Victoria Brittain
نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی
روزنامه گاردین
در طول سالهای 1961 تا 1973، شش رهبر استقلالطلب آفریقا توسط حاکمان استعماری ترور شدند. پاتریس لومومبا، نخستوزیر کنگو که بهتازگی استقلال یافته بود، دومین رهبر از جنبشهای استقلالطلب کشورهای آفریقایی است که در دهه 1960 توسط استعمارگران یا عوامل آنها ترور شد. نفر ششم، «قوام نکرومه» از غنا در کودتای مورد حمایت غرب در سال 1966 برکنار شد و نفر هفتم «امیلکار کابرال» رهبر جنبش آزادیبخش غرب آفریقا علیه پرتغال از حزب آفریقایی برای استقلال گینه و کیپ ورد در سال 1973 ترور شد.
قتل لومومبا در سال 1961 بهدنبال مرگ «فلیکس مومی» در کامرون صورت گرفت که در سال 1960 مسموم شد. «سیلوانوس المپیو» رهبر توگو در سال 1963 کشته شد. در مراکش «مهدی بنبارکا» در سال 1965 در فرانسه ربوده و جسدش هرگز پیدا نشد. «ادواردو ماندلین» رهبر ملیگرای موزامبیک که برای استقلال از پرتغالیها میجنگید، در سال 1969 با یک بمبپستی که از طرف دوست امریکایی اش ارسال شده بود جان خود را از دست داد. از دست رفتن این گروه از رهبران در 60 سال گذشته که همگی یکدیگر را میشناختند و پروژه سیاسی مشترکی را بر مبنای عزت ملی دنبال میکردند، هریک از کشورهای آنها و قاره آفریقا را فلج کرد. تأثیرات این ترورها حتی تا امروز نیز مشهود است. بنبارکا و کابرال نظریهپردازانی انقلابی مانند «فرانتس فانون» و «چهگوارا» بودند. نفوذ آنها بسیار فراتر از قاره خودشان طنینانداز شد. در کنفرانس سه قاره در سال 1966 در هاوانا، که توسط بنبارکا قبل از مرگش ساماندهی شده بود، سخنران پایانی «فیدل کاسترو» رهبر کوبا به یکی از روشنفکرترین و درخشانترین رهبران آفریقا، رفیق امیلکار کابرال اشاره کرد و گفت «مبارزه او برای رهایی، اعتماد به نفس فوقالعادهای را در ما برای پرداختن ونگاه به آینده القا کرد.» امروز نیز نمیتوان فرودگاه (به دور از مدرنیزه شدن) لوبومباشی در جنوب کنگو را بدون یادآوری عکس لومومبا در آنجا که اندکی قبل از ترورش، پس از ضربوشتم و شکنجه در یک پرواز طولانی گرفته شده به یاد آورد. این شکست خاص سازمان ملل در حفاظت از یک مرد و دو همکارش به همان اندازه مهم است که در سربرنیتسا در سال 1995، زمانی که 8 هزار مرد و پسر قتل عام شدند. جملات لومومبا برای همسرش، بهخوبی نشان میدهد او چه کسی است و چرا برای بسیاری از مردم آن زمان اهمیت زیادی داشت و امروز هم دارد: «مرده، زنده، آزاد یا در زندان به دستور استعمارگران، این من نیستم که مهم است. مسأله اصلی کنگو است...»
لومومبا تعجب نمیکرد اگر میدانست عامل اصلی کودتا علیه او، بهمدت 30 سال متحد استراتژیک ایالات متحده در آفریقا بود. کنگو برای غرب ثروتی سرشار، بسیار بزرگ و بسیار مهم بود که نمیتوانست کنترل آن را از دست بدهد؛ اما ایدههای لومومبا هنوز زنده هستند.
∎
نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی
روزنامه گاردین
در طول سالهای 1961 تا 1973، شش رهبر استقلالطلب آفریقا توسط حاکمان استعماری ترور شدند. پاتریس لومومبا، نخستوزیر کنگو که بهتازگی استقلال یافته بود، دومین رهبر از جنبشهای استقلالطلب کشورهای آفریقایی است که در دهه 1960 توسط استعمارگران یا عوامل آنها ترور شد. نفر ششم، «قوام نکرومه» از غنا در کودتای مورد حمایت غرب در سال 1966 برکنار شد و نفر هفتم «امیلکار کابرال» رهبر جنبش آزادیبخش غرب آفریقا علیه پرتغال از حزب آفریقایی برای استقلال گینه و کیپ ورد در سال 1973 ترور شد.
قتل لومومبا در سال 1961 بهدنبال مرگ «فلیکس مومی» در کامرون صورت گرفت که در سال 1960 مسموم شد. «سیلوانوس المپیو» رهبر توگو در سال 1963 کشته شد. در مراکش «مهدی بنبارکا» در سال 1965 در فرانسه ربوده و جسدش هرگز پیدا نشد. «ادواردو ماندلین» رهبر ملیگرای موزامبیک که برای استقلال از پرتغالیها میجنگید، در سال 1969 با یک بمبپستی که از طرف دوست امریکایی اش ارسال شده بود جان خود را از دست داد. از دست رفتن این گروه از رهبران در 60 سال گذشته که همگی یکدیگر را میشناختند و پروژه سیاسی مشترکی را بر مبنای عزت ملی دنبال میکردند، هریک از کشورهای آنها و قاره آفریقا را فلج کرد. تأثیرات این ترورها حتی تا امروز نیز مشهود است. بنبارکا و کابرال نظریهپردازانی انقلابی مانند «فرانتس فانون» و «چهگوارا» بودند. نفوذ آنها بسیار فراتر از قاره خودشان طنینانداز شد. در کنفرانس سه قاره در سال 1966 در هاوانا، که توسط بنبارکا قبل از مرگش ساماندهی شده بود، سخنران پایانی «فیدل کاسترو» رهبر کوبا به یکی از روشنفکرترین و درخشانترین رهبران آفریقا، رفیق امیلکار کابرال اشاره کرد و گفت «مبارزه او برای رهایی، اعتماد به نفس فوقالعادهای را در ما برای پرداختن ونگاه به آینده القا کرد.» امروز نیز نمیتوان فرودگاه (به دور از مدرنیزه شدن) لوبومباشی در جنوب کنگو را بدون یادآوری عکس لومومبا در آنجا که اندکی قبل از ترورش، پس از ضربوشتم و شکنجه در یک پرواز طولانی گرفته شده به یاد آورد. این شکست خاص سازمان ملل در حفاظت از یک مرد و دو همکارش به همان اندازه مهم است که در سربرنیتسا در سال 1995، زمانی که 8 هزار مرد و پسر قتل عام شدند. جملات لومومبا برای همسرش، بهخوبی نشان میدهد او چه کسی است و چرا برای بسیاری از مردم آن زمان اهمیت زیادی داشت و امروز هم دارد: «مرده، زنده، آزاد یا در زندان به دستور استعمارگران، این من نیستم که مهم است. مسأله اصلی کنگو است...»
لومومبا تعجب نمیکرد اگر میدانست عامل اصلی کودتا علیه او، بهمدت 30 سال متحد استراتژیک ایالات متحده در آفریقا بود. کنگو برای غرب ثروتی سرشار، بسیار بزرگ و بسیار مهم بود که نمیتوانست کنترل آن را از دست بدهد؛ اما ایدههای لومومبا هنوز زنده هستند.
نظر شما