شناسهٔ خبر: 51148600 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خرداد | لینک خبر

بیانیه اصلاح‌طلبان در حمایت از مردم اصفهان

جبهه اصلاحات ایران طی بیانیه‌ای در خصوص بحران آبیِ ایران تاکید کرد: بحران کنونی آبی در ایران مصداق روشنی از مسالهٔ بغرنج و پیچیده در سیاست‌گذاری است. همان‌طور که ایجاد این بحران محصول دهه‌ها انباشت خطای سیاستی است، حل ریشه‌ای آن و سازگاری موفق با کم‌آبی در ایران راه حل ساده و فوری ندارد. از ضرورت‌های شناسایی موفق راه حل موثر برای این بحران جلب مشارکت نمایندگان همهٔ ذی‌نفعان در گروه‌های اجتماعی و مناطق مختلف ایران، دستگاه‌های مختلف ذی‌ربط و نیز متخصصان تراز اول حوزه‌های متکثر مربوط به حکمرانی و سیاست‌گذاری آبی است.

صاحب‌خبر -

متن کامل بیانیه جبهه اصلاحات ایران از این قرار است:

اعتراضات اخیر کشاورزان اصفهان و تجمع اهالی اصفهان برای مطالبهٔ احیای دائمی زاینده‌رود آخرین نشانی وخامت حکمرانی آب و ضرورت توجه موثر به ابرچالش ملی آب است. اعتراضات هم‌وطنانمان در خوزستان و چهارمحال و بختیاری و بحران‌ها و مسائل روزافزون مرتبط با آب در ۲۸ استان کشور هم حاکی از ملی و خطیر بودن این ابرچالش است.

در گام اول نیازمند اجماع ملی بر سر به رسمیت شناختن بحران آب در ایران هستیم: ایران کشوری کم‌آب است که بعد از دهه‌ها کم‌توجهی و سوء حکمرانیِ آب اکنون به مرحلهٔ بحران آبی رسیده‌است و پیشگیری از تشدید بحران و نتایج سهمگینی که می‌تواند برای ایران و شهروندانش داشته باشد، مستلزم عزمی ملی و فوری و هم‌افزایی حل مساله‌ایِ نهاد‌های حکمرانی، جامعهٔ مدنی و شهروندان است.

صنایع آب‌بر و ناپایدار در فلات مرکزی، کشاورزی ناپایدار، برخی سدسازی‌های فراتر از ظرفیت زیست‌بوم طبیعی، اقتصاد کنونی آب که مشوق مصرف بی‌رویه و نابهینهٔ آب می‌شود، طرح‌های انتقال آب برای مصارف غیرشرب، مبنا نبودن آمایش سرزمینی کارشناسانه در سیاست‌گذاری اسکان جمعیت و مکان‌یابی طرح‌های توسعه در صنعت و کشاورزی، ظرفیت کمِ برنامه‌ریزی توسعه‌ای پایدار و متوازن و اجرای برنامه‌ها، سیاست‌های جمعیتیِ فراتر از ظرفیت زیستی ایران، استفادهٔ بی‌رویه از منابع غیرسطحی آب با چاه‌های عمیق فراتر از حد مجاز و ضعف ظرفیت‌سازی برای اشتغال در حوزه‌های غیرکشاورزی همه از جمله عواملی بوده‌اند که در دولت‌های دهه‌های گذشته به شکل‌گیری وضعیت بحران آبی کمک کرده‌اند. مسئولیت‌پذیری مشترک پیش‌نیاز برنامهٔ اقدام مشترک ملی است.

بحران کنونی آبی در ایران مصداق روشنی از مسالهٔ بغرنج و پیچیده در سیاست‌گذاری است. همان‌طور که ایجاد این بحران محصول دهه‌ها انباشت خطای سیاستی است، حل ریشه‌ای آن و سازگاری موفق با کم‌آبی در ایران راه حل ساده و فوری ندارد. از ضرورت‌های شناسایی موفق راه حل موثر برای این بحران جلب مشارکت نمایندگان همهٔ ذی‌نفعان در گروه‌های اجتماعی و مناطق مختلف ایران، دستگاه‌های مختلف ذی‌ربط و نیز متخصصان تراز اول حوزه‌های متکثر مربوط به حکمرانی و سیاست‌گذاری آبی است. راه حل این بحران بدون مذاکره و گفتگو و مشارکت وسیع و عمومی و هم‌افزایی بخش‌های متکثر جامعه و حاکمیت و متخصصان نه کشف و شناسایی می‌شود و نه اجرا و محقق.

