به بهانه صعود تنیس ایران در آسیا
جوانانی که خوب میجنگند
صاحبخبر - داریوش مجلل: صعود تیم ملی تنیس به دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه اگرچه دور از انتظار نبود اما توسط نسل جوانی به دست آمد که حتی برخی برای نخستینبار دیویسکاپ را تجربه میکردند. شروع به کار داوود عزیزی در فدراسیون تنیس در بدترین شرایط موجود در کشور و در روزهای شیوع ویروس کرونا بود؛ روزهایی که حتی اندک فعالیت تنیسورها و تمرینشان در زمینهای تنیس هم تا مدتها با وقفه و تعطیلی همراه بود. با این وجود تلاش شبانهروزی منابع انسانی فدراسیون تنیس که در نوع خود بیسابقه بود، باعث شد از دل همین شرایط خاص و حتی با وجود کمترین امکانات تاریخ فدراسیون تنیس، بویژه نداشتن زمین اختصاصی، نتایجی در ردههای سنی مختلف از پایه گرفته تا بزرگسالان کسب شود که بتوان به تیم فعلی فدراسیون نمره قبولی داد. در همین ارتباط در اتفاقی مثبت تیم ملی تنیس بزرگسالان ایران موفق شد دوباره به دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه بازگردد؛ اتفاقی که شاید برخی منتقدان آن را دور از انتظار ندانند و گاه حتی بسیار ساده بدانند اما واقعیت چیزی جز این است. روند رسمی برنامهریزی برای دیویس کاپ از اسفند سال گذشته آغاز شد و نخستین هدف صعود تیم ملی به دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه بود، چرا که همه معتقد بودند دسته ۴ جای ملیپوشان توانمند ایرانی نیست. برای نخستینبار با این ظرفیت، درهای تیم ملی به روی همه باز شد و هر کسی این شانس را داشت در ترکیب تیم ملی قرار بگیرد تا سرانجام پس از برگزاری رقابتهای مستمر و دورهای با حضور همه استعدادها در سراسر کشور و از همه استانها ترکیب نسبتا پایایی برای تیم ملی مشخص شود. برخی منتقدان فدراسیون حتی به حضور پرتعداد تنیسورها هم اعتراض داشتند، در حالی که اتفاقا این میتواند به یکی از نقاط قوت عملکرد فدراسیون فعلی تبدیل شود که این فرصت را به صورت یکسان به همه تنیسورهای کشور داد که میتوانند با تلاش برای بهتر شدن خودشان جایی در ترکیب تیم ملی داشته باشند. دیگر دوران ثبات ترکیب تیم ملی، چینش سلیقهای و بازیکنسالاری به پایان رسیده و تیم ملی جایی برای بهترینهاست. نمونه بارز این اتفاق امیرحسین بادی بود که موفق نشده بود در این اردوها و انتخابیها باشد و فدراسیون تفاوتی برای وی قائل نشد و تنها شانس مشترک برای بازیکنان این بود که در ۲ مسابقه جایزه بزرگ مردان فینالیست شوند تا در ترکیب قرار بگیرند که این اتفاق برای بادی افتاد. طبق قانون یک ماه قبل از شروع مسابقات دیویسکاپ ترکیب اولیه تیم ملی به فدراسیون جهانی ارسال شد، بیخبر از اینکه چه مشکلاتی قرار است در صدور ویزای ملیپوشان پیش آید. اگر چه صدور بدون مشکل ویزای همه شرکتکنندگان جزو وظایف میزبان بود ولی تا روز قرعهکشی خبری از ویزای ۳ ملیپوش دیگر ایران نبود. مسؤولان فدراسیون به ناچار نام یک بازیکن دیگر را برای تکمیل تیم ۴ نفره خود اعلام کردند و یک فرصت از ۲ فرصت تغییر تیم ملی به دلیل بیتوجهی و کمکاری میزبان سوخت شد. در آخرین لحظات روز قرعهکشی سرانجام اعلام شد ویزای ۳ ملیپوش دیگر ایران آماده است و تیم ملی تنها با یک فرصت تغییر، ترکیب نهایی خود را برای دیویس کاپ اعلام کرد. اگر چه این اتفاقات میتوانست تمرکز تیم ملی را به هم بزند و بویژه با فشار روحی برخی منتقدان مبنی بر ضعیف بودن دسته ۴ آسیا و اجبار صعود به دسته ۳ کار برای تیمی که در ترکیبش چند بازیکن برای نخستینبار حضور در دیویسکاپ را تجربه میکردند، سخت بود اما شاگردان اکبر طاهری بخوبی موفق شدند با اقتدار به دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه صعود کنند. حال یک سوال اساسی در این بین پیش میآید: چرا کشورمان با وجود دارا بودن پتانسیل فراوان و زمینهای دارای استاندارد بالای تنیس موفق نشد میزبانی این رقابتها را عهدهدار شود اما بحرین با آن امکانات کم و نحوه نامطلوب برگزاری رقابتها، میزبان این رویداد مهم بود؟! درخواست میزبانی از سوی فدراسیون تنیس اعلام شده بود ولی سرنوشت آن هرگز مشخص نشد؛ سرنوشتی که بویژه افرادی که دارای کرسی بینالمللی هستند میتوانند درباره آن شفافسازی کنند. صعود به دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه تنها شروع کار تنیس ایران است؛ شاگردان جوان طاهری سنتشکنی کردند و ترکیب تیم ملی را از چند نام تکراری و همیشگی به مجموعهای از باتجربهها و جوانان مستعد تغییر دادند. برای تیمی که پوستاندازی کرده و برای فدراسیونی که بزرگترین حسنش پرهیز از قطبی کردن فدراسیون و انحصاری نبودنش در اختیار چند فرد و نام خاص است، رسیدن به اهداف چندان دشوار به نظر نمیرسد. با این همه استعداد حتی حضور در دسته ۳ آسیا- اقیانوسیه هم علاقهمندان به تنیس را راضی نمیکند، چرا که صعود به دسته ۲ دستیافتنی است. تنیس ایران در حال یک پوستاندازی است تا نسل جوانی که هیچ چیز جلودار انگیزهشان نیست، چهره جدیدی از تنیس کشورمان را به نمایش بگذارند.∎
نظر شما