گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه مژده اتراک با عنوان «گره در کار جهان، ما را بس» در گالری سو برپاست. اتراک در گفت و گو با هنرآنلاین درباره این نمایشگاه گفت: کار من یک اجرای زنده یک روزه بود که هم اکنون بقایای آن در گالری موجود است.
اتراک ادامه داد: از چهار سال پیش کار بر روی گرهها را آغاز کردم و سه سال به طور پیوسته مشغول کار بر روی پروژهای بودم که قرار بود سال گذشته نتیجه آن نمایش داده شود. اما اتفاقاتی رخ داد که در نهایت باعث شد همه کارهای نمایش داده نشده خود را از دست بدهم و این بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک هنرمند رخ دهد. پس از آن از نظر روحی آسیب زیادی دیدم و حتی با توجه به اینکه موضوع آن مجموعه گره بود، خودم را به خاطر همه اتفاقاتی که در دنیا میافتاد مقصر میدانستم و فکر میکردم شاید تمرکز من روی گرهها باعث این همه گره در زندگی آدمها و اتفاقات گوناگون شده است. به دنبال چارهای بودم تا این از حال دور شوم و ایده این پرفورمنس که باز کردن گره بود به ذهنم رسید.
این هنرمند افزود: پس از اینکه درباره موضوع کارم با گالری صحبت کردم مقدار زیادی طناب تهیه کرده و در مدت ۱۰ روز به تنهایی مشغول گره زدن آن بودم. روز پرفورمنس اصلا نمیدانستم چه اتفاقی میافتد و فقط قرار بود این اجرا در تعامل با مخاطب باشد و آنها در باز کردن گرهها به من کمک کنند. با توجه به تعداد زیاد گرهها فکر میکردم در طول اجرا این همه این گره باز نخواهد شد و مقداری از آنها باقی میماند که در روزهای بعد در گالری نمایش داده خواهد شد. اما اتفاقی که در روز اجرا رخ داد کاملاً غیرقابل پیشبینی بود و مشارکت مخاطبان آنقدر زیاد بود که همه گرههایی که من در طول ۱۰ روز زده بودم با مشارکت مخاطبان در طول یک ساعت و نیم باز شد.
اتراک افزود: عدهای از مخاطبان پس از باز کردن چند گره گالری را ترک کردند اما عدهای از آنها تا باز شدن آخرین گره حضور داشتند. من هیچ توضیحی به مخاطبان نداده بودم و در زمان باز کردن گرهها اصلاً حواسم به محیط اطراف نبود، اما به نظرم چیزی که میدیدند به اندازه کافی برایشان گویا بود و این دیالوگ بیکلام من تاثیر مستقیمی بر آنها داشت. آنها احساسات مختلفی را تجربه کردند و به نظرم هر کسی مشغول باز کردن گرههای ذهنی خودش بود.
او با اشاره به اینکه ۱۴۰۰ متر طناب در این اجرا به کار رفت گفت: قصد داشتم تلی از گره درست کنم اما نمیدانستم که چقدر طناب برای این کار لازم است. چند بار بستههای دویست متری طناب را خریدم و هر بار آنها را گره زدم احساس میکردم مقدار آن کم است. در نهایت وقتی که طول طناب به ۱۴۰۰ متر رسید احساس کردم که کافی است و این عدد به طور ناخودآگاه با سال ۱۴۰۰ نیز هماهنگ شد. احساس میکنم من فقط شروع کننده این اجرا بودم و بعد همه چیز خود به خود پیش رفت. حتی در طول اجرا نیز حضور من چندان محسوس نبود زیرا لباس من همرنگ طنابها بود و در تصاویری که از این اجرا شده است حضور مخاطبان با لباسهای رنگی بسیار پر رنگتر از من است و حتی گاهی اوقات تعداد آنها آنقدر زیاد است که من اصلا دیده نمیشوم.
نظر شما