همچنین ضروری است که مجموعهٔ نهاد‌های امنیتی و انتظامی در برابر اعتراضات خشونت‌پرهیز ناشی از تنش‌های آبی در نواحی مختلف ایران از هر گونه سرکوب و اعمال خشونت پرهیز کنند. به رسمیت شناختن عملی حق اعتراض مسالمت‌آمیز شهروندان، شنیدن و حتی انعکاس صدای آن‌ها و تجمیع توان حاکمیتی و مدنی ایران برای پاسخ‌گویی به این مطالبات و حل مسالهٔ ریشه‌ای، میزان تنش و نارضایتی را می‌کاهد و سرکوب تجمعات مسالمت‌آمیز بر عمق نارضایتی‌ها می‌افزاید و ناقض حق مصرح ملت در قانون اساسی است. از این جهت مواجههٔ مدبرانهٔ نیرو‌های انتظامی با تجمع بزرگ و مسالمت‌آمیز ۲۸ آبان ۱۴۰۰ در اصفهان شایستهٔ تقدیر و تحمل نکردن اعتراضات روز‌های بعد شایستهٔ نقد صریح است.

در ایران امروز، توجه بیشتر به صیانت از محیط زیست دیگر صرفا اقتضای عدالت بین نسلی و ادای حق آیندگان نیست، بلکه لازمهٔ آب کافی و هوای سالم داشتن و زندگی بهتر شهروندان امروز هم هست. متاسفانه ایران در اجلاس جهانی و با اهمیتِ کاپ‌۲۶ در گلاسکو دربارهٔ تغییرات اقلیمی نقش موثری ایفا نکرد و مطالبه‌کردنی است که مجموعهٔ حکمرانان ایران به ضرورتِ پایداری و توازن فرآیند‌های توسعه در عمل توجه موثر بیشتری نشان دهند و دولت ایران نیز در ساختن تعهدات جهانی برای پیشگیری از تشدید تغییرات اقلیمی نقش فعال‌تری ایفا کند و دیپلماسی محیط زیستی را جدی‌تر بگیرد.

بحران آبی در ایران بحرانی ملی است و چاره‌اندیشی برای آن نیازمند رویکرد ملی، کارشناسانه و بلندمدت است. از هر اقدامی که این بحران را نادیده بگیرد یا به رقابت‌های منطقه‌ای فروبکاهد و زمینه‌ساز افزایش تنش میان شهروندان مناطق مختلف ایران شود باید پرهیز کرد. ایرانیانی که قنات و کاریز و فناوری‌های سنتی و خرد اقلیمی‌شان برای مدیریت منابع محدود آب از امتیازات تمدنی‌شان در جهان بوده است، نیازمند همبستگی و هم‌افزایی ملی برای سازگاری مجدد با کم‌آبی در ایران امروز و فردا اند.

حل بحران آب در ایران صرفا مساله‌ای تک‌بعدی و فنی نیست. توقف بارگذاری بیشتر روی منابع محدود آبی در فلات مرکزی خشک ایران، تسریع تنظیم سند روزآمد آمایش سرزمینی پایدار و جدیت در اجرای آن، حسابرسی دقیق‌تر آب در ایران، انتشار شفاف داده‌های منابع و مصارف آب در ایران، اقتصاد آب، انتقال تدریجی صنایع آب‌بر به سواحل جنوبی ایران، جدی گرفتن اقتضائات فناورانه و نهادیِ صرفه‌جویی در مصرف آب، به‌کارگیری جمعی از تواناترین متخصصان و مدیران، بهره‌گیری از آخرین تجربه‌ها و دانش بشری برای مدیریت بحران آب، افزایش تنوع اقتصادی، توانمندسازی کشاورزان ایران، افزایش اشتغال جایگزین کشاورزی (که مستلزم افزایش رشد فراگیر اقتصادی ایران از طریق رفع تحریم‌ها و بهبود حکمرانی اقتصادی است)، دانش‌بنیان‌تر شدن الگوی توسعه در بخش خدمات و کشاورزی و صنعت، آگاهی‌افزایی عمومی بیشتر، تقویت دیپلماسی آب، افزایش اعتماد متقابل نهاد‌های حکمرانی و مدنی برای تسهیل همکاری شهروندان و سیاست‌گذاران، تمهید مذاکرات اجتماعی بین ذی‌نفعان، تن دادن به اقتضائات استقلال بروکراسی شایسته‌سالار و ملی و برنامه‌ریزی بلندمدت، و در یک کلام افزایش کیفیت حکمرانی و توانایی جامعه همه از لوازم بهبود عملیِ حکمرانی آب در ایران و پیشگیری از تبدیل آن به بحران امنیت ملی و عامل نزاع‌های داخلی است.