حمایت سیاسی بازیگران و هنرمندان همواره با بازتابهای فراوانی همراه بوده است، زمانی گفتوگوی صریح و جریانسازِ علیرام نورایی در تسنیم و افشاگریهایش، نکاتی قابل تأمل را به ذهن متبادر میکند ازجمله اینکه عدهای میکوشند جریان روشنفکری، هنرمندان و چهرههای شناختهشده روی دستِ آنان بچرخد، این بار در آستانه انتخابات ریاستجمهوری گروهی تلاش کردند با کمپین نه به صندوق و تحریم انتخاباتی، سلبریتیها و هنرمندان را بهسمتِ خودشان بکشانند.
خوشبختانه با درایت خوبِ هنرمندان این اتفاق نیفتاد و البته هم بسیاری از سلبریتیهای میداندار در این عرصه هم ترجیح دادند سکوت کنند و گروهی هم بهمحضِ اظهارنظر مورد حمله برخی قرار گرفتند که آن هم قابل تأمل بود. جالب است داریوش ارجمند وقتی در گفتگو با تسنیم مردم را تشویق کرد در مشارکت مردمی حضور فعالی داشته باشند؛ بسیاری این دعوتها را برنتابیدند و به این نوع اظهارنظرهای میهنی حمله کردند.
اما انتشار عکسی دلخراش نشان داد که از حمله مجازی به حمله میدانی رسیدهاند؛ هنرمندی استوری در صفحه مجازیاش منتشر میکند و از کاندیدای مورد علاقهاش حمایت میکند، اما در شامِ انتخابات ۲۸ خردادماه عدهای ناشناس او را مورد ضربوشتم قرار میدهند تا جایی که بسیاری فکر میکردند نصرت میرعظیمی بازیگر سینما و تلویزیون به رحمت خدا رفته است، همانطور که امیر دشتی دوستِ دیرینهاش از نزدیک شاهدِ این ماجرا بوده است، اعتقاد دارد اگر گاز اشکآور نداشت شاید اتفاقات دلخراش تری برای این بازیگر سینما و تلویزیون میافتاد.
بگذارید برای آندسته از مخاطبینی که نصرت میرعظیمی را بهیاد نمیآورند و نمیشناسند؛ شناسنامهای از این بازیگر معرفی کنیم. نصرت میرعظیمی با نام میرحامد میرعظیمی بازیگر ایرانی در بهمن سال ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمده است. وی دانشآموخته رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر است. وی در چند سال اخیر بیشتر در سریالها و فیلم دیده میشود. سریال "دودکش" سکوی پرتابش بهسمت شهرت و معروف شدن بود که نقش کارگر قالیشویی را ایفا میکرد که اتفاقاً در آستانه پخش این سریال از شبکه یک سیما قرار داریم (شنبه ۵ تیرماه پخش میشود)، پس از آن به چهره شناختهشده تبدیل شد، البته قبل از آن در سریال "در چشم باد" در نقش سرباز نیروی دریایی بازی کرده بود.
هرچه با عوامل سریال "دودکش" و خود نصرت میرعظیمی تماس گرفتیم نتوانستیم درباره آخرین وضعیت جسمی و اتفاقات پشتِپرده این سوءقصد صحبت کنیم، در نهایت با حسن نوروزی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی صحبت کردیم و او به خبرنگار تسنیم گفت: ماجرا از استوری حمایت و دفاع از آیتالله رئیسی آغاز شد. روز رأیگیری کمین کرده بودند و موتورسواری که صورتش را پوشانده بود به این بازیگر چاقو زد و او را مجروح کرد. او در بیمارستان امام حسین (ع) گلستان بستری شده است و الآن دوران نقاهت را سپری میکند. خیلی نگران این بازیگر بودم و پیگیری کردم خوشبختانه خطر رفع شده است.
