روز نو :تكليف توافق هستهاي ايران با 1+4 و ايالات متحده پس از انتقال قدرت در ايران مشخص خواهد شد. اين گزاره ديگر جنبه خبري ندارد، هيات مذاكرهكننده هستهاي در ايران خود را براي تحويل مذاكرات آماده ميكند و در آنسوي ميدان تيم امريكايي براي دو سناريو نقشه راه تهيه ميكند: 1.ادامه مذاكرات با تيم جديد مذاكرهكننده در سايه دولت ابراهيم رييسي 2. پايان مذاكرات و آغاز دور جديدي از تنش با تهران. تعليق مذاكرات رسمي در وين به معناي پايان خبرسازيها، گمانهزنيها يا تلاش طرفهاي درگير براي تاثيرگذاري بر فضاي سياسي و رسانهاي پيرامون رايزنيها نيست. در تهران حسن روحاني كه تا كمتر از يك ماه ديگر عنوان رييسجمهور پيشين را به خود اختصاص خواهد داد هرچند روز يكبار يادي از مذاكرات هستهاي ميكند و يادآور ميشود كه اگر موانع داخلي نبود، مذاكرات هستهاي زودتر به نتيجه رسيده بود. البته اين تنها روايتي نيست كه از دلايل عدم به نتيجه رسيدن مذاكرات در چندماه اخير به گوش ميرسد و به عنوان نمونه بهزاد صابري، مدير كل حقوقي وزارت خارجه و عضو تيم مذاكرهكننده تعلل كابينه جو بايدن براي ورود به مذاكرات را يكي از چند عامل اصلي به نتيجه نرسيدن روند وين ميداند. عباس عراقچي، معاون سياسي وزير خارجه نيز گلايه ايران از امريكاييها را پنهان نميكند و به عنوان نمونه عدم تبادل زندانيان ميان دو كشور را نتيجه ايجاد ارتباط ميان برجام و اين پرونده از سوي دولت جو بايدن ميداند. در آنسوي ميدان هم رابرت مالي كه به عنوان چهره مذاكرهكننده تيم بايدن در رايزنيهاي وين شناخته شده همزمان كه به شكست سياست فشار حداكثري اعتراف ميكند به سخنان رييسجمهور و وزير خارجه ايران استناد كرده و ميگويد كه توپ توافق در زمين تهران بود اما تصميمگيرندگان ترجيح دادند آن را به زمين دولت بعدي پاس بدهند. اينكه كدام روايت در ايران به واقعيت در ميدان مذاكرات نزديك است يا روايت واشنگتن تا چه اندازه قابل اتكا است به راحتي قابل تشخيص نيست و اكثر تحليلگران ترجيح ميدهند در تحليل چرايي شكست در اعلام توافق پيش از تبادل قدرت در تهران سهمي به هركدام از روايتهاي مطرحشده بدهند.
تضميني كه ايران ميخواهد و امريكا نه
در شرايطي كه پس از آغاز به كار دولت سيزدهم در ايران تصميم نظام بازگشت به وين و ادامه روند مذاكرات باشد، احتمالا كار از نقطه اختلافها آغاز خواهد شد؛ نقطهاختلافهايي كه يا تهران يا واشنگتن براي حل آنها تن به تصميم سخت نهايي ندادند. در ميان مطالبههاي نهايي ايران آنچه بيش از همه به گوش ميرسد درخواست تضمين از ايالات متحده براي عدم تكرار سناريوي خروج امريكا از برجام است. در حالي كه بهزاد صابري عضو هيات مذاكرهكننده ايران اخيرا در سخنراني در انجمن ديپلماسي ايران اعلام كرد كه تهران براي برونرفت دو طرف از بنبست درباره تضمين امريكا به ايران فرمولهايي پيشنهاد داده است. روز گذشته روزنامه امريكايي والاستريتژورنال ادعا كرد از مفاد يكي از اين پيشنهادها اطلاع دارد.
