عهده ریاض گذاشت و انتظار داشت آلسعود همه کارها را انجام دهد. خبرگزاری اسپوتنیک نیز با اشاره به این مساله، ناتوی غرب آسیا را به سراب تشبیه کرد و نوشت: ایده ناتوی غرب آسیا از پیش شکستخورده است، چرا که فاقد هدف و دشمن مشترک است.∎
نظر شما