پیگیریها را بیشتر کردیم تا به دوست ۱۸ ساله او رسیدیم که در صحنه حاضر بود و حتی افراد ناشناس به او هم حمله کردند، امیر دشتی که هم از هنرمندان و تهیهکنندگان خوبِ عرصه سینما و تلویزیون است، او ماجرا را اینطور تعریف کرد:
"بعد از اینکه شاهد افتوخیزهای اقتصادی و اجتماعی و عملکرد ضعیف آقای روحانی بودیم، در دوران انتخابات تصمیم گرفتیم برای بهتر شدن شرایط به آقای رئیسی رأی بدهیم. بعد از آن در دوران انتخابات با هم به نقاط مختلف میرفتیم؛ بیشتر هم در مناطق قلعهمیر، گلستان، سبزدشت، سلطانآباد و... تبلیغ میکردیم.
با شناختی که از آقای رئیسی داشتیم و سلامت کاری ایشان را دیده بودیم در قوه قضائیه و جاهای دیگر، تصمیم گرفتیم از ایشان حمایت کنیم بهخاطر مردم و حداقل بهخاطر اینکه وضعیت مملکت بهتر شود و اتفاقات خوب بیفتد. ما تصمیم گرفتیم با توجه به اینکه کمپین راه انداختند که "رأی ندهیم" و "نه به رأی" و وضعیت مملکتمان وضعیت مناسبی نبود. ما گفتیم ما هنرمندان و جوانان پا نگذاریم، پس چهکسی بیاید؟! تصمیم گرفتیم بههمراه آقای میرعظیمی بهطور قاطعانه بهنوبه خودمان حمایت کنیم و در این مناطق کاری بکنیم، در این مناطق بتوانیم اندازه خودمان تبلیغ کنیم.
ما تبلیغات را شروع کردیم و همه چیز خیلی خوب بود و ستادها میرفتیم و مردم را به رأیدادن تشویق میکردیم و شور انتخاباتی بسیار بالایی حاکم شده بود و تا جایی که صفهای بلند و طولانی جلوی درِ مراکز اخذ رأی آن مناطق دیده شد. متأسفانه شب، آخر روز جمعه رأیگیری، در حال تمام شدن بود در حال سرکشی به صندوقها بودیم من به رفتوآمد یک موتوری توجه کردم و مشکوک شدم به خودم گفتم شاید مسیرش با ما مشترک است.
خوشبختانه با درایت خوبِ هنرمندان این اتفاق نیفتاد و البته هم بسیاری از سلبریتیهای میداندار در این عرصه هم ترجیح دادند سکوت کنند و گروهی هم بهمحضِ اظهارنظر مورد حمله برخی قرار گرفتند که آن هم قابل تأمل بود. جالب است داریوش ارجمند وقتی در گفتگو با تسنیم مردم را تشویق کرد در مشارکت مردمی حضور فعالی داشته باشند؛ بسیاری این دعوتها را برنتابیدند و به این نوع اظهارنظرهای میهنی حمله کردند.
اما انتشار عکسی دلخراش نشان داد که از حمله مجازی به حمله میدانی رسیدهاند؛ هنرمندی استوری در صفحه مجازیاش منتشر میکند و از کاندیدای مورد علاقهاش حمایت میکند، اما در شامِ انتخابات ۲۸ خردادماه عدهای ناشناس او را مورد ضربوشتم قرار میدهند تا جایی که بسیاری فکر میکردند نصرت میرعظیمی بازیگر سینما و تلویزیون به رحمت خدا رفته است، همانطور که امیر دشتی دوستِ دیرینهاش از نزدیک شاهدِ این ماجرا بوده است، اعتقاد دارد اگر گاز اشکآور نداشت شاید اتفاقات دلخراش تری برای این بازیگر سینما و تلویزیون میافتاد.
