محمدرحیم اخوت زاده دهم آذر ۱۳۲۴ نویسنده و منتقد ادبی بود که امروز بعد از تحمل مدتی فراموشی، در اثر کهولت سن و عواقب آن از دنیا رفت. بر اساس اعلام خانوادهاش پیکر او امروز در باغ رضوان اصفهان تشییع و به خاک سپرده شد.
کتابهای او با فاصلههای زمانی طولانی منتشر میشد که بخشی به وسواس او در نوشتن و بازنویسی کتابها برمیگذشت و بخشی به انتظار چاپ کتابهایش تا جایی که خود اخوت گاه از این انتظار خسته شده و به قول خودش خلقش تنگ میشد. در اینباره گفته بود: «من کتابهای زیادی را در انتظار انتشار دارم. وقتی میخواهم دربارهشان حرف بزنم، خلقم تنگ میشود. اما من اساسا آدم خوشبینی هستم و امیدوارم این سد و بندهایی که همه کارها را به بنبست کشیده، از بین برود، به هرحال نشر باید کار خودش را بکند و نمیتواند متوقف شود. کسی که مینویسد، با امید چاپ کردن اثرش آن را مینویسد. ما برای خودمان که نمینویسیم.»
او درباره ممیزی کتاب هم میگفت: «هیچوقت به ممیزی و حذف بخشی از نوشتههایم تن ندادهام، چون هیچگاه با ممیزی کنار نیامدهام و معتقدم اگر قرار باشد آثارم با جرح و تعدیل بسیار اجازه چاپ بگیرند همان بهتر که آنها را چاپ نکنم. من جزء آن دسته نیستم که بخواهم به هر قیمتی کتابم را چاپ کنم بنابراین اگر قرار باشد چاپ کتابم با تغییر و حذف همراه باشد آن را چاپ نمیکنم، زیرا من به عنوان نویسنده مدعی هستم با وسواس جزییات کتابم را مینویسم و به کرات بر روی آن کار میکنم و آن را چندبار میخوانم، به همین خاطر تغییر دادنش برایم بسیار سخت است و حاضرم از چاپ کتابم چشم بپوشم، اما آن را تغییر ندهم.»
آخرین کتاب اخوت «نامه سرمدی» بود که در سال ۱۳۹۷ در نشر بان منتشر شد؛ او این کتاب را خیلی وقت پیش به انتشارات آگاه داده بود و میگفت ممیزهای ارشاد ایراد گرفته بودند.
محمدرحیم اخوت، سال ۹۸ همزمان با سالگرد تولد ۷۴سالگیاش درباره اینکه مشغول چه کاری است، گفته بود: مدتی است که نمیتوانم بنویسم؛ دلیلش هم این است که چشمم مشکل دارد و بیناییام ضعیف شده است؛ این روزها نه میتوانم مطالعه کنم و نه بنویسم. نشستهام منتظر حضرت ملکالموت که بالاخره یکی از شاگردانش را سراغ ما میفرستد یا نه.
همچنین در واکنش به آرزوی اعطای سلامتی و عمر طولانی اظهار کرده بود: لطفا این خوابها را برای من نبینید. اینها تعارفها مرسوم است. متأسفانه صریح هستم و از شما چه پنهان هیچ کار دیگری ندارم که انجام دهم.
او درباره سرنوشت اتوبیوگرافیاش نیز گفته بود: کتاب را کامل نوشتهام. حدود ۵۰۰ صفحهای میشود و عنوانش هم «کودکی، جوانی، پیری» است، اما آن را به ناشر ندادهام، گفتم تا خودم هستم نمیخواهم چاپ شود.
از میان دیگر آثار محمدرحیم میتوان به کتابهایی، چون «خورشید»، «باقیماندهها»، «داستانهای نانوشته»، «نمیشود»، «مشکل آقای فطانت» و «عذاب یا هفتخان زندگی» اشاره کرد.
نظر شما