به گزارش ایلنا، آخرین نشست پژوهشی سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر در تاریخ ۲۵ بهمنماه ۱۴۰۰ با حضور فردین خلعت بری (آهنگساز شناخته شده) و کاوه میرحسینی (آهنگساز و رهبر ارکستر) برگزار شد.
در این نشست، به موسیقی فیلم، دیدگاه کلی موسیقدانان ایرانی درباره موسیقی فیلم و تجربیات شخصی میهمانان پرداخته شد. در این مراسم، کاوه میرحسینی علاوهبر سخنران به عنوان کارشناس برنامه نیز حضور داشت.
مدیر نشست پژوهشی با مطرح کردن دو دیدگاهی که درمورد موسیقی فیلم وجود دارد، بحث را آغاز نمود. بسیاری از کارگردانان موسیقی را در خدمت فیلم و بخشی از آن میدانند، در مقابل عدهای از کارگردانان و موسیقیدانان نیز موسیقی فیلم را بهعنوان ابزاری جهت دراماتیزه کردن بیشتر فیلم میبینند که با این حساب، خود موسیقی میتواند هویت مستقلی از فیلم داشته باشد.
موسیقی امری سابجکتیو نیست
فردین خلعتبری درمورد دیدگاههایی که درخصوص موسیقی فیلم وجود دارد، بیان کرد: در جهان هیچ چیز مستقلی وجود ندارد، هر چیزی برای بودن به زمینهای لازم دارد. موسیقی هم از قاعده استثنا نیست. تفاوت موسیقی با هنرهای دیگر در این است که چون موضوع آن شنیداری است اینتصور به وجود میآید که موسیقییک امر سابجکتیو است، درحالی که اینگونه نیست؛ موسیقی نیز مانند بقیه هنرها ساختار فیزیکی دارد. موسیقی در صدا، مجموعهای از چیدمانی را به وجود میآورد که به ظهور میرسد و تبدیل به عادت میشود.
وی ادامه داد: موسیقی تحت عنوان یک عادت به وجود میآید و پذیرفته میشود.
موسیقی در ذات خود نمایشی است
در ادامه خلعتبری درمورد بعد نمایشی موسیقی گفت: همه چیز در جهان نمود پیدا میکند و ما چیز غیرنمایشی نداریم. به این ترتیب، موسیقی در ذات خود نمایشی دارد. در وهله اول، نوازندهای که ساز میزند درحال نشان دادن موسیقی است، حتی اگر شنونده آن نوازنده را نبیند، اما تصوری از اینکه چه کسی آن را مینوازد در ذهن او شکل میگیرد.
این آهنگساز تصریح کرد: به طور کلی، در موسیقی، بازی معنا و صورت داریم، صورت صوتی و معنای انسانی. تلفیق صدا و تصویر، اعجاز سینما را بیشتر میکند به دلیل اینکه متن سینمایی به گونهای به وسیله موسیقی نقطهگذاری میشودیعنی اینکه جملهبندیهای جدید به وجود میآورد.
هر فیلمی نیازمند موسیقی نیست
فردین خلعتبری در پاسخ به این پرسش که آیا کارگردان میتواند از موسیقی به عنوان ابزاری برای کمک به تبدیلیک فیلم به درام و نمایش استفاده کند، گفت: در این سالها به کارگردانانی که فیلم آنها نیازی به موسیقی فیلم نداشت، میگفتم که از آن استفاده نکنند زیرا تبیین برخی چیزها الزما نیازی به بیان بیشتری با استفاده از موسیقی ندارد. به خصوص در دورهای که هماکنون در آن به سر میبریم، مدت زمانی که مردم برای دیدنیک اثر هنری صرف میکنند، محدودتر شده است، به همین دلیل کوتاه بودن فیلم و عناصر آن، اثر را کاملتر میکند. بنابراین، بسیاری از آثار سینمایی را باید از داشتن موسیقی فیلم منع کنیم.
وی افزود: من معتقدم وقتی هرچیزی نه صرفا موسیقی، در دایره عادت قرار گیرد، بلاهت خود را نیز از دست میدهد. بسیاری از فیلمها نیز نیازی به موسیقی متن ندارند و اتفاقا بدون آن کامل هستند.
خلعتبری درمورد موسیقی فیلم اضافه کرد: گاهی اوقات موسیقی فیلم بر عناصر فیزیکی آن تاکید دارد و در برخی موارد نیز بر عناصر غیرفیزیکی. به هرحال، موسیقییک چیز رئالیستی نیست مگر در سینما و مگر آنکه موزیسین در صحنه دیده شود.
خلعتبری در مورد موسیقی ایرانی گفت: موسیقی ایرانی خیلی افکتیو نیست و بیشتر روایت تغزلی در آن دیده میشود. زمانی که موسیقی تغزلی جای خود را به بافتهای جدید صوتی میدهد، از آن موقع موسیقی ایرانی، موسیقی نزدیک به درام میشود.
خلعتبری درمورد کارکرد ذهنی موسیقی در فیلم خاطرنشان کرد: موسیقی در ترنزیشن فیلم از سکانسی به سکانس دیگر که مجالی به مخاطب میرسد تا درمورد آنچه دیده تفکر کند، کارکرد ذهنی ایجاد میکند.
وی در مورد رویارویی موسیقی و شعر گفت: موسیقی در مواجهه با شعر تغییرات ارگانیکی ریتمیک پیدا میکند و در موسیقی فیلم نیز وارد میشود و اتفاقات جدید میافتد.
این آهنگساز درمورد ترتیب موسیقی در فیلم خاطرنشان کرد که هیچ حکمی در این مورد وجود ندارد، همانطور که در روایت کردن نیز حکمی وجود ندارد. در این نشست، یکی از مهمانان برنامه، بهرام دهقانیار غایب بود.
∎