سیاستهای لیبرال- سرمایهداری در برابر الگوی «میتوانیم»
صاحبخبر - دکتر ابراهیم رزاقی*: «میتوانیم» الگویی است که به دنبال آن هستیم و با توجه به ظرفیتها، نیروها، صنایع دفاعی، هستهای، ماهوارهای و مجموعه اقدامات دیگر کاملا مشخص است که این «میتوانیم» خیالی نیست. اما چرا تا به امروز «نتوانستیم»؟! مسیر نتوانستنها از 32 سال پیش، دقیقا همان زمان که آقای رفسنجانی سیاست سرمایهگذاری را پیاده کرد، آغاز شد. این نوع نگاه به اقتصاد یک نگاه وادادگی است البته بدین معنا نیست که هر کشور سرمایهداری اینگونه عمل میکند دچار وادادگی شده است، انواع طیفهای سرمایهداری در کشورهایی مانند آمریکا، دانمارک و سوئد وجود دارند. نکته مهم این است که این کشورها سیستم سرمایهداری منفعتطلبانه را نهادینه نکردند اما سیستم سرمایهداری در کشور ما از همان ابتدا موجب وادادگی سرمایهها شد، بدین معنا که تولید حائز اهمیت نبود و سیاست عدم دخالت دولت در اقتصاد را در پیش گرفتند، در حالی که بسیاری از نظریهپردازان مطرح دنیا هم بیان میکنند چنانچه دولتها در اقتصاد دخالت نکنند، توسعه ممکن نیست و ورشکستگی حاصل میشود. سیاستهای لیبرال- سرمایهداری علاوه بر اقتصاد، فرهنگ اقتصادی ما را نیز تحت تأثیر قرار داد و تبدیل شد به «همه برای یکی»، در صورتی که طبق اصل 44 قانون اساسی، نظام اقتصادی ایران بر مبنای فرهنگ تعاونی است. اصل 2 قانون اساسی نیز بر نفی هر گونه ستمگری، ستمکشی، سلطهگری و سلطهپذیری، برقراری قسط و عدل و استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همبستگی ملی تأکید دارد؛ طبق این اصول دولت موظف است برای همه مردم مسکن، خوراک و پوشاک تهیه کند و کمکحال همه مستضعفان باشد. این اصول قانون اساسی با ذهنیت سرمایهداری پیش گرفته شد و منجر به این شد تا هر شخصی برای انجام هر اقدامی به میزان سوددهی آن توجه بیشتری کند تا اینکه به دنبال رونق تولید داخلی و پیشرفت کشور باشد، دولت نیز بر این امور نظارت نکرد تا بتواند از سرمایهداران مالیات بیشتری جمعآوری کند، بنابراین اندیشه حداکثر سوددهی در ثروت حاکم شد و تاکنون هم ادامه دارد و معتقدم این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت. نکته مهم دیگر اینکه بسیاری از سرمایهداران پیش از هر اقدام و تصمیم، این پرسش را مطرح میکنند که کدام فعالیت اقتصادی سود بیشتری دارد؟! و به نظر میرسد بالاترین سود در فعالیتهای وارداتی با دلارهای ارزان است. متأسفانه این سیاست در دوره آقای روحانی به اوج خود رسیده است. سرمایهدارانی این موقعیت و امکان را پیدا کردند که از طریق واردات حداکثر سود را که بالغ بر 300 درصد است دریافت کنند یا اجناس و کالاهای ضروری را احتکار کنند و به سود 150 درصدی برسند و بر فعالیتهای بازار اثر منفی بگذارند؛ در حالی که تولید، سود 10 تا 15 درصدی دارد. وقتی چنین شد ما وارد فضایی دوگانه شدیم، یک عده تحت عنوان بخش خصوصی که معمولا با مسؤولان در ارتباط متقابل هستند- به این دلیل که کسی جرأت نمیکند بدون ارتباط با اطرافیان مسؤولان به دنبال این کار برود و ادامه هم بدهد و موفق هم شود- امور را در دست گرفتند. وقتی این روند رواج مییابد که مجازاتهای چندانی هم برای آن در نظر گرفته نمیشود، مثلا برادر رئیسجمهور تنها به 5 سال زندان محکوم میشود. اگر کسانی که از زمان رفسنجانی مسیر اشرافیت را در پیش گرفتند به تولید و منافع ملی توجه بیشتر و نگاهی دلسوزانه داشتند، امروز فضای اقتصاد و تولید داخل اینگونه که شاهد هستیم، نبود. * اقتصاددان/ استاد دانشگاه∎
نظر شما