والاستريتژرونال به نقل از يك مقام امريكايي نوشت: «جديدترين خواسته ايران اين است كه ايالات متحده با بندي موافقت كند كه خروج امريكا از توافق را منوط به موافقت سازمان ملل ميكند زيرا ايران ميگويد كه اين اقدام با توجه به خروج امريكا از توافق در دولت ترامپ ضروري است. چنين بندي مغاير قانون اساسي امريكاست و يك رييسجمهور نميتواند مانع تغيير سياست به دست كنگره يا يك رييسجمهور آينده شود، به خصوص وقتي كه توافق هستهاي هرگز به سنا براي تصويب به عنوان معاهده ارايه نشده است.» به گزارش «اعتماد»، مقامهاي ايراني درباره ادعاي مطرحشده در والاستريتژورنال اظهارنظري نكردهاند اما آنچه اين رسانه به عنوان طرح ايران معرفي كرده مبناي ميداني ندارد. دونالد ترامپ رييسجمهور پيشين ايالات متحده در حالي به حضور امريكا در برجام پايان داد كه برجام ضميمه قطعنامه 2231 بود و اين خروج به معناي ناديده گرفتن قطعنامه مصوب شوراي امنيت سازمان ملل متحد بود. در چنين شرايطي هيچ تضميني وجود ندارد كه در صورت بازگشت دولت فعلي امريكا به برجام، دولت بعدي حتي در صورت عدم موافقت سازمان ملل از توافق خارج نشده و تحريمها را مجددا عليه ايران اعمال نكند. يك منبع آگاه ايراني با رد خبر وال استريت ژورنال به «اعتماد» ميگويد: «چنين پيشنهادي از سوي تهران مطرح نشده است.» باربارا اسلاوين، كارشناس ارشد مسائل ايران و امريكا درباره درخواست ايران براي دريافت تضمين از ايالات متحده به «اعتماد» ميگويد: «متاسفانه ايالات متحده نميتواند چنين تضميني به تهران بدهد چرا كه برجام از سوي امريكا با صدور دستورات اجرايي از سوي رييسجمهور اين كشور مانند اجراي توقف برخي تحريمها عليه تهران منوط به تامين منافع ملي امريكا اجرا ميشود. بهترين راه براي مطمئن شدن از بقاي برجام در صورت احيا اين است كه رابطه ميان ايران و ايالات متحده توسعه پيدا كند. گفتوگو براي عاديسازي رابطه ميان تهران و واشنگتن و همچنين كاهش تنش در منطقه (غرب آسيا) ميتواند محورهاي اين توسعه يا حداقل بهبود رابطه باشد. در صورت تحقق اين مساله جانشين جو بايدن نميتواند به راحتي از برجام خارج شود.»
ترديد ايران در اراده امريكا
جدا از مساله تضميني كه ايران از ايالات متحده خواسته به نظر ميرسد كه يكي از پرانتزهاي باز باقيمانده در وين بحث دامنه تحريمهايي است كه ايران خواهان رفع آنها است و دولت جو بايدن برخي از آنها را غيربرجامي ميداند. در حالي كه جناح مقابل حسن روحاني در ايران، دليل اصلي قفل شدن مذاكرات در وين را زيادهخواهي امريكا در اين بخش ميدانند، رابرت مالي در مصاحبهاي كه اخيرا داشته با رد اين ادعا توپ را به زمين تهران انداخته و ميگويد: «رييسجمهور بايدن به ما دستور داد اگر ما ميتوانيم با ايرانيها ديدار كنيم يا همانطوركه خود آنها خواسته بودند، به صورت غيرمستقيم ديدار داشته باشيم و ما به صورت خيلي شفاف گفتهايم كه ما آماده بازگشت به توافق (برجام) هستيم اگر آنها آماده انجام اين كار باشند. به عبارت ديگر اگر بخواهم صحبت كنم، ما آماده رفع تحريمها هستيم اگر آنها آماده بازگشت به توافق و انجام تعهدات هستهاي خودشان و عمل به محدوديتهايي كه در توافق سال ۲۰۱۶ به آن متعهد شدند، باشند. اين موضوع كم و بيش روي ميز (مذاكرات وين) بوده است، البته هيچوقت يك توافق در اين باره انجام نشد اما يك سلسلهنظرات و ايدههايي وجود داشت كه ما (در مذاكرات وين) آن را مطرح كردهايم. شما تنها حرف من را ملاك قرار ندهيد. از رييسجمهور ايران و وزير خارجه ايران سوال كنيد. هر دوي آنها چند بار و حتي همين هفته گذشته گفتهاند كه اگر ايران خواهان برداشته شدن تحريمها است ميتوانست در ماه مارس، آوريل، مه، ژوئن و جولاي به اين موضوع برسد چرا كه در تمام اين دورهها (شش دور مذاكرات در وين) ايدههايي وجود داشت كه ايالات متحده آنها را درباره برداشتن همه تحريمهايي كه رييسجمهور ترامپ در نقض توافق هستهاي اعمال كرد، ارايه داده بود البته در ازاي برگشتن ايران به تعهدات برجامي خودش. چيزي كه ايرانيها ميخواهند رفع تمامي تحريمهايي است كه بعد از سال ۲۰۱۸ توسط دولت رييسجمهور ترامپ اعمال شد. اين خواسته زيادي است. ما گفتهايم كه آماده رفع تحريمهايي هستيم كه براي بازگشت ما به برجام لازم است، اما همه تحريمهايي را كه دولت ترامپ اعمال كرد رفع نخواهيم كرد.» رابرت مالي مانند ساير مقامهاي كابينه جو بايدن بر وجود اراده سياسي طرف امريكايي براي بازگشت به برجام اصرار دارد اما اين نكته كه تيم بايدن همزمان با اذعان به شكست سياست فشار حداكثري ترامپ عليه تهران حاضر به ترك اعتياد امريكا به ابزار تحريم نيست، در تهران صداي مخالفان احياي برجام را بلندتر كرده است. باربارا اسلاوين درباره اراده دولت جو بايدن براي بازگشت به برجام به «اعتماد» ميگويد: «دولت بايدن متعهد به بازگشت به اجراي تعهدات هستهاي است اما در صورتي كه ايران هم تعهدات خود را اجرايي كند، بايد ديد كه آيا دولت ابراهيم رييسي فكر ميكند بدون رفع تحريم، امكان ادامه وضع موجود براي ايران وجود دارد يا نه. در شرايطي كه ايران به اجراي تعهداتش بازنگردد، اروپاييها با ايالات متحده در اعمال تحريم عليه تهران همراه خواهند شد. اروپاييها معتقدند كه دولت بايدن براي بازگشت به برجام حسن نيت نشان داده است.»
