وقتی خریت بن راشد با آن حضرت به علت پذیرش حکمیت اعتراض کرد و از نزد حضرت خارج شد، یکی از یاران حضرت به نام عبدالله بن قعین، خریت و یارانش را تعقیب کرد و متوجه شد خریت قانع نشده و از گفتههایش به آن حضرت پشیمان نیست، و قصد جدا شدن از حضرت را دارد؛ از حضرت خواست تا قبل از اینکه خریت دست به شورش بزند او را دستگیر و زندانی کنند.1
ولی حضرت نپذیرفت و فرمود:
«اگر بنا باشد که هر کس را که مورد اتهام است بگیریم و به زندان کنیم باید همه زندانها را از مردم پر کنیم. من نمیتوانم مردم را بگیرم و به زندان بفرستم و عقوبت کنم پیش از آنکه مخالفت آشکار کرده باشند.»
23302
نظر شما