بابک خطی
طبیب و فعال اجتماعی
همهگیر شدن روایتگری به این صورت که تمام افراد جامعه، از طبقات اجتماعی و خاستگاههای حرفهای مختلف بتوانند در فضایی امن از روایتهای خود در مورد تعرض و مورد خشونت واقع شدن سخن بگویند و شنیده شوند، یکی از موارد قابلاعتنایی است که «جنبش میتو» بیش از هر چیز دیگری برای ادامه حرکت خود بهعنوان حرکتی زنده و پویا و پرهیز از تبدیل شدن به کالای لوکسی مخصوص یک طبقه خاص بدان نیاز دارد.
این گسترش درواقع بهمثابه گذاری مهم و حیاتی برای «میتو» است تا از شکل فعلی خود که بیشتر حرکتی نمادین و الهامبخش برای سایرین از طرف سلبریتیها و هنرمندان است، حالت عمومیتری به خود بگیرد.
اساساً رخ دادن خشونت جنسی و نیاز به روایتگری مختص طبقه خاصی نیست و در تمامی طبقات اجتماعی، اقتصادی و مشاغل گوناگون وجود دارد و قربانی میگیرد. نقش افراد معروف و بهاصطلاح سلبریتی نیز در این حرکت - در کنار اهمیت و ارزشمندی شخصی روایتهایشان- در پیشاهنگ بودن آنان است تا از سویی به همهگیر بودن احتمال تحت خشونت جنسی قرار گرفتن برای همگان اشاره داشته باشد و از طرف دیگر به سایر قربانیان برای شکستن تابوی سکوت در برابر متجاوزان جرئت بخشد.
مخاطبان قابلتوجه سلبریتیها نیز این امکان را ایجاد میکند تا پیام شکستن سکوت تاریخی و آموخته در برابر خشونت به تعداد هرچه بیشتری از آدمها رسانده شود.
در مقام روایتگری نیز میتوان گفت که چهبسا طبقات آسیبپذیر جامعه به توجه و صرف انرژی بیشتری در این مورد نیاز داشته باشند، چراکه بسیاری از قربانیان خشونتهای جنسی در این طبقات در شرایط نابسامان اقتصادی زمینهای و نبود آموزش در محیط خشونت جا گرفته و تحت انقیاد آن قرار دارند و گاهی حتی از وجود خشونت و ظلمی که بر آنها روا داشته میشود نیز اطلاع و درک درستی ندارند. این مسئله در عین تائید وجود توانمندی اقتصادی بهعنوان یک پیششرط، نیاز به آموزش و آگاهی دادن هرچه بیشتر در مورد مصادیق خشونت و روشهای حفاظت از خود به طبقات اجتماعی و مشاغل مختلف را بهعنوان یکی از مهمترین اهداف این حرکت تبدیل میکند. در عمل نیز، ابتدا گروههای مختلف اجتماعی باید نسبت به مصادیق تعرض و خشونت جنسی آگاه شوند تا در قدم بعدی بتوانند برای مقابله با آن تحت آموزش قرار گیرند و اقدام درستی انجام دهند.
بنابراین اینجا لازم است جلوی تفکری که جنبش میتو را حرکتی شیک، فانتزی و مخصوص طبقات برخوردار و دارای سرمایههای سمبولیک و مالی معرفی میکند یا آن را نیاز واقعی تمام اقشار جامعه نمیداند، علامت سؤالهای بزرگ قرار داد و بر نیاز مبرم به گسترش هرچه بیشتر دامنه این حرکت در تمام طبقات اجتماعی تأکید کرد. هرگونه محدود کردن این جنبش از طرف هر فرد یا طیفی درواقع معادل موافقت با تحت خشونت قرار گرفتن زنان جامعه در طبقات مختلف اجتماعی است.
در کنار این گسترش طبقاتی چنانکه اشاره شد رسوخ امکان روایتگری در مشاغل مختلف نیز یک نیاز مهم است که بین این دو نقاط مشترک و همپوشانی فراوانی وجود خواهد داشت.
موضوع مهم دیگر این است که به خاطر پیشاهنگی جامعهی هنری در این حرکت که ناشی از ذهن باز و پیشرو بودن نسبی این گروه حرفهای است، جریانی عقبمانده باکمال قساوت این مسئله را به فاسد بودن محیط هنری و افراد شاغل در آن نسبت میدهد و اینگونه با تسویهحساب و عقدهگشایی شرایط کار را برای آنان سخت میکند. همهجانبه شدن می تو ازاینجهت نیز این فشار بیهوده و غیرمنصفانه را برطرف نموده و فرصت تنفس به جامعه هنری میدهد.
البته یک نکتهی اساسی که بهعنوان پیششرط کلی در تمام موارد گفته شده نباید فراموش گردد این است که امکان روایتگری و فرایند به رسمیت شناخته شدن و شنیده شدن قربانیان و مرهم نهادن بر آلام آنان در این حرکت باید حتماً با تمهیداتی همراه باشد تا مسئله مهم امنیت پس از روایت راویان نیز در آن در نظر گرفته و تأمین شده باشد.
نهایتاً اینکه ایجاد چنین بستر آمادهای برای گفتن و شنیده شدن ضمن کمک به ترمیم آسیبهای قربانیان، امکان ایجاد مسئولیتپذیری و بازگشت به جامعه را نیز بهطور توأمان برای متجاوز فراهم میآورد درحالیکه کلیت گفتمان شنیده شدن قربانی و الزام به پاسخدهی و عقوبت برای متجاوزان خود واجد اثرات پیشگیرانهی گستردهای بر روی جامعه خواهد بود.
نظر شما