امريكا نقشه خود را در منطقه پيش ميبرد
ادامه مذاكرات براي احياي برجام به پس از تشكيل دولت جديد در ايران موكول شده اما تلاش بازيگران غيربرجامي براي تاثيرگذاري بر اين روند افزايش يافته است. در يك سوي ميدان مقامهاي اسراييلي بازگشت امريكا به برجام را اشتباه ميدانند و از سوي ديگر برخي مقامهاي سياسي كشورهاي منطقه از لزوم پرداختن به فعاليتهاي منطقهاي ايران در سايه مذاكرات هستهاي سخن ميگويند. در 24 ساعت اخير سخنان «عبدالله دوم» پادشاه اردن در مصاحبه با شبكه امريكايي سيانان و اتهامهايي كه او متوجه ايران كرده بازتاب قابل توجهي پيدا كرده است. عبدالله دوم در پاسخ به سوالي درباره ديدگاهش در خصوص مذاكرات احياي برجام گفت: «موضع اردن هميشه طرفداري از مذاكره بوده است. نگرانيهاي مشروعي در منطقه ما وجود دارد و امريكاييها اميدوار هستند كه در اين مذاكرات درباره موضوعات متعددي با ايران مذاكره كنند. برنامه هستهاي ايران بر اسراييل و كشورهاي حاشيه خليج فارس تاثير گذاشته است و برنامه موشكهاي بالستيك ايران پيشرفت چشمگيري داشته است.» وي در اين مصاحبه حملات راكتي و موشكي به پايگاههاي امريكايي در عراق، حملات موشكي يمنيها به سعوديها و حملات موشكي به اسراييل از لبنان و سوريه را به ايران نسبت داد و ادعا كرد كه «حملات سايبري به كشورهاي ما افزايش يافته و درگيريها در اطراف مرزهاي ما به سطح درگيريهاي دوران داعش رسيده است». عبدالله دوم در اين گفتوگو گفت: «ميدانيم كه گفتوگوها در وين تا روي كار آمدن دولت جديد در ايران به تعويق افتاده است و همانطوركه گفتم ما نگرانيهاي مشروعي در منطقه داريم و اميدواريم در اين مذاكرات به آنها پرداخته شود. البته شاهد آن هستيم كه امارات متحده عربي در تعامل با ايران بوده تا تنشها كاهش يابد و موضع مشابهي را نيز در مورد كويت شاهد هستيم و سلطنت عمان نيز همواره با ايران در ارتباط بوده است و اخيرا نيز شاهد گفتوگوهايي ميان ايران و عربستان سعودي بودهايم و اميدواريم كه اين گفتوگوها باعث ايجاد شرايط بهتري براي منطقه شود.» سخنان عبدالله دوم درباره لزوم پرداختن به فعاليتهاي منطقهاي ايران در مذاكرات هستهاي با اظهارات رابرت مالي درباره عدم تاثيرگذاري سياست فشار حداكثري ترامپ بر سياستهاي منطقهاي تهران در چندسال اخير همراه شد. رابرت مالي در اين باره با اشاره به شكست كارزار فشار حداكثري عليه ايران گفت: «ما يك وضعيتي را به ارث بردهايم كه رييسجمهور بايدن تصميم گرفته كه به آن پايان دهيم، وضعيتي كه طي آن كارزار فشار حداكثري كه دولت ترامپ عليه ايران اعمال كرده بود، به طرز وحشتناكي شكست خورد و اين به طرز بدي به منافع ايالات متحده آسيب زده است. ما داريم ميبينيم كه ايران برنامه هستهاي خودش را سرعت داده است، اقدامات ثباتزداي منطقهاي خودش را تشديد كرده است و همه اينها بعد از آغاز كارزار فشار حداكثري اتفاق افتادند در صورتي كه قرار بود اين كارزار به همين مسائل بپردازد.» به نظر ميرسد برخي متحدان امريكا در منطقه به شمول اردن يا رژيم اسراييل ترجيح ميدهند از فرصت تعليق مذاكرات هستهاي استفاده كرده و دولت بايدن را تشويق به وادارسازي