بگذارید برای آندسته از مخاطبینی که نصرت میرعظیمی را بهیاد نمیآورند و نمیشناسند؛ شناسنامهای از این بازیگر معرفی کنیم. نصرت میرعظیمی با نام میرحامد میرعظیمی بازیگر ایرانی در بهمن سال ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمده است. وی دانشآموخته رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر است. وی در چند سال اخیر بیشتر در سریالها و فیلم دیده میشود. سریال "دودکش" سکوی پرتابش بهسمت شهرت و معروف شدن بود که نقش کارگر قالیشویی را ایفا میکرد که اتفاقاً در آستانه پخش این سریال از شبکه یک سیما قرار داریم (شنبه ۵ تیرماه پخش میشود)، پس از آن به چهره شناختهشده تبدیل شد، البته قبل از آن در سریال "در چشم باد" در نقش سرباز نیروی دریایی بازی کرده بود.
هرچه با عوامل سریال "دودکش" و خود نصرت میرعظیمی تماس گرفتیم نتوانستیم درباره آخرین وضعیت جسمی و اتفاقات پشتِپرده این سوءقصد صحبت کنیم، در نهایت با حسن نوروزی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی صحبت کردیم و او به خبرنگار تسنیم گفت: ماجرا از استوری حمایت و دفاع از آیتالله رئیسی آغاز شد. روز رأیگیری کمین کرده بودند و موتورسواری که صورتش را پوشانده بود به این بازیگر چاقو زد و او را مجروح کرد. او در بیمارستان امام حسین (ع) گلستان بستری شده است و الآن دوران نقاهت را سپری میکند. خیلی نگران این بازیگر بودم و پیگیری کردم خوشبختانه خطر رفع شده است.
پیگیریها را بیشتر کردیم تا به دوست ۱۸ ساله او رسیدیم که در صحنه حاضر بود و حتی افراد ناشناس به او هم حمله کردند، امیر دشتی که هم از هنرمندان و تهیهکنندگان خوبِ عرصه سینما و تلویزیون است، او ماجرا را اینطور تعریف کرد:
"بعد از اینکه شاهد افتوخیزهای اقتصادی و اجتماعی و عملکرد ضعیف آقای روحانی بودیم، در دوران انتخابات تصمیم گرفتیم برای بهتر شدن شرایط به آقای رئیسی رأی بدهیم. بعد از آن در دوران انتخابات با هم به نقاط مختلف میرفتیم؛ بیشتر هم در مناطق قلعهمیر، گلستان، سبزدشت، سلطانآباد و... تبلیغ میکردیم.
با شناختی که از آقای رئیسی داشتیم و سلامت کاری ایشان را دیده بودیم در قوه قضائیه و جاهای دیگر، تصمیم گرفتیم از ایشان حمایت کنیم بهخاطر مردم و حداقل بهخاطر اینکه وضعیت مملکت بهتر شود و اتفاقات خوب بیفتد. ما تصمیم گرفتیم با توجه به اینکه کمپین راه انداختند که "رأی ندهیم" و "نه به رأی" و وضعیت مملکتمان وضعیت مناسبی نبود. ما گفتیم ما هنرمندان و جوانان پا نگذاریم، پس چهکسی بیاید؟! تصمیم گرفتیم بههمراه آقای میرعظیمی بهطور قاطعانه بهنوبه خودمان حمایت کنیم و در این مناطق کاری بکنیم، در این مناطق بتوانیم اندازه خودمان تبلیغ کنیم.
ما تبلیغات را شروع کردیم و همه چیز خیلی خوب بود و ستادها میرفتیم و مردم را به رأیدادن تشویق میکردیم و شور انتخاباتی بسیار بالایی حاکم شده بود و تا جایی که صفهای بلند و طولانی جلوی درِ مراکز اخذ رأی آن مناطق دیده شد. متأسفانه شب، آخر روز جمعه رأیگیری، در حال تمام شدن بود در حال سرکشی به صندوقها بودیم من به رفتوآمد یک موتوری توجه کردم و مشکوک شدم به خودم گفتم شاید مسیرش با ما مشترک است.
نظر شما