مسائل غيرهستهاي در مذاكرات با دولت جديد ايران بكنند، اما شواهد امر حاكي از آن است كه ايالات متحده نقشه ديگري را براي غرب آسيا در سر داشته و پيش ميبرد. نقشهاي كه جرقه آن با تسريع روند خارج كردن نيروهاي امريكايي از افغانستان و كاهش محسوس فعاليتهاي نظامي امريكا در عراق زده شده است. دولت بايدن در شش ماه گذشته كم و بيش موفق شده جديت دولتش در فاصله گرفتن از تشديد بحران در غرب آسيا را به متحدان منطقهاي در غرب آسيا برساند. بهترين شاهد اين ادعا هم آغاز گفتوگوها ميان ايران و عربستان سعودي و گام نهادن ايران و امارات متحده عربي در مسير تنشزدايي از رابطه است. همزمان ايالات متحده با نقشآفريني بيشتر ايران در پرونده افغانستان مخالفت علني نكرده هرچند تلاش ميكند با مديريت سياسي طالبان و سياستمداران در كابل از تكرار تجربه عراق در افغانستان پيرامون افزايش فاحش نفوذ ايران جلوگيري كند. باربارا اسلاوين در اين باره به «اعتماد» ميگويد: «فكر نميكنم دولت بايدن هيچگونه توهمي درباره صلح در خاورميانه داشته باشد و به دنبال تغيير رژيم هم نيست. بايدن بهشدت درگير مسائل داخلي است و در حوزه سياست خارجي هم ذهن او بيشتر مشغول مقابله با چين يا متقاعد كردن روسيه به متوقف كردن حملات سايبري است. در سايه همين سياست است كه بايدن از گفتوگو ميان ايران و عربستان در شرايطي كه به كاهش خشونت در يمن و عراق منتهي شود، استقبال ميكند. واقعيت هم اين است كه با توجه به بحران كرونا و تغييرات جوي، در منطقه هم ديگر كسي از جنگهاي دايمي استقبال نميكند. اسلاوين با اشاره به اينكه اين دولت ترامپ بود كه بحث خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان و سوريه را آغاز كرد به «اعتماد» ميگويد: «پايان دادن به حضور گسترده نظامي در خاورميانه برنامه مد نظر هر دو حزب سياسي در امريكا است.» حرف و حديث درباره آينده مذاكرات هستهاي در سايه دولت سيزدهم در ايران، نقطه از سرگيري مذاكرات يا احتمال شكلگيري نوعي از مذاكره مستقيم ميان ايران و امريكا به منظور تسريع روند بازگشت به برجام بسيار است اما آنچه از رفتار تيم بايدن برميآيد اين است كه فعلا تمام بازيگران حاضر در شطرنج برجام به شمول 1+4 و آژانس بينالمللي انرژي اتمي با چراغ سبز واشنگتن منتظر گذشت زمان و انتقال قدرت در تهران ماندهاند. ايران تا سه ماه پس از آغاز به كار دولت جو بايدن به انتقال قدرت در واشنگتن فرصت داد و اكنون نوبت ايالات متحده است. اما در ايران وقت دادن به تهران براي انتقال قدرت نبايد با فرصت نامحدود براي مذاكره اشتباه گرفته شود. كاخ سفيد همچنان كه در تخريب روند طيشده در وين تعجيل نميكند اما براي اجرايي كردن گزينههاي متفاوت در برابر تهران پس از شهريورماه و جايگزين شدن دولت جديد آماده شده و ميشنويم كه حتي نقشه اعمال تحريمهاي جديد در صورت شكست مذاكرات هم روي ميز جو بايدن قرار گرفته است. در ايران ابهام در سياست مذاكراتي دولت جديد و نامشخص بودن تركيب هيات مذاكرهكننده هستهاي و هويت وزير خارجه بعدي كار را براي مقابله با سناريوهاي امريكا كه اينبار از همراهي سه كشور اروپايي هم برخوردار است سخت خواهد كرد.